ابوالفضل شکوری؛ جلیل دارا
چکیده
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از ...
بیشتر
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از منظر سرمایه اجتماعی، در مقام شبکههایی بودند که به دلیل حاکم بودن هنجارهای قوی همچون «حجاب» در آنها، از دو طریق موجب تقویت فرهنگ حجاب میشدند. نخست اینکه، رعایت حجاب در این مدارس به عنوان یک الزام برای دانشآموزان، موجب تقویت این هنجار در میان آنها و خانوادههایشان میگردید؛ دوم اینکه ازآنجاکه چنین شبکههایی از منظر سرمایه اجتماعی بستر مناسبی برای همکاری اعتمادآمیز به شمار میآمدند در شبکه مدارس اسلامی نیز با وجود ساری بودن «هنجار حجاب» در آنها اقدامات جمعی کارآمدی مبتنی بر فضای همکاری، علیه سیاست برهنگی رژیم شکل میگرفت که به طور طبیعی موجب تقویت فرهنگ حجاب میشد.
مرتضی بحرانی؛ ابوالفضل شکوری
چکیده
در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی زبانی آثار فارابی، رابطۀ میان ریاست و دوستی یا به بیان دیگر، میان شیوۀ حکومت (یعنی نوع نظام) و سبک روابط بین اشخاص، مورد بررسی قرار گیرد. دوستی از جمله مقولاتی است که در تاریخ اندیشه سیاسی، همواره جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. این مقوله از دیرباز در یونان با مقولات دیگری چون عدالت، ...
بیشتر
در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی زبانی آثار فارابی، رابطۀ میان ریاست و دوستی یا به بیان دیگر، میان شیوۀ حکومت (یعنی نوع نظام) و سبک روابط بین اشخاص، مورد بررسی قرار گیرد. دوستی از جمله مقولاتی است که در تاریخ اندیشه سیاسی، همواره جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. این مقوله از دیرباز در یونان با مقولات دیگری چون عدالت، برابری و برادری، جزء فضائل انسانی محسوب میشده است و در ساخت جامعه آرمانی مورد نظر اندیشمند سیاسی مورد توجّه بوده است به نحوی که دوستی و پولیس با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ داشتهاند. همچنین، ریاست به معنای تدبیر و هدایت یک جمع براساس یک نظام از پیش تعریف شده است که غایت آن، رساندن افراد تحت رهبری به مقصدی است که بر سر آن تآمّل فلسفی شده است؛ با استفاده از روش هرمنوتیک مؤلّف-زمینۀ اسکینر، در اندیشۀ سیاسی فارابی، میتوان گفت که میان ریاست و محبّت نسبت مستقیم و ارگانیک برقرار است. به دیگر سخن، ریاست مدینۀ فاضله وقتی میتواند کارآمد و موفق باشد که در بین اتباع، اعضاء و طبقات مدینه رابطۀ دوستی حاکم باشد. از این منظر، رابطۀ دوستی یک رابطۀ یکطرفه نیست؛ دوستی رئیس نسبت به اتباع و بهعکس و نیز دوستی اتباع نسبت به یکدیگر.