آموزش عالی
مهدی سپهر؛ سیدحسین سراجزاده؛ بیژن زارع؛ کرم حبیبپور گتابی
چکیده
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. ...
بیشتر
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که منازعات معنایی در عرصۀ آموزش و پرورش، در فضایی که «جهاد فرهنگی» ایجاد نمود، تغییر بنیادی در اهداف، محتوا، ساختار، برنامهها و فلسفۀ آموزش و پرورش را با محوریت نشانۀ «اسلامیسازی» مفصلبندی کرد. این نشانۀ محوری از طریق کنشهایی مثل تغییر محتوای دروس، پاکسازی نیروی انسانی و حذف نشانههای گفتمان سابق، تأسیس نهاد امور تربیتی، جهتدهی به فعالیتهای فوق برنامه، دولتیکردن مدارس و...، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی این معنا نیز با برجستهشدن ضرورت تثبیت نشانههای گفتمان انقلاب اسلامی پیوند برقرار کرد.
مطالعات فرهنگی
سیدمجید حسینی؛ احسان فرزانه
چکیده
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود ...
بیشتر
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود رابطهای دوسویه دارند. در مقاله حاضر، گفتمانی که در سالهای پایانی دهه 1380 در فضای شعر کشور هژمون شده است، با واکاوی اشعار علیرضا آذر ـبهعنوان یکی از مطرحترین عرضهکنندگان این گفتمانـ بررسی میشود و مؤلفههای چهارگانه آن (آرمانگریزی، ناامیدی، شخصمحوری، و میل به خودکشی و انهدام خویشتن) در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، تبیین میشود. تحلیل انتقادی به روش نورمن فرکلاف، چرایی و چگونگی مفصلبندی جهان بهگونهای خاص را در گفتمان اخیر توضیح میدهد و کارکرد ایدئولوژیک آن را در جاودانه نشان دادن مفاهیم محدود تاریخی نشان میدهد.
مطالعات فرهنگی
مسعود کوثری؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
چگونه یک ایده شکل میگیرد و چگونه یک گفتمانِ بهحاشیهراندهشده، برجسته میشود؟ این پرسشی است که گفتمانشناسان در حوزههای مختلف، همواره در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند. این پاسخگویی همواره نیاز به پُر کردن خلأهای بایگانی گفتمانشناسی دارد تا پژوهشگرانی که قصد تحلیل دارند، بتوانند با ارجاع همزمانی یا درزمانی، سیر ...
بیشتر
چگونه یک ایده شکل میگیرد و چگونه یک گفتمانِ بهحاشیهراندهشده، برجسته میشود؟ این پرسشی است که گفتمانشناسان در حوزههای مختلف، همواره در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند. این پاسخگویی همواره نیاز به پُر کردن خلأهای بایگانی گفتمانشناسی دارد تا پژوهشگرانی که قصد تحلیل دارند، بتوانند با ارجاع همزمانی یا درزمانی، سیر تطورات گفتمانی در حوزههای مختلف را ــ بهصورت بیناذهنی ــ درک و تحلیل کنند. پژوهش حاضر در این راستا و همچنین برای درک هویت زنانه در گفتمان پهلوی دوم انجام شده است. همچنین این پژوهش، در فهم چگونگی نزاع گفتمانی در دوره پهلوی دوم، و اینکه نزاعهای کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان، تا چه حد دارای اشتراکها و افتراقهای معنایی و ارتباط با گفتمان پهلوی دوم و وابستگانش هستند، به پژوهشگران گفتمانشناسی کمک میکند. بر این اساس، مهمترین سخنرانیهای محمدرضاشاه درباره زنان، بههمراه مجله «زنروز» ــ بهعنوان نشریه نزدیک به گفتمان رسمی حکومت پهلوی در حوزه زنان ــ با کمک روش تحلیل گفتمان به روش لاکلا و موف، بررسی شدند. ازجمله نتایج بهدستآمده در این پژوهش، درک دال مرکزی «امروزی بودن» برای گفتمان پهلوی دوم است که در جاذبهای نزدیک با «اجتماعی بودن» قرار میگیرد. این گفتمان، تأکید زیادی بر زیبایی و جذابیت دارد، و حجاب و بهویژه چادر را بهسبب ضدیت با اپیستمههایی مانند منطقی و عقلانی بودن و همچنین همراهی آن با واپسگرایی، به حاشیه میراند. همچنین گفتمان پهلوی دوم، گفتمان مارکسیستی و هویتهای مذهبی را بهشدت غیریتسازی میکند، اما اگر بخواهیم درباره وجه غلبه آن صحبت کنیم، اغلب درگیریهای گفتمانیای که مجله زن روز و سخنرانیهای محمدرضا پهلوی پرچمدار آن است، به دیگریسازی مذهب و هویتهای مذهبی، و واسازی پیوند اجزای آن با هویت زنان مربوط میشود.
حسن بشیر؛ علی اسکندری
چکیده
امروزه رسانه های جمعی عرصه ای را فراهم آورده اند که بیشتر مسائل زندگی عموم چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی قابلیت ظهور در آن را دارد. صنعت سینما به عنوان یکی از بسترهای بروز این عوامل زمینه ای را فراهم ساخته تا فیلم سازانی که دغدغه حفظ ارزش های اساسی یک جامعه چون نهاد خانواده را داشته اند اقدام به تهیه و تولید آثاری فاخر در این حیطه ...
بیشتر
امروزه رسانه های جمعی عرصه ای را فراهم آورده اند که بیشتر مسائل زندگی عموم چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی قابلیت ظهور در آن را دارد. صنعت سینما به عنوان یکی از بسترهای بروز این عوامل زمینه ای را فراهم ساخته تا فیلم سازانی که دغدغه حفظ ارزش های اساسی یک جامعه چون نهاد خانواده را داشته اند اقدام به تهیه و تولید آثاری فاخر در این حیطه نمایند.در این نوشتار پس از بررسی نظریه بازنمایی که یکی از کلیدی ترین و محوری ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است در پی آن خواهیم بود تا نحوه بازنمایی نهاد خانواده در فیلم «یه حبه قند» را با استفاده از روش تحلیل گفتمانی «پدام» استخراج نماییم. نتایج این تحلیل نشان می دهد که کارگردان با برشمردن تاثیر عناصر مثبت تجدد و سنت بر خانواده ایرانی نگاه های صرفا انتقادی نسبت به این دو مقوله را رد می کند و در نهایت ایده آل ترین شکل خانواده را همراهی عناصر مثبت سنت و مدرن در کنار یکدیگر معرفی می کند.