حسام الدین آشنا؛ محمدرضا روحانی
چکیده
هویت یکی از پیچیدهترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار میرود؛ پدیدهای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان میسازد. در یک نگاه کلی میتوان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و ...
بیشتر
هویت یکی از پیچیدهترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار میرود؛ پدیدهای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان میسازد. در یک نگاه کلی میتوان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و دیگری را در حوزه هویت برجسته میسازد؛ اما وقتی از هویت فرهنگی سخن میگوییم نسبت هویت با مفاهیم پیچیدهای چون فرهنگ و ملیت، کلافی درهمتنیده را پدیدار میسازد که مفهوم هویت را با رویکردهای نظری گوناگون مواجه میسازد. این معنا در مورد ایران از اهمیت والایی برخوردار است زیرا منابع هویتی ایرانی، اسلامی و غربی هرکدام در دورهای و به نحوی در انباشت هویتی ایرانیان تأثیر گذاشته و هویت فرهنگی ایرانی معاصر را پدید آوردهاند. در این راستا میتوان دو رویکرد هویتی را در نظر گرفت: رویکرد توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی یا سیاستی که ناظر به سیاستهای هویتی است. در رویکرد تجویزی، مؤلفههای هویتی مفاهیمی عام، انتزاعی و کلی هستند چراکه اساساً تغییر و تحول هویتی حرکتی تدریجی و البته آرام در نظر گرفته میشود. با لحاظ نمودن این مبنا در سیاست هویتی، میتوان مؤلفههای اصلی هویت فرهنگی ایرانیان را در پنج حوزه تحلیل کرد: دیانت، زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه فرهنگی و نظام اجتماعی.
حسن بشیر؛ محمدرضا روحانی
چکیده
یکی از واقعیتهای دنیای امروز حضور اسلام در نقاط گوناگون جهان است؛ موضوعی که نهتنها مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان نیز روزبهروز بیشتر نسبت به آن آگاهی پیدا میکنند. بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار میگیرد. در میان نظریهپردازان ارتباطاتِ میانفرهنگی، ...
بیشتر
یکی از واقعیتهای دنیای امروز حضور اسلام در نقاط گوناگون جهان است؛ موضوعی که نهتنها مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان نیز روزبهروز بیشتر نسبت به آن آگاهی پیدا میکنند. بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار میگیرد. در میان نظریهپردازان ارتباطاتِ میانفرهنگی، مارک اورب و ریجینا اسپلر به بررسی چنین تعامل یا تقابلی در نظریه «همفرهنگی» میپردازند. لذا میتوان با رویکردی پدیدارشناسانه و مبتنیبر نظریه «گروه خاموش» و نظریه «نقطه نظر» رفتار کنشگران مسلمان را بهعنوان گروه همفرهنگ در برابر گروه سلطه که از لحاظ سلسلهمراتب هویتی در موقعیت بالاتری قرار دارند، مورد بررسی قرار داد. در چنین وضعیتی مسلمانان آمریکایی، استراتژیهای خاصی برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و نیز با ساختار غالب ایجاد میکنند که این امر براساس تجربیات و مصاحبههای عمیق بهعملآمده از آنان، گاه بهشکل انزوا و قطع رابطه با گروه سلطه، گاه بهشکل تعامل پایاپای با آنان و گاه بهصورت انطباق کامل با ساختار غالب معنا مییابد.