ابوالفضل شکوری؛ جلیل دارا
چکیده
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از ...
بیشتر
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از منظر سرمایه اجتماعی، در مقام شبکههایی بودند که به دلیل حاکم بودن هنجارهای قوی همچون «حجاب» در آنها، از دو طریق موجب تقویت فرهنگ حجاب میشدند. نخست اینکه، رعایت حجاب در این مدارس به عنوان یک الزام برای دانشآموزان، موجب تقویت این هنجار در میان آنها و خانوادههایشان میگردید؛ دوم اینکه ازآنجاکه چنین شبکههایی از منظر سرمایه اجتماعی بستر مناسبی برای همکاری اعتمادآمیز به شمار میآمدند در شبکه مدارس اسلامی نیز با وجود ساری بودن «هنجار حجاب» در آنها اقدامات جمعی کارآمدی مبتنی بر فضای همکاری، علیه سیاست برهنگی رژیم شکل میگرفت که به طور طبیعی موجب تقویت فرهنگ حجاب میشد.