جامعه شناسی
نفیسه جابریان؛ علی ربیعی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی
چکیده
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق ...
بیشتر
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده از تحلیل یافتهها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل میدهد که ابعاد آن همراه با مهمترین عناصر تشکیلدهندۀ آنها عبارتند از: الفـ علل مقدم: تنشهای زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگیهای عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینۀ آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخلهگر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیدۀ مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخلهگر2: نظام ارزشی؛ جامعهپذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوۀ تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهتگیری ابزاری و غایی است.
جامعه شناسی
اسداله بابایی فرد؛ طاهره یوسفی فر؛ زهرا امجدی
چکیده
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر ...
بیشتر
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر قم بوده که از این تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و شیوهٔ نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدهاند. نرمافزار مورد استفاده جهت تجزیهوتحلیل دادهها SPSS 22بوده است. یافتهها حاکی از آن است که بین متغیرهای فشار اجتماعی، تأیید اجتماعی، دستیابی به موقعیت اجتماعی بالاتر، جذب جنس مخالف و رضایت از زندگی با مدیریت بدن رابطهٔ معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانستهاند 41درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین نمایند. در بخش پایانی، دلالتهای یافتهها و نتایج در زمینهٔ سیاستگذاریهای اجتماعی موردبحث قرار گرفته و پیشنهادهایی برای رویارویی با گرایش افراطی به مدیریت بدن مطرح شده است.
آموزش عالی
فرید عزیزی؛ زبیر محمدی بلبان آباد؛ حسین باقری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در طول این دوران، در کلاسهای یادشده تدریس کردهاند. پژوهشگر، پس از انجام مصاحبه با 31 دانشجو و استاد دانشگاه کردستان، به اشباع نظری دست پیدا کرد. یافتههای این پژوهش، نشان داد که کلاسهای مجازی، در مقایسه با شکل پیشین کلاسها، سبب زوال و از دست رفتن موقعیتها، کارکردها، و نقشهای پرشماری در عرصۀ نهاد دانشگاه شدهاند. بهنظر بسیاری از دانشجویان، با محروم شدن دانشجو از فضای فیزیکی، امکان تعاملات و گفتوگوهای رخداده بین طرفین (دانشجو/ دانشجو، دانشجو/ استاد و استاد/ استاد) بهگونهای غمانگیز از بین خواهد رفت و جای خود را به نوعی فرایند مکانیکی و بانکی انتقال مطالب و مواد آموزشی از یک منبع فرستنده به پیامگیرنده خواهد داد؛ فرایندی که سرانجام، پیامدهای منفیای برای نحوۀ یادگیری، خلاقیت، فعالیت، و توانمندی دانشجویان خواهد داشت. بهنظر استادان نیز شکلگیری و همهگیر شدن این کلاسها در ایران، موجب تغییر نقش استادان در کلاسهای مجازی میشود و آنها از مخزنداری اطلاعاتی در حالت خوشبینانه به حامیان دانش تبدیل میشوند. بهنظر بسیاری از استادان، یکی دیگر از آسیبهای ناخواستۀ این نوع کلاسها، از بین رفتن تعاملات و گفتوگوها، بین اعضای جامعۀ علمی (کنشگران علمی) دانشگاه است.
بازیهای رایانه
مجتبی وحیدی اصل؛ فائزه آقازاده پَر؛ پرستو علیخانی
چکیده
کاهش انگیزه و سطح پایین مشارکت کارکنان در دورههای آموزشی، یکی از مهمترین چالشها برای سازمان است. بهمنظور کاهش این مسئله، روشهای متنوعی برای بهبود آموزشهای سازمانی ازجمله اتخاذ رویکرد بازیوارسازی مطرحشدهاند تا بدین ترتیب انگیزش کارکنان برای مشارکت فعال در دورهها و بهطورکلی، بهرهوری آموزش افزایش یابد. مقاله ...
بیشتر
کاهش انگیزه و سطح پایین مشارکت کارکنان در دورههای آموزشی، یکی از مهمترین چالشها برای سازمان است. بهمنظور کاهش این مسئله، روشهای متنوعی برای بهبود آموزشهای سازمانی ازجمله اتخاذ رویکرد بازیوارسازی مطرحشدهاند تا بدین ترتیب انگیزش کارکنان برای مشارکت فعال در دورهها و بهطورکلی، بهرهوری آموزش افزایش یابد. مقاله حاضر ضمن توجه به اثربخشی رویکرد پُرطرفدار بازیوارسازی، شناسایی چالشهای اجرای آن را نیز موردتوجه قرار داده است. این چالشها با استناد به تجارب فعالان حوزه آموزش و بازیوارسازی استخراجشدهاند. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی اتخاذشده است. دادههای گردآوریشده از مصاحبههای فردبهفرد، به تبعیت از رویه سه مرحلهای اشتراوس و کوربین تحلیل و کُدگذاری شدند. یافتهها حاکی از این بودند که علاوه بر چالشهای سازمان برای پذیرش رویکرد بازیوارسازی، چالشهای بازیوارسازی برای ورود به سازمان نیز مطرح هستند که درمجموع 13 چالش شناسایی شدند و در دودسته مذکور قرار گرفتند. لذا، انتظار میرود با شناسایی این چالشها و تلاش برای کاهش آنها پیش از هرگونه اقدامی، رویکرد بازیوارسازی بتواند در افزایش اثربخشی دورههای آموزشی در سازمان، سودمند واقع گردد.
بازیهای رایانه
فردین محمدی
چکیده
پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو بهمثابه چشمانداز نظری بهره گرفته شد. بهلحاظ روششناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادتواره، ساختار، و رابطۀ میدان قدرت با میدانهای دیگر، با بهکارگیری ...
بیشتر
پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو بهمثابه چشمانداز نظری بهره گرفته شد. بهلحاظ روششناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادتواره، ساختار، و رابطۀ میدان قدرت با میدانهای دیگر، با بهکارگیری روش تحلیل اسنادی و فن تحلیل مضمون، بررسی شد. نتایج بهدستآمده، بیانگر این است که میدان قدرت، بهلحاظ ساختاری، میدانی است ناهمگون و سلسلهمراتبی و محل رقابت و منازعه بین عاملان اجتماعی با عادتوارۀ مذهبیـعدالتمحور و عاملان اجتماعی با عادتوارۀ اقتصادی و دنیاگرایانه. بهلحاظ ارتباط فرامیدانی، میدان قدرت بهطور مستقیم و غیرمستقیم با همۀ میدانهای اجتماعی رابطه دارد و این رابطه بهگونهای است که ساختار میدانهای اجتماعی دیگر را تحت تأثیر ساختار خود قرار داده است؛ نفوذ عاملان اجتماعی منفعتطلب میدان قدرت بر میدان قانون، سیاست، عدالت و قضا، و اقتصاد، ازیکسو، موجب کاهش استقلال نسبی این میدانها و ازسویدیگر، موجب گسترش فساد در آنها شده است. البته استقلال نسبی بیشتر میدان عدالت و قضا، موجب شده است که عاملان اجتماعی عدالتمحور میدانِ قدرت، توان نظارت و بررسی بیشتری بر فعالیت عاملان اجتماعی میدانهای دیگر داشته باشند و بتوانند فعالیتهای غیرقانونی عاملان اجتماعی منفعتطلب میدانهای اجتماعی، ازجمله میدان قدرت، را با دقت رصد و کنترل کنند و شبکۀ قدرت فسادآمیزی که در جامعه شکل گرفته است را شناسایی و ریشهکن کنند. این بهآنمعناست که باید به آینده امیدوار بود.
آموزش عالی
زهرا نیک نام
چکیده
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان ...
بیشتر
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان این موضوع در مباحث مرتبط با «مبادلات دانشگاهی» و «مطالعات دوره دکتری»، بهعنوان مباحث مهم و مرتبط با بینالمللیشدن آموزشعالی است. روش تحقیق بهشیوهٔ مردمنگاری است و اطلاعرسانهای این پژوهش یازده دانشجوی دکتری از کشورهای افغانستان، لبنان و هند در رشتهها و دانشگاههای مختلف بودند که بهصورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرحواره مفهومی مک آلپاین و نورتن (2012) برای فهم کلیت تجارب دانشجویان بهکار گرفته شد. تجارب زیستهٔ دانشجویان با مد نظر داشتن سه بافت الف) رشتهای/گروه آموزشی؛ ب) نهادی؛ و ج) اجتماعی/فرااجتماعی، تفسیر شد. این بافتهای تو در تو امکان شناخت لایهها و پیچیدگیهای زندگی و تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را فراهم آورد. یافتههای پژوهش ذیل نُه مقوله توصیف و تفسیر شد. نتایج حاکی از آن است که بهرغم آنکه تجارب زیستۀ این دانشجویان از تحصیل در کشورمان در کل منفی نبوده است، اما در مجموع بهگونهای نبوده است که توانایی گفتگوی بینفرهنگی و تلفیق فرهنگ کشور میزبان در کلیت تجارب آنان را فراهم آورد یا آنان را در مسیری کمتنش و ملایم برای تکوین هویت آکادمیکشان هدایت کرده باشد.
جامعه شناسی
احمد نادری
چکیده
«نییت»ها بهعنوان افرادی که نه درس میخوانند و نه کار و حرفهای دارند، در سالهای اخیر در مباحث آماری و اجتماعی کشورهای دیگر جایگاه جدیدی را به خود اختصاص دادهاند؛ هرچندکه سهم ایران در پرداختن به این مفهوم نزدیک به صفر است. این مقاله برای نخستینبار به سبک زندگی «نییت»ها پرداخته است. از میان تعاریف مربوط به دو مفهوم ...
بیشتر
«نییت»ها بهعنوان افرادی که نه درس میخوانند و نه کار و حرفهای دارند، در سالهای اخیر در مباحث آماری و اجتماعی کشورهای دیگر جایگاه جدیدی را به خود اختصاص دادهاند؛ هرچندکه سهم ایران در پرداختن به این مفهوم نزدیک به صفر است. این مقاله برای نخستینبار به سبک زندگی «نییت»ها پرداخته است. از میان تعاریف مربوط به دو مفهوم «نییت»ها و سبک زندگی، دیدگاه بوردیو دربارۀ سبک زندگی بهعنوان مفهوم مرکزی انتخاب شده است. روششناسی این مقاله کیفی و از طریق 30 مصاحبه نیمهساختاریافته، با نمونهگیری هدفمند اکتشافیـزنجیرهای و با حداکثر تنوع تا حصول به اشباع انجام شده و تحلیل دادهها ازطریق نظریه دادهبنیاد و بهروش تحلیل تماتیک مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت 5 مقوله اصلی (هویت، زمانبندی، مصرف زیستی، مصرف مجازی و سلامت و زیبایی) و 14 مقوله فرعی تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که سبک زندگی «نییت»ها بیشتر حول مسئلۀ هویتیابی شکل میگیرد. آنها که در گروههای اجتماعیِ غیرهمگن خود عضو نیستند و با مشکل هویتیابی مواجه هستند، مصرف زیستی و مجازی، مراقبت از زیبایی و سلامتی و حتی زمان خود در فضای مجازی را صرف نوعی هویتیابی میکنند. فعالیتهای جمعی آنها عموماً با سایر «نییت»ها انجام میشود که سبک زندگی مشابه هم دارند و پرداختن به ظواهر، از نوع لباس پوشیدن تا جراحیهای زیبایی برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است. اکثر «نییت»ها چشمانداز هدفمندی برای آینده ندارند و تنها از لحظه لذت میبرند. آنها نیازی به مشارکت خود در ساخت آینده نمیبینند.
علوم اجتماعی و ارتباطات
محیا برکت؛ زهراسادات چلنگر؛ نجیبه محبی
چکیده
تأثیر کرونا بر سبک زندگی، روابط انسانی، و تجربۀ رسانهای افراد، زیاد بوده و سبب پیوند افراد با رسانههای جدید شده است. اعضای نسل رسانههای آنالوگ وارد فضای جدیدی شدهاند و زیستجهان جدید خود را برساختهاند. در پژوهش پیشرو، شیوۀ رویارویی نسل چاپی و آنالوگی با جهان جدید رسانهای پس از کرونا و تجربه زیستۀ نسلهای رسانهای آنالوگ ...
بیشتر
تأثیر کرونا بر سبک زندگی، روابط انسانی، و تجربۀ رسانهای افراد، زیاد بوده و سبب پیوند افراد با رسانههای جدید شده است. اعضای نسل رسانههای آنالوگ وارد فضای جدیدی شدهاند و زیستجهان جدید خود را برساختهاند. در پژوهش پیشرو، شیوۀ رویارویی نسل چاپی و آنالوگی با جهان جدید رسانهای پس از کرونا و تجربه زیستۀ نسلهای رسانهای آنالوگ در شرایط ویژه کرونا، با تأکید بر نظریههای نسلهای رسانهای مانهایم و خوانش مفاهیمی همچون منظرۀ چشمانداز رسانهای و بومشناسی رسانه بررسی شده است. این پژوهش پدیدارشناسانه، با 13 فرد بالای 60 سال مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته داشته است و یافتههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل تماتیک، تجزیهوتحلیل شدند. در چارچوب ابرمضمون «زیست رسانهای نسلهای چاپی و آنالوگی»، سه مضمون «زندگینامه رسانهای»، «خانگی کردن»، و «چشمانداز تجربۀ پساکرونایی» استخراج شدهاند. یافتههای پژوهش پیشرو نشان میدهند که پدیدار زیست رسانهای در دوره همهگیری کرونا، برساختهشده از این عناصر است: الف) نوع معنایی که افراد از رسانهها در ذهن دارند، تجربۀ رسانهای آنها را برساخته است؛ ب) این تجربه، زیست رسانهای آنها در طول زندگیشان را شکل میدهد؛ ج) برپایۀ همین معنا، تجربهای از فضای جدید رسانهای در آگاهی آنها ایجاد میشود که زیست رسانهای، متناسب با آن معنا مییابد؛ د) پدیدار کرونا بهمثابه گسستی در درک چگونگی روابط اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی، شکل تازهای به تجربۀ زیستن در فضای جدید رسانهای میدهد، ﻫ) این شکل تازه، معنای آیندۀ تجربه رسانهای پس از کرونا را نیز در آگاهی افراد میسازد و کیفیتهای متفاوتی در سوبژکتیویته افراد ایجاد میشود. نسل رسانههای چاپی و آنالوگ، بودن خود را در اکولوژی جدید رسانهای، بازیابی میکنند؛ یعنی بودن برمبنای پذیرش کامل یا پذیرش مقاومتآمیز.
بازیهای رایانه
مهدی اختر محققی؛ علی ربیعی؛ علی اکبر فرهنگی
چکیده
امروزه موضوع سرمایۀ اجتماعی موردتوجه بسیاری از اندیشمندان در حوزههای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی است، زیرا ارتقای آن موجب رشد و تعالی شاخصهای گوناگون توسعه در جوامع میشود. البته باید تأکید کنیم که ارتقای سرمایه اجتماعی، نیازمند بستر مناسبی از تعاملات و ارتباطات بین افراد است، زیرا شالودۀ اصلی آن برپایۀ ارتباطات ...
بیشتر
امروزه موضوع سرمایۀ اجتماعی موردتوجه بسیاری از اندیشمندان در حوزههای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی است، زیرا ارتقای آن موجب رشد و تعالی شاخصهای گوناگون توسعه در جوامع میشود. البته باید تأکید کنیم که ارتقای سرمایه اجتماعی، نیازمند بستر مناسبی از تعاملات و ارتباطات بین افراد است، زیرا شالودۀ اصلی آن برپایۀ ارتباطات شکل میگیرد و بدون ارتباطات، تصور مفاهیمی همچون سرمایۀ اجتماعی بیمعنا است. امروزه، شبکههای اجتماعی، بهعنوان رسانههایی فراگیر، نقش بسزایی در ایجاد بستر مناسب برای برقراری ارتباطات میانفردی دارند. پرسش اصلی این پژوهش، این است که «چگونه میتوان از شبکههای اجتماعی برای ارتقای سرمایۀ اجتماعی بهره جست؟» برای پاسخ به این پرسش، ابتدا ابعاد و مؤلفههای سرمایه اجتماعی و شبکههای اجتماعی را بررسی کردهایم، تا براساس آن بتوانیم الگویی برای این موضوع ارائه دهیم. پژوهش حاضر به روش آمیخته و با تحلیل مصاحبههای انجامشده با خبرگان، مهمترین ابعاد و مؤلفههای سرمایه اجتماعی و شبکههای اجتماعی را بهدست آورده و سپس با الگوسازی ساختاری به روش میکمک، الگوی بهکارگیری شبکههای اجتماعی در راستای ارتقای سرمایۀ اجتماعی را ارائه داده است. برپایۀ نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت، دو مؤلفه گفتوگو و کسب اخبار و اطلاعات از طریق شبکههای اجتماعی، میتوانند تأثیر فراوانی بر ارتقای سرمایه اجتماعی و تقویت اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی داشته باشند.
علوم اجتماعی و ارتباطات
سیدحسام قبله زاده؛ سیدعلیرضا افشانی؛ حسین اسلامی
چکیده
امروزه انسانها با زیستن در عصر رسانهای و اطلاعاتی در معرض انواع اخبار و اطلاعاتِ به ظاهر واقعی قرار گرفتهاند که ماهیت شایعهگونۀ آن از چشمها پنهان مانده است. انسانها اغلب در مواجهه با چنین اخباری بدون اعتباریابی، به بازنشر آنها در دنیای مجازی و واقعی میپردازند که میتواند آسیبهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی قابل ...
بیشتر
امروزه انسانها با زیستن در عصر رسانهای و اطلاعاتی در معرض انواع اخبار و اطلاعاتِ به ظاهر واقعی قرار گرفتهاند که ماهیت شایعهگونۀ آن از چشمها پنهان مانده است. انسانها اغلب در مواجهه با چنین اخباری بدون اعتباریابی، به بازنشر آنها در دنیای مجازی و واقعی میپردازند که میتواند آسیبهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی به همراه داشته باشد. از اینرو مقاله حاضر با هدف شناسایی عمیقتر استراتژیهای کاربران در مواجهه با اخبار و بهویژه شایعات در دنیای مجازی و فرایند فروکاست شایعهسازی و شایعهپذیری با رویکرد کیفی و روش نظریهای زمینهای اشتراوس و کوربین انجام گرفته است. براساس نمونهگیری هدفمند، 24 جوان یزدیِ فعال در فضای مجازی مشتملبر 12 مرد و 12 زن در پژوهش مشارکت داشته و روایتهای آنها مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. فرایند گردآوری دادهها به صورت همزمان با تجزیهوتحلیل آنها در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافتهها حاکی از پدیدۀ مرکزیِ دوآلیسم اعتماد به منابع خبری اعم از ملّی، غیرملّی و مجازی است که کاربران برمبنای اعتماد قوی، ضعیف یا فقدان آن و سایر شرایط زمینهای و مداخلهگر در مواجهه با اخبار و شایعات، استراتژیهایی اعم از اعتبارسنجی استقرائی منابع خبری، پیگیری اخبار از منابع موثق، بازنشر سنجیدۀ مطالب معتبر و اپوخه شایعات را بهکار میگیرند. درنهایت بهواسطۀ زمانمندی شایعات، آموزش سواد رسانهای، احتمال داغ بیاعتباری و غیره و استراتژیهای نامبرده، پیامدهایی چون فروکاست موقت بازدیدهای شایعهسازان و مسکوتشدگی شایعه مجال بروز خواهد یافت.
فضای مجازی و فرهنگ متاورس
صدرا خسروی
چکیده
آموزش غیرحضوری در دروان کرونا و در روزهای آلودگی هوا، نیاز به تأمین شرایط برای بهبود تجربه آموختن از راه دور برای دانشجویان را بر ما آشکارتر کرد. یکی از تلاشها در این راستا، تجهیز برخی دانشگاههای ایران، به برخی سختافزارها و نرمافزارهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوده است. آزمایشگاههای مجهز به تجیهزات متاورس، و آزمایشهای ...
بیشتر
آموزش غیرحضوری در دروان کرونا و در روزهای آلودگی هوا، نیاز به تأمین شرایط برای بهبود تجربه آموختن از راه دور برای دانشجویان را بر ما آشکارتر کرد. یکی از تلاشها در این راستا، تجهیز برخی دانشگاههای ایران، به برخی سختافزارها و نرمافزارهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوده است. آزمایشگاههای مجهز به تجیهزات متاورس، و آزمایشهای پژوهش بر روی خود متاورس در دانشگاهها، راهاندازی و بهرهبرداری شدهاند تا تجسم مفاهیم ناآشنا یا انتزاعی و انجام آزمایشهای خطرناک یا پرهزینه را تجهیز و تسهیل کنند. منظور از متاورس، دنیای مجازیِ غوطهورانه است که از طریق فناوریهای تولید واقعیت جایگزین در دسترس است. پرسش این است اگر متاورس در خارج از دانشگاه هم در دسترس است، و امکانهای آموختن در آن فراوان هستند، دیگر چه نیازی به دانشگاه است؟ آیا بسط متاورس، با قبض دانشگاه، همراه است؟ آیا دانشگاهها می توانند متاورس را در فعالیتهای آموزشی به کار گیرند ولی کارکرد نهادی خود را حفظ کنند؟ آیا اغلب دانشگاهها به متاورس منتقل خواهند شد؟ آیا ساختار دانشگاهها در متاورس متفاوت خواهد بود؟ پاسخگویی به این پرسشها نیازمند آن است که نسبت زبانی و مناسبات اجتماعی دانشگاه، فناوری، و جامعه را بازاندیشی کنیم که نیازمند بازگشت به مفهوم دانشگاه، توجه به نقطه عطف چرخش انتظارها از دانشگاه، و فراروندهای دگرگونیهای دیجیتال در جامعه است. در این مقاله، ایده دانشگاه و بافت تاریخی آن، تحول گفتمانی چیستی دانشگاه و طرح مفهوم، و ظهور واقعیتهای جایگزین و فضای متاورس را مرور کردیم و نسبت زبانی آنها را بازمفصلبندی کردیم، تا بتوانیم تصویری بزرگ از مناسبات اجتماعی آنها را ترسیم کنیم و نقدی معرفتشناختی بر بحث سازگاری و ناسازگاری متاورس و دانشگاه ارائه دهیم.
وحید شالچی؛ محدثه ضیاچی
چکیده
این مقاله با توجه به اهمیت جوانان دانشجو و وضعیت احتمالاً متفاوت دانشجویان خوابگاهی، به بررسی تفاوت میان چگونگی گذران اوقات فراغت و برخی گرایشهای فرهنگی میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی میپردازد. روش پژوهش پیمایش بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری، دانشجویان زیرمجموعة وزارت علوم تحقیقات و فناوری بودهاند ...
بیشتر
این مقاله با توجه به اهمیت جوانان دانشجو و وضعیت احتمالاً متفاوت دانشجویان خوابگاهی، به بررسی تفاوت میان چگونگی گذران اوقات فراغت و برخی گرایشهای فرهنگی میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی میپردازد. روش پژوهش پیمایش بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری، دانشجویان زیرمجموعة وزارت علوم تحقیقات و فناوری بودهاند و برای نمونهگیری از روش خوشهای سهمرحلهای استفاده شده است. بدین منظور در مرحلة اول از بین 31 استان کشور شش استان انتخاب شدند و سپس در مرحلة دوم از بین دانشگاههای دولتی، پیامنور، علمیـکاربردی و غیرانتفاعی تعدادی از واحدهای دانشگاهی و در مرحلة سوم تعدادی از دانشجویان ساکن در خوابگاهها یا داخل دانشکدهها بر حسب تصادف انتخاب شدند. حجم نمونه 2500 نفر بوده و برای تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که در زمینة اوقات فراغت تفاوتهای قابلملاحظهای در خصوص همراهان، اولویتها، موانع و امکانات در میان این دو گروه وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری نیز میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در زمینة تلقی ایشان از مهمترین مسائل دانشگاه، عوامل مهم در موفقیت فردی، دغدغهها در مورد خود و جامعه وجود دارد. اگر دانشجویان خوابگاهی محدودیتهای مالی را مهمترین مانع اوقات فراغت میدانند، دانشجویان غیرخوابگاهی نظارت اجتماعی را سبب محدودیت میدانند. همچنین دسترسی دانشجویان خوابگاهی به امکانات فراغتی فاصلة زیادی با دیگر دانشجویان دارد. همچنین دغدغهها و نگرانیهای این دو دسته از دانشجویان نیز تفاوتهای مهمی دارد. برای نمونه دانشجویان خوابگاهی تا دو برابر بیشتر دغدغة ازدواج دارند، یا برعکس دانشجویان غیرخوابگاهی تا دو برابر بیشتر در پی مهاجرت به خارج هستند.
ناصرالدین علی تقویان؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی؛ جواد غلامی
چکیده
در این مقاله میکوشیم برخی دلالتهای رویکرد اجتماعی ـ فرهنگی برای حوزة آموزش زبان را با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان بازسازی کنیم. ایدة محوری ما بر این دریافت استوار است که رویکرد اجتماعی ـ فرهنگی با وجود دستاوردهای بسیاری که برای حوزة آموزش زبان داشته است، بهدلیل فقدان منابع هنجارین لازم برای تبیین چگونگی رسیدن به فهم مشترک ...
بیشتر
در این مقاله میکوشیم برخی دلالتهای رویکرد اجتماعی ـ فرهنگی برای حوزة آموزش زبان را با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان بازسازی کنیم. ایدة محوری ما بر این دریافت استوار است که رویکرد اجتماعی ـ فرهنگی با وجود دستاوردهای بسیاری که برای حوزة آموزش زبان داشته است، بهدلیل فقدان منابع هنجارین لازم برای تبیین چگونگی رسیدن به فهم مشترک و توافق در میانکنشهای زبانی، هنوز نتوانسته است آموزش زبان را واجد بُعد اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. بر این نکته تأکید میشود که این نقصان را میتوان با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان جبران کرد. سپس دلالتهای این رویکرد هنجارگذار اجتماعی ـ فرهنگی در سه حوزة پژوهش، تدریس و ارزشیابی آموزش زبان بررسی و کاویده میشود. در این سه حوزه، بر وجه اخلاقی آموزش زبان تأکید میشود.
ارتباطات میانفرهنگی
حمیده مولایی
چکیده
امروزه بینالمللیشدن دانشگاهها و جذب هرچه بیشتر دانشجویان خارجی، به یکی از مهمترین دغدغهها و سیاستهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شده است. مقاله حاضر در پی بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر انطباق فرهنگیـاجتماعی دانشجویان بینالمللی در ایران است. مطالعه موردی این پژوهش، دانشجویان بینالمللی دانشگاه تهران هستند. ...
بیشتر
امروزه بینالمللیشدن دانشگاهها و جذب هرچه بیشتر دانشجویان خارجی، به یکی از مهمترین دغدغهها و سیاستهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شده است. مقاله حاضر در پی بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر انطباق فرهنگیـاجتماعی دانشجویان بینالمللی در ایران است. مطالعه موردی این پژوهش، دانشجویان بینالمللی دانشگاه تهران هستند. دادههای پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه آنلاین و همچنین، به شیوهٔ حضوری در بین دانشجویان خارجی ساکن کوی دانشگاه تهران جمعآوری شده است. رویهمرفته تعداد 284 پرسشنامه تجزیهوتحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان انطباق دانشجویان، با عواملی مانند داشتن همراه (بهعنوانمثال، همسر و فرزند) در طول تحصیل، مدت اقامت در ایران، پذیرفتهشدن از سوی افراد در محیط دانشگاهی و در اجتماع، انتخاب آگاهانه و با انگیزۀ ایران و همچنین، رضایت کلی از زندگی در ایران، بهطور مثبت و معناداری مرتبط است. قابلذکر است که میزان انطباق، با نوع آشنایی پیشین دانشجویان خارجی با ایران، رابطۀ معناداری نداشت. همچنین، نتایج نشان داد که درحالیکه بین ویژگیهای جمعیتشناسیای مانند سن و جنسیت و میزان انطباق بینفرهنگی، رابطه معناداری مشاهده نشد، دانشجویان مقاطع بالاتر و همچنین دانشجویانی که کشور محل تولد آنها نزدیکی فرهنگی بیشتری با ایران داشت، میزان بیشتری از انطباق بینفرهنگی را گزارش کردند.
مطالعات فرهنگی
مهسا عزتی؛ سیاوش قلیپور؛ همایون مرادخانی
چکیده
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه میپردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری دادهها از روشهای مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشههای ذهنی استفاده شده است. یافتههای پژوهش عبارتاند از: الف) پارک نوبهار در ...
بیشتر
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه میپردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری دادهها از روشهای مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشههای ذهنی استفاده شده است. یافتههای پژوهش عبارتاند از: الف) پارک نوبهار در اواخر دهه 40 هجری شمسی در روند شهرکسازیهای گسترده ساخته شده است. ب) نحوۀ مواجهۀ مردم با این فضای عمومی متأثر از معانی ذهنی است و گروههای سنی هر کدام به فراخور شرایط خویش از آن بهره میبرند. نوجوانان و جوانان در بازتولید معانی داغخورده و سالمندان در تولید معانی مثبت نقش دارند. حضور پررنگ نوجوانان و جوانان قدرت نامگذاری آنها را بیشتر کرده است. ج) کنشگران زندگی روزمره به مرور زمان معانی مختلفی را بدان نسبت دادهاند. این معانی دوگانه بوده و همزمان خوب/بد، آرامشبخش/تهدیدزا هستند. رویهمرفته، معانی منفی برجستگی بیشتری دارند و بهمثابۀ یک مکان برچسبخورده در فضای ذهنی شهر شناخته شده است.
مطالعات فرهنگی
سیدیحیی خاتمی؛ سیدعلی صفوی؛ سیدمهدی خاتمی
چکیده
عزاداری محرم یکی از رویدادهای خاص و ریشهدار اسلامی است که طی قرنها با معنویت گره خورده است. این رویداد غالبا مسیرهای مشخص؛ «مسیرهای عزاداری» که از گذرهای سنتی و مکانهای مقدس عبور نموده را مقصد و هدف قرار میدهد. این مسیرها و فضاهای مرتبط در طی زمان علاوه بر خاطرهانگیزی و ایجاد هویت، به مکانهای مقدس و معنوی تبدیل شدهاند. ...
بیشتر
عزاداری محرم یکی از رویدادهای خاص و ریشهدار اسلامی است که طی قرنها با معنویت گره خورده است. این رویداد غالبا مسیرهای مشخص؛ «مسیرهای عزاداری» که از گذرهای سنتی و مکانهای مقدس عبور نموده را مقصد و هدف قرار میدهد. این مسیرها و فضاهای مرتبط در طی زمان علاوه بر خاطرهانگیزی و ایجاد هویت، به مکانهای مقدس و معنوی تبدیل شدهاند. اما شهرسازی معاصر ایران، بیشتر به جنبههای مادی توجه دارد و از فضاهای معنوی دور شده است. تغییرات و مداخلههای کالبدی گسترده در شهرهای سنتی و تهدید و خدشهدار شدن مسیرهای عزاداری، ضرورت انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه را نمایان میکند. این مقاله با استفاده از مطالعات تطبیقی-کیفی و آوردن شواهد و نمونههای متعدد از شهرهای مختلف ایران و با تاکید بر شهر اردبیل، تلاش کرده با تفسیر دادههای جمعآوری شده، ضمن اثبات و معرفی مسیرهای عزاداری به عنوان یک مسیر مقدس، ابعاد و وجوه معنوی آنها را مشخص نماید. اثرات معنوی رویداد عزاداری در دوره زمانی قبل از رویداد، حین رویداد و بعد از رویداد به همراه حاشیه آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد عوامل مختلف قدسی-مذهبی، کالبدی- فضایی، فرهنگی -اجتماعی، تاریخی -سیاسی و طبیعی وجوه مکانی مسیرهای عزاداری را تشکیل میدهند در این میان مقدس بودن و سپس بعد فرهنگی – اجتماعی وزن بیشتری در اینگونه فضاهای شهری به خود اختصاص میدهند. این مسیرها، از یک طرف فضا را به تاریخ پیوند میدهند و از طرف دیگر بعد نمادین و معنایی خاصی به آنها میافزایند که آنها را نسبت به سایر فضاها متمایز میکنند.
سیروس اسدیان؛ مرضیه مقدم
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیرمشاهدة کارتونهای مذهبی در دینداری دانشآموزان دختر پایة ششم ابتدایی صورت گرفته است. روش مورد استفاده شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری شامل دانشآموزان دختر پایة ششم ابتدایی است که در مدارس غیردولتی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. با ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیرمشاهدة کارتونهای مذهبی در دینداری دانشآموزان دختر پایة ششم ابتدایی صورت گرفته است. روش مورد استفاده شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری شامل دانشآموزان دختر پایة ششم ابتدایی است که در مدارس غیردولتی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. با روش نمونهگیری تصادفی پانزده نفر برای گروه آزمایش و پانزده نفر هم برای گروه کنترل انتخاب شدند. قبل از انجام هرگونه مداخلهای، سنجش دینداری در هر دو گروه از طریق پرسشنامه انجام شد. پس از گذشت دو هفته، در گروه آزمایش مداخلات لازم (پخش کارتونهای مذهبی) در طی یازده هفته صورت گرفت و در کلاس دیگر (گروه گواه) هیچگونه مداخلهای صورت نگرفت. در نهایت، پس از گذشت سه ماه مجدداً از طریق پرسشنامة سنجش دینداری در هر دو گروه انجام شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از آن است که کارتونهای مذهبی توانستهاند تغییرات معناداری را در دینداری دانشآموزان گروه آزمایش ایجاد کنند.
مطالعات فرهنگی
سردار فتوحی؛ نعمت الله فاضلی
چکیده
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، ...
بیشتر
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، تقریباً نیمی از محیط پیرامون کسانیکه در نزدیکی مرز زندگی میکنند، تحت این نظارت و کنترل قرار میگیرد؛ ازاینرو، بهنظر میرسد که تجربههای این افراد از مرز، با کسانیکه در مرکز نقاط غیرمرزی ساکن هستند، متفاوت است، زیرا این افراد، از هر چهار جهت، فاقد نظارت و کنترل هستند. پژوهش حاضر، در راستای درک بهتر این موضوع، با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجربههای زیستۀ مردم شهر نودشه را (بهعنوان نمونه موردی) بررسی کرده است. دراینراستا، برپایه روش تحلیل تماتیک، چهار بُعد نگرش فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، و سیاسی در مورد مرز، شناسایی شد. در رویکرد فرهنگی و محیطی، مرز بهعنوان دیوار محدودکننده و عامل سلب ارتباط انسانی قلمداد شده است، ولی از بُعد سیاسی، مرز، رهاییبخش تلقی میشود. از بعد اقتصادی، وضعیت پیچیدهتر است و سه دیدگاه متفاوت به پدیدۀ مرز، مطرح است. براساس دیدگاه نخست، مرز، «محدودکنندۀ حیاتبخش» است، در این معنا، مرز، مانعی در برابر روابط اقتصادی است، ولی این موانع، بیش از نبود آن برای گذران زندگی، اهمیت دارد. در دیدگاه دوم، مرز، «آزادیبخشِ بازار» است، در این معنا، مرز، عامل پیوند ــدستکم ــ اقتصاد دو کشور با هم است و مبادلۀ دوسویه بین آنان رواج مییابد که این ظرفیت، برای شهرهای غیرمرزی فراهم نیست. در رویکرد سوم، مرز، عاملی برای «محرومیت از مرکز» تلقی میشود که برایناساس، مرز بهعنوان مانعی در برابر توسعه و پیشرفت و حتی دریافت امکانات رفاهی بهشمار میآید.
جامعه شناسی
صادق صالحی؛ پروانه شاطری
چکیده
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی ...
بیشتر
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی از این عوامل برخورداری از سرمایۀ فرهنگی است. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل جامعهشناختی تأثیر سرمایۀ فرهنگی اعضای سمنها بر مشارکت محیطزیستی است. روش انجام پژوهش، پیمایش بوده و برای گردآوری دادهها از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش را همۀ اعضای سمنهای محیطزیستی شهر تهران تشکیل دادهاند. حجم نمونۀ 376 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایۀ فرهنگی و مشارکت بیشتر پاسخگویان در «حد متوسط و بیشتر» است و با افزایش سرمایۀ فرهنگی و هریک از ابعاد آن بهگونهای جداگانه، مشارکت افزایش یافته و اعضای برخوردار از سرمایۀ فرهنگی توانستند با بهکارگیری سازوکارهای خلاقانه در موارد زیر نقش داشته باشند: ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم و سرمایهگذاران، اجرای برنامههای نمادین با هدف ترویج، انتقال دانش و آموزش محیطزیستی، تسهیلگری، مطالبهگری، توانافزایی، افزایش تعامل با جامعه، تأثیرگذاری بر دولت و جوامع محلی، و.... بهاینترتیب، میتوان نتیجه گرفت که سمنهای محیطزیستی میتوانند در ایجاد زمینههای پایداری در بین مردم نقش داشته و مروجان خوبی برای برساخت مسائل محیطزیستی در سطح جامعه باشند.
مطالعات فرهنگی
حمید نادری؛ سید محمدعلی موسوی
چکیده
فرهنگ، بهعنوان یکی از اجزای اصلی هر نظام اجتماعی، همواره در معرض انواع بازاندیشیها بوده است که یکی از موارد ایدهسازی، رواج اندیشۀ فروپاشی از سوی جریان نخبگانی است. هدف نوشتار حاضر، بررسی چیستی فروپاشی فرهنگی و شناسایی ریشههای طرح آن از سوی جامعۀ نخبگانی است. برای دستیابی به این هدف، مطالعۀ کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی ...
بیشتر
فرهنگ، بهعنوان یکی از اجزای اصلی هر نظام اجتماعی، همواره در معرض انواع بازاندیشیها بوده است که یکی از موارد ایدهسازی، رواج اندیشۀ فروپاشی از سوی جریان نخبگانی است. هدف نوشتار حاضر، بررسی چیستی فروپاشی فرهنگی و شناسایی ریشههای طرح آن از سوی جامعۀ نخبگانی است. برای دستیابی به این هدف، مطالعۀ کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی با مشارکت 12 نفر از نخبگان دانشگاهی و افراد دارای تخصص و تألیف دربارۀ موضوع پژوهش حاضر، انجام شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تحلیل مضمون و کدگذاری با نرمافزار Atlas.ti8 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که استفاده از ایدۀ فروپاشی فرهنگی، سبب بههمریختگی مفهومی در بین جریان نخبگانی شده است؛ درحالیکه فرهنگ از بین نمیرود، بلکه ممکن است دچار دگردیسی و تغییر شود. ریشه طرح ایدۀ مذکور به اشکال مختلف تغییرات فرهنگی در سطح جامعه، وقوع فریبکاری تحلیلی در بین جریان نخبگانی، نقش اثرگذار مراکز آموزشی و بدنۀ قدرت و رسانهها در صورتبندی این مفهوم مربوط میشود و ماهیت طرح ایدۀ فروپاشی، در مورد نظام سیاسی موضوعیت داشته و سنخیتی با امر فرهنگی ندارد.
حسین هرسیج؛ مجتبی تویسرکانی
چکیده
قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازیِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با بهکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزشهای انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر میگذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیدهای اجتماعی و مرتبط با مؤلفههای محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، ...
بیشتر
قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازیِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با بهکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزشهای انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر میگذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیدهای اجتماعی و مرتبط با مؤلفههای محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، بیشترین تأثیرپذیری را از مؤلفههای هویت ملی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان تأثیر مبانی و اجزای هویت ایرانی بر کارکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تعیین مؤثرترین آنهاست. در این راستا، نوشتار حاضر با بهرهگیری از رهیافت «سازهگرایی» برای درک رابطه میان هویت ایرانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، روشی توصیفی داشته و مبتنی بر استدلال و تحلیل است. چنانچه یافتههای تحقیق نشان میدهد، در میان مؤلفههای هویت ملی، هویت جدید ایرانی که بر اساس شاخصها و معیارهای حقوقی و انسانی و در عین حال اسلامی در قالب الگوی «مردمسالاری دینی» تعریف میشود، بیشترین تأثیر را بر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران دارد. بنابراین، تقویت این بخش از هویت ایرانی، اثربخشیِ بیشتر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در جهان و بهویژه در میان ملل مسلمان به دنبال خواهد داشت.
فارابی و سیاستگذاری فرهنگی
مسعود امید
چکیده
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانستهاند، زین پس میتوان وی را بهعنوان مؤسس سوبژکتیویتهای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، بهطورکلی، به امکان گفتوگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفههای جدید اذعان شده است. اما این گفتوگو برای فلسفیاندیشان کلاسیک ...
بیشتر
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانستهاند، زین پس میتوان وی را بهعنوان مؤسس سوبژکتیویتهای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، بهطورکلی، به امکان گفتوگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفههای جدید اذعان شده است. اما این گفتوگو برای فلسفیاندیشان کلاسیک ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که چنین گفتوگویی جزو شرایط امکان حضور در افق فلسفی جدید و همزبانی (و نه لزوماً همرأیی) با آن است. تا کنون تمرین این گفتوگو، کموبیش، بر محور مقولاتی فلسفی از قبیل وجود، ماهیت، علیت، حرکت، غایت، معرفت و... صورت گرفته است. پیشنهاد این مقاله آن است که میتوان و حتی بایسته است که اینبار با طرح یک مسئله اساسی دیگر و گشودن مسیری دیگر به ادامه این گفتوگو پرداخت. مسئله اساسیِ پیشنهادی، پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی است. فلسفه فارابی متضمن معرفتشناسی خاصی است و هر معرفتشناسی، کموبیش، مشتمل بر نظریه یا توصیفی در باب سوژه است. حال پرسش این است که سوبژکتیویته منطوی در بحث معرفت نزد فارابی چیست؟ این پرسش از آنرو قابل اعتنا و طرح است که بنیاد مدرنیته را سوبژکتیویته تشکیل میدهد. این نوشتار تلاش میکند با الهام از روششناسی دکارتی در استخراج سوبژکتیویته فلسفی، به استناد متون فارابی همین رویکرد را در آثار فارابی دنبال کند. در نتیجه این وجه، میتوان فارابی را بهعنوان بنیانگذار سوبژکتیویته اسلامی معرفی کرد.
مجید مختاریان پور؛ اسدالله گنجعلی
چکیده
بر اساس نظریات تفسیری، پدیدههای اجتماعی و از جمله حجاب، به صورت مشترک توسط اعضای اجتماع ساخته و پرداخته میشوند به نحوی که در ابتدا هر فردی یک برداشت از یک پدیده اجتماعی دارد، سپس افراد مختلف برداشتهای خود را طی تعاملات اجتماعی با یکدیگر در میان گذاشته و نقاط تفاوت و افتراق این برداشتها و نیز برداشتهای اشتباه طی این تعاملات ...
بیشتر
بر اساس نظریات تفسیری، پدیدههای اجتماعی و از جمله حجاب، به صورت مشترک توسط اعضای اجتماع ساخته و پرداخته میشوند به نحوی که در ابتدا هر فردی یک برداشت از یک پدیده اجتماعی دارد، سپس افراد مختلف برداشتهای خود را طی تعاملات اجتماعی با یکدیگر در میان گذاشته و نقاط تفاوت و افتراق این برداشتها و نیز برداشتهای اشتباه طی این تعاملات اصلاح شده و یک واقعیت اجتماعی مشترک شکل میگیرد که تمامی افراد اجتماع آن را پذیرفته و به آن گردن مینهند و این واقعیت اجتماعیِ ساختهشده به وسیله خود آن اجتماع به رفتارهای اجتماعی آنها جهت میدهد. حال برای اصلاح فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نیز، باید واقعیت اجتماعیِ نحوه درست پوشش و رفتار را که طی سالیان گذشته دگرگون و منحرف شده است، بازآفرینی کرد و بهتدریج واقعیت جدیدی را مبتنی بر ارزشهای اسلامی بازتعریف کرد و به آن عینیت بخشید. بدین منظور در این مقاله که با استفاده از روش تحقیق اسنادی انجام شده است، فرایند اصلاح واقعیت اجتماعی و نهادی کردن حجاب و عفاف طی سه مرحله برونی کردن، عینیتبخشی و درونی کردن ارائه شده است. بر اساس این فرایند، در مرحله نخست، برداشتها و تفاسیر عینی و مشترک صحیح و ارزشمدار در زمینه نوع رفتار و پوشش (استانداردهای پوششی و رفتاری) در جامعه شکل میگیرد؛ در مرحله دوم، واقعیتهای اجتماعی جدید در زمینه نوع رفتار و پوشش، مبتنی بر ارزشهای اسلامی متبلور شده و در نهایت در مرحله سوم، ارزشهای زیربنایی واقعیت جدید در آحاد جامعه درونی شده و تثبیت میشوند.
محمد رضایی؛ آرش حسن پور؛ شیرین دانشگر
چکیده
طیدهههایاخیردگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعهی ایران رخ داده که زمینهساز تغییرات دامنهدار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعهی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و ...
بیشتر
طیدهههایاخیردگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعهی ایران رخ داده که زمینهساز تغییرات دامنهدار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعهی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانهشناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعهی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقهی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شدهاند. طبقهی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقهای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقهی فرودست نیز به مثابه طبقهای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر میکند. فیلم همچنین صورتبندی طبقاتی جدیدی از جامعهی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه میکند و ضمن بازنمایی تقابلهای طبقاتی و ساختی، روایتگر جدایی و شکافهای عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعهی ایرانی است که همواره بوسیلهی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید میشود و سویههای ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود میگیرد.
مسعود اله یاری؛ سعید کتابی
چکیده
یکی از مسائل مهم فرهنگی در جوامع، موضوع جنسیت است که نمود آن و نگرش در مورد آن در فرهنگها و جوامع مختلف، شباهتها و تفاوتهای بنیادینی دارد. بررسی شباهتها و تفاوتهای بینفرهنگی میتواند به شناخت بهتر فرهنگها کمک کند. نهادهای آموزشی در جوامع نیز بهعنوان ارکان تأثیرگذار در فرهنگ، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، از این مسئله ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم فرهنگی در جوامع، موضوع جنسیت است که نمود آن و نگرش در مورد آن در فرهنگها و جوامع مختلف، شباهتها و تفاوتهای بنیادینی دارد. بررسی شباهتها و تفاوتهای بینفرهنگی میتواند به شناخت بهتر فرهنگها کمک کند. نهادهای آموزشی در جوامع نیز بهعنوان ارکان تأثیرگذار در فرهنگ، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، از این مسئله تأثیر میپذیرند. در اینمیان، کتابهای درسی بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در پیریزی چارچوب فکری دانشآموزان شناخته میشوند. هدف مقالۀ حاضر، بررسی شباهتها و تفاوتهای نمود جنسیت در کتابهای درسی فارسی، انگلیسی، و فرانسه در ایران در طول یک دوره زمانی هفتادساله (1391-1316) است. کتابهای بررسیشده در این پژوهش، 9 جلد کتاب درسی اول دبیرستان شامل کتابهای فارسی سالهای 1319، 1363، و 1391، کتابهای فرانسه مربوط به سالهای 1316، 1367، و 1391، و کتابهای انگلیسی سالهای 1319، 1360، و 1391 است. استفاده از روشهای تحلیل محتوای کیفی و فراوانیسنجی در این پژوهش، نشانگر شباهتها و تفاوتهایی است که بهنظر میرسد تاکنون کمتر بهچشم آمده است. علاوهبر این، در کتابهای درسی انگلیسی و فرانسه مورد استفاده در ایران، شواهدی دالّ بر وجود شباهتها و تفاوتهایی در زمینه جنسیتی شدن محتوای کتابهای درسی انگلیسی و فرانسه وجود دارد. یافتههای پژوهش حاضر میتواند مسیر کسب بینش بهتر درباره ارتباط میانفرهنگی بین ایران، فرانسه، و انگلیس را هموار کند.