جامعه شناسی
محمود شهابی؛ محمدعلی قائم پور
چکیده
نظام تمایز گذاری و درجه بندی افراد در هر جامعه ای فراگیر و اجتناب ناپذیر است و معیارهای آن از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است. از این رو این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که شهروندان تهرانی در ارتباطات خود با دیگران چه موقع و چرا دست به مرزبندی می زنند؟، چه موقع و چگونه از این مرزها عبور می کنند؟، برای تعامل با یکدیگر و عبور از مرزهای ...
بیشتر
نظام تمایز گذاری و درجه بندی افراد در هر جامعه ای فراگیر و اجتناب ناپذیر است و معیارهای آن از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است. از این رو این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که شهروندان تهرانی در ارتباطات خود با دیگران چه موقع و چرا دست به مرزبندی می زنند؟، چه موقع و چگونه از این مرزها عبور می کنند؟، برای تعامل با یکدیگر و عبور از مرزهای فرهنگی از چه راهبردهایی استفاده می کنند و چنین راهبردهای ارتباطی دارای چه پیامدهایی هستند؟. یافته های این پژوهش مبتنی بر روش کیفی با استراتژی نظریه زمینه ای(Grounded Theory )است. حجم نمونه به روش نمونه گیری نظری و با لحاظ اعتباربخشی شامل 45 نفر می شد.برای گردآوری داده ها ازابزارهای متفاوت مثل مصاحبه،مشاهده، مشارکت وغیره استفاده گردید ولی تمرکز اصلی بر روی مصاحبه عمیق بود. به شیوه نسخه سیستماتیک(جی تی ام)نظریه زمینه یابی،یافته ها کدگذاری شدند و شرابط(علًی، زمینه ای و مداخله گر)، راهبردها و پیامدهای مربوط به مرزها و ترددهای فرهنگی در شهر تهران استخراج و تحلیل شده اند. مقوله هسته ای بدست آمده عبارت است از«مدیریت مرزها و ترددهای فرهنگی در لایه های هویتی به روش دیپلماسی ارتباطی».
محمود شهابی؛ زهرا جعفری
چکیده
یکی از نگرانیهای مطرح در سالهای اخیر این مسئله بوده است که فرهنگسراها از آنچه بهخاطر آنها تأسیس شدهاند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگسراها بهعنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحثها و مجادلات ایدئولوژیک بودهاند. در چنین ...
بیشتر
یکی از نگرانیهای مطرح در سالهای اخیر این مسئله بوده است که فرهنگسراها از آنچه بهخاطر آنها تأسیس شدهاند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگسراها بهعنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحثها و مجادلات ایدئولوژیک بودهاند. در چنین فضاهایی مصرف صرفاً به استفاده از برنامههای فرهنگ سراها محدود نمیشود، بلکه مصرف فضای فرهنگسراها بر مصرف فعالیتها و برنامهها آنها غلبه دارد. چنین مصرفی با تولید معانی اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی این مقاله، شناخت «کاربردها و دلالتهای فرهنگسراها در میان جوانان تهرانی و انگیزهها و کارکردهای مترتب بر مصرف این فضاهاست». در این مقاله برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها از روش نظریهپردازی مبنایی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مراجعان به فرهنگسراهای بهمن، شفق، هنر، کار، قرآن و اشراق در شهر تهران مصاحبة عمیق شده است. یافتهها نشان میدهد الگوی استفاده و دلالت فرهنگسراها در میان کاربران، متعدد و متفاوت است و این دلالتها و کاربردها با آنچه فلسفة وجودی فرهنگسراها را تشکیل میدهد، متمایز است. در مجموع یافتههای مقاله حاکی از آن است که فرهنگسراها برای جوانان تهرانی بخشی از مناسک گذار آنها به دوران بزرگسالی محسوب میشوند و آنان در این فضا به بسیاری از نیازهای مرتبط با دورة زندگی خود پاسخمیدهند و در یک کلام نقاشی خاص خود را بر روی این فضای عمومی ترسیم میکنند. این مقاله درصدد توصیف و تبیین این الگوی نقاشی و مداخله و دخل و تصرف در فضای عمومی فرهنگسراهاست. در این تحقیق فرهنگسرا بهعنوان یک متن در نظر گرفته شده و دلالتهای متعدد آن برای کاربران این فضا مورد واکاوی قرار گرفته است.
محمود شهابی؛ مجتبی جهانگردی
چکیده
مقاله حاضر به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی کدامند؟ منشا یا خاستگاه اجتماعی این الگوها کدامند؟ برای پاسخ گویی به این سوالات از سنت پژوهشی « استفاده و رضامندی رسانه ای» با رویکردی ساختاری- فرهنگی استفاده شد. اعضای نمونه تحقیق (400 بیننده تلویزیون های ماهواره ...
بیشتر
مقاله حاضر به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی کدامند؟ منشا یا خاستگاه اجتماعی این الگوها کدامند؟ برای پاسخ گویی به این سوالات از سنت پژوهشی « استفاده و رضامندی رسانه ای» با رویکردی ساختاری- فرهنگی استفاده شد. اعضای نمونه تحقیق (400 بیننده تلویزیون های ماهواره ای) بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل عاملی انجام شده بر روی 60 نوع انگیزه یا دلیل برای استفاده از این تلویزیون ها به شناسایی 10 عامل منجر شد. آزمون همبستگی عامل های بدست آمده (به عنوان متغیر های وابسته) با متغیرهای مستقل نشان داد که مفهوم پردازی «بلاملر» یعنی مفهوم تاثیرات هنجاری ناشی از فرایند جامعه پذیری و مفهوم فرصت های زندگی توزیع شده به لحاظ اجتماعی که منجر به استفاده مکمل یا جبرانی از رسانه ها می شود به خوبی الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در تهران را توضیح می دهد. بر این اساس افراد مختلف با نقش های مختلف به این تلویزیون ها روی می آورند و از آن ها برای مقاصد مختلفی استفاده می کنند. همچنین الگوی غالب استفاده از این تلویزیون ها به تسهیل یا تکمیل ارتباطات و پیوندهای اجتماعی مربوط می شود تا به جبران این ارتباطات و پیوندها.