مطالعات فرهنگی
مقصود فراستخواه
چکیده
ساختارها در سطح کلان و عادتوارههای محققان، مانع از اثربخشی تحقیقات علوم انسانی در ایران میشود؛ اما این پایان داستان نیست. پژوهشگران با این محدودیتهای ساختاری و زمینهای کلنجار میروند و از این طریق فرهنگهای مطالعاتی متنوعی رقم میخورد. این مقاله با هدف فهمی از گره فروبستهٔ تحقیقات علوم انسانی در ایران به سراغ نظریهای ...
بیشتر
ساختارها در سطح کلان و عادتوارههای محققان، مانع از اثربخشی تحقیقات علوم انسانی در ایران میشود؛ اما این پایان داستان نیست. پژوهشگران با این محدودیتهای ساختاری و زمینهای کلنجار میروند و از این طریق فرهنگهای مطالعاتی متنوعی رقم میخورد. این مقاله با هدف فهمی از گره فروبستهٔ تحقیقات علوم انسانی در ایران به سراغ نظریهای موقعیتی و خاص و زمینهمند رفته است. تجربۀ زیستۀ میانذهنیِ 32 تن عضو هیئت علمی نهادهای سیاستپژوهی با تنوعات رشتهایشان، فهم نسبتاً عمیقتری از گوناگونی بسیار در فرهنگهای مطالعاتی آنها به دست میدهد. ششصد گزاره با تکنیک «CCDA» تحلیل شده و با یادداشتهای فنی به مدلی برای توضیح امر منجر شده است. ما با یک وضعیت دوگانهٔ مرزی در تحقیقات مواجه هستیم. دوازده دسته شرایط اثرگذار، یازده وضعیت زمینهای و دوازده گروه سنخشناسی راهبردهایی که محققان در چنین شرایطی در پیش میگیرند و تنوع فرهنگ مطالعاتی آنها با آثار و نتایج اکتشاف شده است. گرچه بهجای جذب دانش با حالاتی از دانش سرگردان، دانش معطل، دانش پرستیژی و یا دانش تصنعی مواجه هستیم، اما عرصه خالی از انواع ابتکارات بدیع در فرهنگهای مطالعاتی پژوهشگران ایرانی نیست.
آموزش عالی
فاطمه نصراللهی نیا؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ مقصود فراستخواه؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی ...
بیشتر
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی که محیطهای دانشگاهی برای تولید علم خود با آن روبرو هستند، مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که عوامل و چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی کدامند؟ بدینمنظور، با بهکارگیری روش فراترکیب، تعداد 62 مقاله موردبررسی قرار گرفت که مقولهها و کدهای مرتبط آنها با استفاده از تحلیل محتوا استخراج و شناسایی شدند. بر اساس یافتهها مشخص شد که عوامل مؤثر بر تولید علم در میدان دانشگاهی شامل مقولات «سرمایه اجتماعی»، «عوامل ساختاری-مدیریتی»، «زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم»، «سرمایه نمادین» و «سرمایه علمی» و همچنین چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی در چهار مقوله «مسائل اجتماعی و ارتباطی»، «مسائل ساختاری و مدیریتی»، «مسائل مربوط به زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم» و «مسائل فرهنگی»، تقسیمبندی شدند.
مطالعات فرهنگی
فرشید سامانپور؛ ناصر برکپور؛ مقصود فراستخواه
چکیده
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، ...
بیشتر
در دهههای اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عینحال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایتبخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمترسانی داوطلبانه، همزمان با آموزش و پژوهش، میتواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعیـفرهنگی دانشگاهها جلوگیری کند. این مقاله، بخشی از تلاش در راستای نهادینه کردن خدمات همراه با آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شهرسازی دو دانشکده در تهران است. این تلاش باوجود موفقیت در همراه کردن دانشجویان و یک سازمان وابسته به دستگاههای اجرایی، رضایت استادان همکار را بهدست نیاورد. مقاله پس از یادآوری بنیاد عملباور خدمات دانشگاهی نشان میدهد که اگرچه نظریههای متناسب با این مبنا در شهرسازی شکل گرفته است، ولی کاربرد آنها نیازمند تعامل متوازن فرهنگی با مردم است و ریشۀ عدم اقبال استادان را باید در فرهنگ سازمانی دانشگاه برای تعامل جست. برای بررسی موضوع، کارگاهی با حضور متخصصان شهرسازی، نشانهشناسی، و آموزش عالی، و نمایندگانی از مطبوعات و سمنها برگزار شد و مصاحبههای تکمیلیای با برخی استادان و مدرسان یک دانشکده انجام دادیم. مقالۀ حاضر با روایتپژوهی در این گفتارها، بهکمک یک چارچوب نظری مربوط به تعامل اجتماعی دانشگاهیان، نتیجه میگیرد که فرهنگ آموزشیـپژوهشی رشته، دستکم در دانشکدۀ موردنظر، به وجه زیباییشناختی تعامل مردمسالار کمتوجه است و با وجود ترویج نظرات انتقادی، درعمل، به ساختار سازمانی محدود است و مهارت اندکی برای کنشگری دارد. مقاله، ضمن ارائۀ سرنخهای یک روایت سازمانی مردمسالارِ جایگزین، پیشنهاد میکند، در رشتههای دیگر نیز به تعامل زیباییشناختی توجه شود.
جامعه شناسی
مژگان خوشنام؛ مسعود کوثری؛ مقصود فراستخواه
چکیده
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که بهطور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص میدهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک میکند ...
بیشتر
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که بهطور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص میدهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک میکند و از طریق آن میتوان لایههای پنهان زندگی دانشجویان را شناخت و برمبنای آن سیاستگذاری کرد. در این مقاله خلاصۀ زندگی دانشجویی ادراکشده، معناشده، و تجربهشده را در خلال این تعاملات دنبال خواهیم کرد. در این راستا با ۵۲ دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکدهها و رشتههای مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. پس از تقلیل، کدگذاری، و تحلیل یافتههای مصاحبه، به تغییر الگوی زیست دانشجو رسیدیم؛ به این معنا که دانشجو در طول تعاملات غیررسمی و گذراندن اوقات زیادی از دوران دانشجویی خود با دوستان در موارد گوناگون به تغییراتی در زیست دانشجویی خود رسیده است؛ ازجمله تغییر الگوی ارتباطات انسانی، تغییر سبکهای دینداری، تغییر الگوی اوقات فراغت، افزایش توانمندیهای فردی، نگرش جنسیتی، تغییر الگوهای تحصیلی، تغییر نگرش و جهانبینی، حس مثبت فردی، حمایت و تعلق خاطر گروهی، جبران، تغییر در انگیزه مشارکت اجتماعی، تغییر در فرایند اجتماعیشدن و نظام هنجاری.