جامعه شناسی
زینب مسگرطهرانی؛ عباس کاظمی
چکیده
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی ...
بیشتر
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی دینی دست به بازتفسیر دین سنتی زده و آن را به صورت عملی در زندگی خود بهکار میبرند؟ برای انجام این مطالعه از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با زنان مذهبیـسنتی در شهرهای آنکارا و تهران استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان نهتنها بهدنبال گسترش فرصتهای توانمندسازی از طریق دین بهعنوان ابزار نبودهاند؛ بلکه، اسلام سنتی و تفسیرهایی را که سالها همدوش پدرسالاری، بستری برای منکوبکردنشان فراهم کرده بود را به چالش کشیده و فضا را برای ورود تفکرات نواندیشی دینی، ناخواسته در قالب زندگی روزمره و به شکل عملی از درون باز کردهاند. مخالفت غیرمستقیم با قانونهایی که زیربنای فقهی دارند باعث شده تا زنان از مرحله مقاومتکردن فراتر روند. این مخالفت بهعنوان مبارزهای که در زندگی روزمره چندان محسوس به نظر نمیرسد، جنبههایی از زندگی آنها را تغییر داده و در نهایت نگاه ملموستری از مساواتطلبی اسلام نسبت به زنان را به نمایش میگذارد.
امین پروین؛ سید عبدالامیر نبوی
چکیده
امروزه جنگ به یکی از مهمترین معرّفهای خاورمیانه در رسانههای غربی تبدیل شده است. با این حال، جنگ که به شکلی نازیبا، تصویری هولناک از خاورمیانه در اذهان عمومی به وجود آورده، به شکلی عادی در زندگی ساکنان خاورمیانه تکرار میشود. از طرفی جنبشهای ضد جنگ در غرب انگشت اتهام خود را هم به سوی گروههای تروریستی این سوی عالم و هم سیاستمداران ...
بیشتر
امروزه جنگ به یکی از مهمترین معرّفهای خاورمیانه در رسانههای غربی تبدیل شده است. با این حال، جنگ که به شکلی نازیبا، تصویری هولناک از خاورمیانه در اذهان عمومی به وجود آورده، به شکلی عادی در زندگی ساکنان خاورمیانه تکرار میشود. از طرفی جنبشهای ضد جنگ در غرب انگشت اتهام خود را هم به سوی گروههای تروریستی این سوی عالم و هم سیاستمداران جنگطلب خود نشانه رفتهاند. این مقاله با تأکید بر روزمره شدن جنگ (به عنوان پدیدهای فرهنگی و چندبُعدی) در خاورمیانه و ضد جنگ در جوامع غربی (بهویژه امریکا) به بررسی این موضوع در چهار فصل میپردازد. به عبارت دیگر فرض اصلی نویسنده چنین است: جنگ به عنوان مفهومی فرهنگی در جوامع خاورمیانه (با تأکید بر ایران) همچون کلیّتی بر زندگی مردم سایه انداخته؛ به نحوی که به بخشی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است. در مقابل «ضد جنگ» در جوامع غربی (با تأکید اصلی بر جامعه امریکا)، در همین وضعیت و موقعیت قرار دارد. به همین منظور در این مقاله، از رویکردهای نظری مارکس، وبر، زیمل، لوکاچ، دوسرتو، فوکو، هال و فیسک استفاده میشود. دادههای این مقاله در شرایط سال 1387 و به کمک روشهای کیفی (گفتگو، مشاهده و تحلیل خبر) جمعآوری شدهاند.
حسن خانی
چکیده
مذهب و رسانه دو پدیده بسیار مهم در جوامع خاورمیانه در عصر حاضر است. در این جوامع، رسانه بازیگری جدیدالورود محسوب میشود که قدمت حضور جدی آن در عرصههای مختلف این جوامع بهزحمت، به یک سده میرسد؛ درحالیکه مذهب در قرون و هزارههای متمادی یکی از عناصر اصلی کهنو مهم در ساختار جوامع منطقه خاورمیانه به شمار میرفته است. این مقاله تلاشی است برای ...
بیشتر
مذهب و رسانه دو پدیده بسیار مهم در جوامع خاورمیانه در عصر حاضر است. در این جوامع، رسانه بازیگری جدیدالورود محسوب میشود که قدمت حضور جدی آن در عرصههای مختلف این جوامع بهزحمت، به یک سده میرسد؛ درحالیکه مذهب در قرون و هزارههای متمادی یکی از عناصر اصلی کهنو مهم در ساختار جوامع منطقه خاورمیانه به شمار میرفته است. این مقاله تلاشی است برای بررسی ابعاد گوناگون مواجهه این دو پدیده در جوامع خاورمیانه، بهطور عام، و جامعه ایرانی، بهطور خاص، و در آن سعی شده است تا راههای متفاوت و گوناگونی واکاوی شود که رسانه همچون ابزاری له و علیه مذهب ظاهر شده است و نشان داده شود که چگونه مذهب توانسته است در بسیاری از مواقع رسانه را به خدمت خود بگیرد و چگونه در برخی مواقع با احساس تهدید از جانب رسانه، از در جنگ و ستیز با آن درآمده است. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که تعامل و تقابل میان رسانه و مذهب تأثیرات عمیق و مهمی بر جوامع مطالعه شده و نیز بر چگونگی شکلگیری فرهنگ سیاسی و اجتماعی این جوامع بر جای گذارده است؛ تأثیراتی که ابعاد آن میتواند در مواجهه سنت و مدرنیته و فرجام آن نقشی تعیین کنندهداشته باشد.