علوم اجتماعی و ارتباطات
هادی خانیکی؛ سبحان یحیائی
چکیده
این مقاله، با طرح کردن مفهوم تازه «برونایستادگی» در مطالعات مخاطبشناسی رسانهای، در پی این بوده است که برونایستادگان رادیوـتلویزیون دولتی ایران را ــ کسانیکه آگاهانه و عامدانه استفاده از این رسانه را کنار گذاشتهاند و از رویارویی با آن پرهیز میکنند ــ مطالعه کند. نویسندگان بر این نظر هستند که تجربه برونایستادگی، ...
بیشتر
این مقاله، با طرح کردن مفهوم تازه «برونایستادگی» در مطالعات مخاطبشناسی رسانهای، در پی این بوده است که برونایستادگان رادیوـتلویزیون دولتی ایران را ــ کسانیکه آگاهانه و عامدانه استفاده از این رسانه را کنار گذاشتهاند و از رویارویی با آن پرهیز میکنند ــ مطالعه کند. نویسندگان بر این نظر هستند که تجربه برونایستادگی، در هر جامعه و کشوری متفاوت و منحصربهفرد است. این مقاله، معناها و مفهومهای ذهنی این افراد را در مورد رادیوـتلویزیون دولتی ایران، با استفاده از ابزار مصاحبههای عمقی و با چارچوب روششناختی «نظریه دادهبنیاد» بررسی کرده و پس از انجام 29 مصاحبه عمقی انفرادی به کفایت نظری رسیده است. نویسندگان از خلال دادههای برآمده از این مصاحبهها و با پیمودن مراحل کدگذاری و مقولهبندی این روششناسی، الگوی نظریای از برونایستادگان تلویزیون دولتی در ایران ارائه دادهاند. این مقاله که با هدف شناخت ادراکهای معنایی برونایستادگان بهعنوان مقدمهای برای به درون کشیدن آنها انجام شده است، 118 مفهوم ذهنی را از درون مصاحبههای عمقی انفرادی بهدست آورده است که این مفهومها، با ساختن مقولههای اصلی، موجب شکلگیری الگوی نظری تحلیلی شدهاند. برمبنای نتایج بهدستآمده، سه گونه برونایستادگی «اعتراض و مقاومت»، «سرگرمیخواه ناراضی» و «پرهیز از ابتذال»، شناسایی شدهاند. نوآوری این مقاله در دستیابی به شناخت مخاطبان از منطق نفی و سلب است و نویسندگان بر این نظرند که سیاستگذاریهای رسانهای در مورد مخاطبان، نیازمند دستیابی به اینگونه شناختهای ژرفانگر است.