ارتباطات میانفرهنگی
مجید موحد؛ احسان حمیدی زاده؛ محمود علیگو
چکیده
یکی از مسائل عمدهای که در سالیان بعد از انقلاب بهخصوص در دهههای اخیر توسط مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت است. این بحران که نتیجه تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی و تقابل آنها در برابر یکدیگر طی سدههای متمادی است، چالشها و آسیبهایی جدی را در مسیر هویت ایرانی قرار داده است. هدف از این مطالعه، ...
بیشتر
یکی از مسائل عمدهای که در سالیان بعد از انقلاب بهخصوص در دهههای اخیر توسط مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت است. این بحران که نتیجه تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی و تقابل آنها در برابر یکدیگر طی سدههای متمادی است، چالشها و آسیبهایی جدی را در مسیر هویت ایرانی قرار داده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت و تحلیل شبکه هویتی نوجوانان اقوام مختلف و فهم پیچیدگیهای آن، اولویتها و برجستگیهای این شبکهها است تا بتوان به درک جامعه از الگوهای هویت ایرانی در بین نوجوانان دست پیدا کرد. در این مقاله با اتکا به چارچوب نظری ترکیبگرا عناصر هویتی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است و جامعه آماری هم نوجوانان شهرهای زاهدان، اهواز، ارومیه، سنندج و گرگان است. نمونه آماری 2000 نفر است که پس از جمع آوری اطلاعات، دادههای تحقیق از طریق پرسشنامه با استفاده از نرمافزار SPSS ،AMOS و UCINET تحلیل شبکه رابطۀ بین ابعاد هویت به صورت جداول و نمودارهای ترسیم شد. با توجه به تحلیل شبکه منابع هویتی نوجوانان، میتوان گفت که هویت مدنی با بقیه سازههای منابع هویتی ارتباط ندارد و این عدم ارتباط شامل سازههای درونبرد هویت ملی و همچنین سازههای مابقی ابعاد هویت است. به نظر میرسد سازههای فرهنگی نقش زیرساختی و اساسی در هویتیابی افراد در دورههای نوجوانی دارد و ابعاد رفتاری، تاریخی و سیاسی هویت متأثر از فرهنگ است و چون عنصر فرهنگ یک کل انگیزشی شناختی و رفتاری است، عامل اصلی ارتباط تمامی ابعاد هویتی فرد است.
جامعه شناسی
احمد نادری؛ بهروز روستاخیز؛ ابراهیم فیاض؛ محمدعثمان حسین بر
چکیده
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریانهای اندیشهای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشمانداز هویتی ویژهای را توسعه میدهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی بهطور عام و مسئله هویت قومی بهطور خاص، پدیدهای اجتماعی است که میتواند زمینهساز مناقشههای اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم ...
بیشتر
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریانهای اندیشهای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشمانداز هویتی ویژهای را توسعه میدهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی بهطور عام و مسئله هویت قومی بهطور خاص، پدیدهای اجتماعی است که میتواند زمینهساز مناقشههای اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم گوناگونی اندیشههایی که در مورد مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران، بهویژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. این پژوهش کیفی با استفاده از مجموعهای از تکنیکها، بهویژه با تأکید بر روششناسی تاریخی، مطالعات کتابخانهایـاسنادی، و نیز تأملات میدانی، پس از طرح بحثی نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعی بلوچهای ایران، نخست به ارائه نوعی دستهبندی از نیروها و گروههای اجتماعی مطرح در جامعۀ موردمطالعه پرداخته و سپس، بر این مبنا، بحثی را دربارۀ گفتمانهای رقیب در آن ارائه کرده است. یافتهها نشان میدهد که تأثیرگذارترین گروههای اجتماعی مطرح در سپهر سیاسی و اجتماعی بلوچستان ـبهویژه در یک سده اخیرـ عبارت بودهاند از: 1) سردارها، خوانین و اشرافیت سنتی؛ 2) نخبگان قومی ناسیونالیست و ملیگرا؛ 3) روحانیون، مولویها و فعالان مذهبی؛ 4) روشنفکران و فعالان مدنی تجددگرا. بهنظر میرسد که هریک از این گروهها، در چارچوب و فضـای اندیشگانی ویژهای فعالیت مـیکند؛ در مقاله حاضـر، این موضوع با ارائه چهار دستۀ گفتمانی، بررسی شده اسـت: 1) گفتمانهای خودمحور و قومگرایانه؛ 2) گفتمانهای ناسیونالیستی و ملیگرایانه؛ 3) گفتمانهای سیاسیـاجتماعی مذهبمحور؛ 4) گفتمانهای سیاسیـاجتماعی بازاندیشانه.