علوم اجتماعی و ارتباطات
عبدالله بیچرانلو؛ سیده فرزانه سیاسی راد
چکیده
امروزه شبکههای اجتماعی در زندگی کاربران حضوری پُررنگ دارند، اما بهرهمندی کاربران از مزایای آنها، مانند اغلب تعاملات میانفردی در زندگی واقعی مستلزم حل تناقض میان خودافشاگری و حفظ حریم خصوصی کاربر است. این بهرهمندی با فرایندهای بهینهسازی حریم خصوصی و با تأکید بر تواناییهای کاربر در سطح فردی محقق میشود. هدف اصلی ...
بیشتر
امروزه شبکههای اجتماعی در زندگی کاربران حضوری پُررنگ دارند، اما بهرهمندی کاربران از مزایای آنها، مانند اغلب تعاملات میانفردی در زندگی واقعی مستلزم حل تناقض میان خودافشاگری و حفظ حریم خصوصی کاربر است. این بهرهمندی با فرایندهای بهینهسازی حریم خصوصی و با تأکید بر تواناییهای کاربر در سطح فردی محقق میشود. هدف اصلی این نوشتار ایجاد درکی از چگونگی بهکارگیری راهبردهای مبتنی بر سواد حریم خصوصی آنلاین برای دستیابی کاربران دختر اینستاگرام به سطح بهینه حریم خصوصی است. به این منظور ابتدا تناقض حریم خصوصی، مزایا و خطرهای خودافشاگری بررسی شده و سپس بر اساس سواد حریم خصوصی آنلاین، برخی از راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل «تناقض حریم خصوصی» معرفی شدهاند. در بخش یافتهها پس از توصیف مهمترین مزایا و خطرهای خودافشاگری برای کاربران دختر، الگوهای فعلی چگونگی بهکارگیری راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل این تضاد استخراج و دربارۀ آنها بحث شده است. این بررسی به روش مردمنگاری و با مصاحبۀ نیمهساختیافته و مشاهدۀ غیرمشارکتی صفحات 20 کاربر دختر اینستاگرام صورت گرفته است.
جمال محمدی؛ عبدالله بیچرانلو
چکیده
تامل جامعه شناختی در روایت های سینمایی تحولات اجتماعی، در سه بعد ارزش ها، هویت ها و سبک های زندگی، در ایران پس از انقلاب دغدغه محوری این پژوهش است. چارچوب مفهومی پژوهش نخست موضع آن را درباره تعامل اثر هنری و جامعه تبیین می کند و سپس مضامین میانجی تحقیق، یعنی تحول ارزش ها و هویت ها و سبک های زندگی را مفهوم پردازی می کند. روش شناسی تحقیق، ...
بیشتر
تامل جامعه شناختی در روایت های سینمایی تحولات اجتماعی، در سه بعد ارزش ها، هویت ها و سبک های زندگی، در ایران پس از انقلاب دغدغه محوری این پژوهش است. چارچوب مفهومی پژوهش نخست موضع آن را درباره تعامل اثر هنری و جامعه تبیین می کند و سپس مضامین میانجی تحقیق، یعنی تحول ارزش ها و هویت ها و سبک های زندگی را مفهوم پردازی می کند. روش شناسی تحقیق، کیفی است: نخست با بکارگیری روش «تحلیل روایت نشانه شناختی»، فیلم ها تحلیل شده اند؛ سپس، از دل این تحلیل، مقولات اجتماعی آن ها استخراج شده و از طریق راهبرد تحلیل تماتیک، از منظری جامعه شناختی، تحلیل شده اند. میدان مطالعه کل سینمای بعد از انقلاب است که به شیوه نمونه گیری هدفمند از هر دهه چند فیلم انتخاب شده اند: «نرگس»، «عروسی خوبان» (دهه شصت)، «آژانس شیشه ای»، «زیر پوست شهر»، «اعتراض»، «روسری آبی»، «شوکران» (دهه هفتاد)، «بوتیک»، «چهارشنبه سوری»، «محاکمه در خیابان»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» (دهه هشتاد). نتایج تحقیق نشان می دهد سینمای اواخر دهه شصت نمایانگر نخستین نشانه های ترک برداشتن انسجام اجتماعی ای است که خود نمود عینیت یافتن گفتمان ارزش مدار آن دهه بوده است. ملودرام های اجتماعی دهه هفتاد روایت هایی هستند از تضاد ارزش ها، چندپارگی های هویتی، تلاطم های خانوادگی و شکاف نسلی در شرایط اجتماعی سیطره گفتمان توسعه گرایی؛ سینمای دهه هشتاد تصویرگر شکلی از زندگی روزمره به همریخته، اضطراب زا، سرد و بی روح، تهی از معنا و خودآیینی، و یأس آور است. روایت سینما از تحول این فضاها، روایت تغییر شکل «انسان آرمان خواه و ارزش گرا» دهه شصت به «انسان فردیت طلب و خودآیین» دهه هفتاد و سپس به «انسان میانه حال و نسبیت اندیش» دهه هشتاد است.