الهه دهقان پیشه؛ رضا اسماعیلی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی مصوبات دولت در حوزه سینما در سال های 1368 تا 1388 در ایران است. مصوبات هیئت دولت در این سال ها که کلمات کلیدی مربوط به سینما در عنوان یا متن آنها آمده است (106 مصوبه)، حوزه پژوهش را تشکیل می دهند. روش این پژوهش، تحلیل محتوا و ابزار مورد استفاده چک لیست بوده که پایایی آن با استفاده از فرمول اسکات 0.91 به دست ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی مصوبات دولت در حوزه سینما در سال های 1368 تا 1388 در ایران است. مصوبات هیئت دولت در این سال ها که کلمات کلیدی مربوط به سینما در عنوان یا متن آنها آمده است (106 مصوبه)، حوزه پژوهش را تشکیل می دهند. روش این پژوهش، تحلیل محتوا و ابزار مورد استفاده چک لیست بوده که پایایی آن با استفاده از فرمول اسکات 0.91 به دست آمد. چک لیست تحلیل محتوا بر اساس مدلی ساخته شد که سیاست های هنری را به چهار نوع: تسهیل گر، حامی، معمار و مهندس تقسیم بندی کرده است. نتایج تحقیق نشان داد در روند بیست ساله مورد بررسی، دولت های مختلفی که در فواصل چهارساله بر روی کار آمده اند، در به کارگیری انواع سیاست های هنری در سینما با یکدیگر متفاوت بوده اند. دولت در دوره اول و دوم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی سیاست های هنری تسهیل گر و مهندس؛ در دوره اول ریاست جمهوری محمد خاتمی، سیاست های هنری حامی و معمار و در دوره دوم او، سیاست های هنری معمار؛ و در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد سیاست های هنری معمار و مهندس را بیش از دیگر انواع مورد استفاده قرار داده است. هرچند سیاست های هنری مورد استفاده در دوره های مختلف ریاست جمهوری در طول بیست سال با یکدیگر متفاوت بوده اما در کل، سیاست های هنری معمار و مهندس نسبت به حامی و تسهیل گر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند.
حجت الله ایوبی
چکیده
سینما اثرگذارترین ابزار فرهنگی در روزگار کنونی است. هنر هفتم فرهنگ را نخست، به تماشاخانهها و سپس، از راه تلویزیون و ابزارهای نوین دیداری و شنیداری، به خانههای مردم کشاند. شاید به همین دلیل، آندره مالرو توجهی ویژه به سینما داشت و آن را راهی کوتاه برای مردمی کردن فرهنگ و دستیابی به دموکراسی فرهنگی میدانست. سینما در فرانسه، از روزگار ...
بیشتر
سینما اثرگذارترین ابزار فرهنگی در روزگار کنونی است. هنر هفتم فرهنگ را نخست، به تماشاخانهها و سپس، از راه تلویزیون و ابزارهای نوین دیداری و شنیداری، به خانههای مردم کشاند. شاید به همین دلیل، آندره مالرو توجهی ویژه به سینما داشت و آن را راهی کوتاه برای مردمی کردن فرهنگ و دستیابی به دموکراسی فرهنگی میدانست. سینما در فرانسه، از روزگار تولدش، شتابان پیش رفت و تا پیش از جنگ دوم جهانی، سینمای برتر جهان بود. اما از روزگاری که پای آمریکاییها به این عرصه باز شد، با استفاده از ابزارهای نو و سرمایهگذاریهای کلان، صنعت سینما در این دیار، پرشتاب پیش رفت و به هماوردی جدی برای سینمای فرانسه تبدیل شد. در این نبرد نابرابر، سینمای فرانسه به یاری دولت نیازمند بود و بهتنهایی، تاب ایستادگی در برابر این هجوم همهجانبه را نداشت. دولت از آغاز، با دو هدف به عرصه سینما وارد شد: یاری رساندن به سینمای فرهنگی و هنری در برابر فیلمهای تجاری، و ایستادگی در برابر سینمای آمریکایی برای دفاع از نوعی تنوع فرهنگی که فرانسویها خود را پیشاهنگ دفاع از آن میدانستند. در این نوشتار، راهکار فرانسویها را برای رسیدن به این دو هدف بررسی کردهایم. این رویکرد فرانسوی برخاسته از مسئلهای است که دلمشغولی سینمای ایرانی نیز به شمار میآید. روابط دولت و سینما در فرانسه، ممکن است علاقه سیاستگذران فرهنگی کشور ما را نیز به خود جلب کند.