علوم اجتماعی و ارتباطات
ماهرخ حق پرس؛ سید حسین نبوی؛ محمد رضا کلاهی
چکیده
هدف این مقاله شناسایی دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار و سازوکارهای برساخت آن در نهاد خانواده است. رخدادهای تروماتیک نظیر قتلهای ناموسی، برهههایی هستند که با برهمزدن روابط درون خانواده از ظرفیت تحلیلی غنی برای شناسایی بایدها و نبایدهای درون خانواده برخوردارند. برای این منظور از رویکرد بازنمایی استوارت هال و برنامۀ ...
بیشتر
هدف این مقاله شناسایی دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار و سازوکارهای برساخت آن در نهاد خانواده است. رخدادهای تروماتیک نظیر قتلهای ناموسی، برهههایی هستند که با برهمزدن روابط درون خانواده از ظرفیت تحلیلی غنی برای شناسایی بایدها و نبایدهای درون خانواده برخوردارند. برای این منظور از رویکرد بازنمایی استوارت هال و برنامۀ پژوهشی قوی جفری الگزاندر استفاده شده است. پرسشهای اصلی مقاله عبارتاند از: دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار در خانواده چیست؟ و سازوکار برساخت سوژۀ اخلاقی در خانواده چیست؟ برای پاسخ، 65 یادداشت و سرمقاله از روزنامههای «شرق»، «اعتماد ملی» و «همشهری» در یک بخش و روزنامههای جوان و کیهان در بخش دیگر که به بازنمایی قتل رومینا اشرفی پرداختهاند، با استفاده از چارچوب روشی روایتپژوهی و سنخ تحلیلی تحلیل تماتیک، بررسی و تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد در هر دو بخش، مؤلفههای مشابه از اخلاقیات فردی درون نهاد خانواده بهعنوان امری بهنجار بازنمایی شده است. سوژۀ بهنجار،خودبنیان،خودتنظیمگر و استانداردشده که میتواند آرمان جهان یکدستشده در شبکۀ اطاعت و انقیاد را تحقق بخشد. اما متولیان این جهان آرمانی در دو روایت با هم متفاوتاند. متولیان در روزنامههای «جوان» و «کیهان»: خانوادۀ مقدس، پدر ناموسمدار و حقانیت تام حاکمیت، و در روزنامههای «شرق»، «اعتماد ملی» و «همشهری»: پدر بهنجار، معیارهای حقیقت پنداشتهشدۀ متخصصان روانشناسی و نظام آموزشی هستند.
جامعه شناسی
سید حسین نبوی؛ طاهره مرادی نصاری
چکیده
خودکشی یکی از مسائل اجتماعی مهمی است که شیوع روزافزون آن در استان ایلام، بحرانی را پدید آورده است. پژوهش حاضر، تنها با هدف مطالعه زمینۀ فرهنگیِ خودکشی در جامعه ایلام انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از رهیافت جامعهشناسی فرهنگی الگزندر بهره گرفتهایم. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در جامعۀ ایلام، خودکشی، نمادی برای اعتراض ...
بیشتر
خودکشی یکی از مسائل اجتماعی مهمی است که شیوع روزافزون آن در استان ایلام، بحرانی را پدید آورده است. پژوهش حاضر، تنها با هدف مطالعه زمینۀ فرهنگیِ خودکشی در جامعه ایلام انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از رهیافت جامعهشناسی فرهنگی الگزندر بهره گرفتهایم. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در جامعۀ ایلام، خودکشی، نمادی برای اعتراض به وضع موجود است و بهعنوان شر و امری شوم، رمزدهی شده است. درباره خودکشی نیز دو روایت اصلی وجود دارد: تقدیرگرایانه و رهاییبخش. با تحلیلِ بازنمایی، رمزدهی و روایتهای خودکشی درمییابیم که این کنش بهمنظور بهرسمیت شناخته شدن انجام میشود. برای کاهش خودکشی، ایجاد تغییرات هوشمندانه در نظام ارزشی، هنجاری، و تفسیری موجود، ضروری است و انجام این کار مستلزم سیاستگذاری فرهنگی است تا در معنایی که خودکشی برای کنشگران دارد، تغییری اساسی ایجاد کند؛ نخست اینکه لازم است که پیوند فرهنگی میان نیازـسائقِ بهرسمیت شناخته شدن، با استفاده ابزاری از کنش خودکشی، گسیخته شود. دوم اینکه هر دو نسل را برای بهرسمیت شناختن یکدیگر آماده کند. نسل والدین برای پذیرش نسل جوان آمادگی ندارد. نسل جدید نیز برای نسل گذشته، مشروعیتی قائل نیست؛ بنابراین، روابط بین دو نسل، به روابطِ قدرت و مقاومت تبدیل شده است. نسل جدید مقاومت میکند و نسل گذشته جز اِعمال مقتدرانۀ ارزشها، هنجارها، و تفسیرهای خود، چاره دیگری ندارد؛ بنابراین، سیاستگذاری باید در ارزشها، هنجارها، و تفسیرهای هردو نسل، جرح و تعدیل ایجاد کند.