آموزش عالی
مهدی سپهر؛ سیدحسین سراجزاده؛ بیژن زارع؛ کرم حبیبپور گتابی
چکیده
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. ...
بیشتر
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که منازعات معنایی در عرصۀ آموزش و پرورش، در فضایی که «جهاد فرهنگی» ایجاد نمود، تغییر بنیادی در اهداف، محتوا، ساختار، برنامهها و فلسفۀ آموزش و پرورش را با محوریت نشانۀ «اسلامیسازی» مفصلبندی کرد. این نشانۀ محوری از طریق کنشهایی مثل تغییر محتوای دروس، پاکسازی نیروی انسانی و حذف نشانههای گفتمان سابق، تأسیس نهاد امور تربیتی، جهتدهی به فعالیتهای فوق برنامه، دولتیکردن مدارس و...، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی این معنا نیز با برجستهشدن ضرورت تثبیت نشانههای گفتمان انقلاب اسلامی پیوند برقرار کرد.
مطالعات فرهنگی
محمد رضایی؛ عباس کاظمی؛ حامد طاهری کیا
چکیده
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ ...
بیشتر
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ داد. این بزنگاه تاریخی، دانشگاه را که سنگر آزادی، مقاومت، و انقلاب در برابر رژیم پهلوی تعبیر میشد، وارد دور تازهای از ماهیت سیاسی خود کرد. گویا گفتمان تازهای در حال تولد بود که سالها پس از این برههٔ تاریخی، شکل خاصی از حضور سیاست در دانشگاه را تداوم بخشید؛ بزنگاهی تاریخی برای جایگیری دانشگاه در گفتمان تازه سیاسی. برای بررسی این موضوع، با تکیه بر دو مفهوم «فضای تهی» از بدیو و «تحلیل ریزوماتیک» از دلوز، دادههای مورد نیاز از بایگانیها و روزنامههای آنزمان گردآوری شد و درنتیجه، نشان داده شد که در کدام مناسبات پیچیده و براساس کدام منطق گفتمانی، دانشگاه از نو بازسازی میشود. همچنین این نکته بررسی شد که چگونه دانشگاه، همزمان شاهد شکلگیری دو نقش مهم انقلابزدایی در فضای ملتهب آن زمان ازیکسو و حفظ دانشگاه بهعنوان نهادی سیاسی اما طرفدار و متعهد، از سوی دیگر است.