جامعه شناسی
محمدحسین سیاح طاهری
چکیده
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ ...
بیشتر
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاههای تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبالکننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبکها و تکنیکهای مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرمافزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقولهها عبارتاند از زمینه پیشاشبکهای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورتبندی همه این مقولهها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافتهها نشان داد که عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکانپذیر خواهد بود.
مطالعات فرهنگی
مهتاب مهربان؛ احسان شاه قاسمی
چکیده
نوآوریها و دگرگونیهای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، جهان را تغییر داده است؛ در چنین شرایطی رسانهها، دنیای جدید را کنترل میکنند و بسیاری از مناسبات انسان، بهوسیله فناوریهای رسانهای نوین هدایت میشود. افزونبراین، استفاده از شبکههای اجتماعی، بهسرعت درحال رشد است و به حوزههای گوناگون زندگی بشر کشیده شده است. در ...
بیشتر
نوآوریها و دگرگونیهای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، جهان را تغییر داده است؛ در چنین شرایطی رسانهها، دنیای جدید را کنترل میکنند و بسیاری از مناسبات انسان، بهوسیله فناوریهای رسانهای نوین هدایت میشود. افزونبراین، استفاده از شبکههای اجتماعی، بهسرعت درحال رشد است و به حوزههای گوناگون زندگی بشر کشیده شده است. در میان انواع کاربران اینستاگرام، کودکان و نوجوانان، بیشتر از همه از رسانهها تأثیر میپذیرند؛ بنابراین، توجه به مسئلۀ سواد رسانهای اهمیت مییابد و این نقطۀ تمرکز پژوهش حاضر است. سواد رسانهای، نیازمند آموزش است و بههمینسبب، توجه به ارائه یک الگوی رسانهای منسجم و هدفمند در فضای رسانهای احاطهشده با انواع سلبریتیها و انواع محتواهای گنجاندهشده در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام، اهمیت دارد. پژوهشگران در این پژوهش اکتشافی تلاش کردهاند، بهکمک نظر خبرگان، یک الگوی سواد رسانهای برای دختران نوجوان کاربر اینستاگرام عرضه کنند. در این پژوهش از روش دلفی استفاده شده و جامعۀ موردمطالعه از خبرگان و استادان حوزۀ ارتباطات و سواد رسانهای انتخاب شدهاند؛ بهاینترتیب که پس از انتخاب هشت نفر و گرفتن موافقت آنها برای عضویت در کارگروه دلفی، مراحل بعدی دلفی نیز برپایۀ همکاری این متخصصان پیش برده شده است. سرانجام، الگوی مطلوب سواد رسانهای در قالب پنج محور شناختی، فناورانه، آموزشی، پژوهشی، و سیاستگذاری، سازماندهی شد.
علوم اجتماعی و ارتباطات
سعید رضا عاملی؛ سیده فرزانه سیاسی راد
چکیده
استفاده از شبکههای مجازی، جهانیشدن فرهنگهای رسانهای و ظهور عرصۀ عمومی فرهنگی موجب توجه به نظریههای شهروندی فرهنگی در توصیف مشارکتهای شهروندی کاربران فضای مجازی شده است. در این مقاله با استفاده از این فضای نظری و روش تحلیل محتوای مردمنگارانه تلاش شده است تا ماهیت مشارکتهای شهروندی کاربران جوانِ شبکه مجازی اینستاگرام ...
بیشتر
استفاده از شبکههای مجازی، جهانیشدن فرهنگهای رسانهای و ظهور عرصۀ عمومی فرهنگی موجب توجه به نظریههای شهروندی فرهنگی در توصیف مشارکتهای شهروندی کاربران فضای مجازی شده است. در این مقاله با استفاده از این فضای نظری و روش تحلیل محتوای مردمنگارانه تلاش شده است تا ماهیت مشارکتهای شهروندی کاربران جوانِ شبکه مجازی اینستاگرام و میزان انطباق این مشارکتها با شهروندی ملّی ایشان بررسی شود. بر اساس یافتهها 69درصد محتواهای بهاشتراک گذاشته شده در صفحههای عمومی جریان اصلی، صفحههای طنز و سرگرمی دربرگیرندۀ مضامین «فردگرایانه» بوده و اغلب در راستای علایق و دغدغههای فردی کاربران و تمایل آنها به لذت و سرگرمی به اشتراک گذاشته شدهاند. بهعلاوه، این مضامین بیش از آنکه با چارچوب شهروندی ملّی منطبق باشند تابع فرهنگهای موجود در عرصۀ عمومی جهانی بودهاند. با این حال فراوانی بیشتر مضامین فردگرایانه نسبت به مضامین جمعگرایانه بهمعنای بیتوجهی کامل آنان به کنشگری در مقیاس ملّی نبوده، بهگونهایکه 21درصد مضامین موجود در این صفحهها به شهروندی رسمی و جمعگرایانه اختصاص یافته است و کاربران بهواسطه آنها به تعلقات، وظایف و مسائل مرتبط با سطح ملّی بازگشتهاند. در بخش نتیجهگیری ضرورت بازتعریف مفهوم مشارکتهای شهروندی مبتنی بر اقتضائات فضای مجازی، عدم امکان اتخاذ رویکردهای مطلقاً مثبت و یا منفی به پیامدهای مشارکتهای مجازی بر شهروندی ملی، ضرورت توجه همزمان به فرصتها و آسیبهای این فضا و نیاز به گسترش آموزشهای مرتبط با «شهروندی فرهنگی» مورد تأکید قرار گرفته است.
مرضیه خلقتی؛ حمیده مولایی
چکیده
هدف این مقاله فهم خوانش کاربران رسانههای اجتماعی از گفتمان زن سنتگراست که بهاینمنظور ویدئوی موسوم به «تشت شیر» مطالعه شد. این ویدئو بخشی از یک گفتگوی تلویزیونی با یک کارشناس است که به راهکار ابراز علاقه به همسر از طریق شستن پای او در تشت آب یا شیر میپردازد. سؤالات اصلی مقاله این است که این ویدئو چه گفتمانی از زن ارائه میکند؟ ...
بیشتر
هدف این مقاله فهم خوانش کاربران رسانههای اجتماعی از گفتمان زن سنتگراست که بهاینمنظور ویدئوی موسوم به «تشت شیر» مطالعه شد. این ویدئو بخشی از یک گفتگوی تلویزیونی با یک کارشناس است که به راهکار ابراز علاقه به همسر از طریق شستن پای او در تشت آب یا شیر میپردازد. سؤالات اصلی مقاله این است که این ویدئو چه گفتمانی از زن ارائه میکند؟ و کاربران اینستاگرام چه خوانشی از این ویدئو براساس نظریۀ کدگذاری/کدگشایی هال دارند؟ برای پاسخ به سؤال اول از تحلیل گفتمان انتقادی براساس مدل فرکلاف استفاده شده است که نشان میدهد تأکید آن بر گفتمان زن سنتگراست و برای پاسخ به سؤال دوم به تحلیل محتوای کیفی پستها و کامنتهای اینستاگرام پرداخته شده است. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که از میان سه خوانش مسلط ـ هژمونیک، مذاکره ای و متضاد در این رسانۀ اجتماعی، خوانش متضاد متنوعتر و دامنهدارتر از سایر خوانشهاست.