مهدی منتظرقائم؛ بشیر معتمدی
چکیده
در این مقاله از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، منظر سوم مورد تأکید قرار گرفته و با بررسی نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون، تلاش شده است تا ضوابط شفاف و غیرشفاف برنامههای دینی به عنوان بخشی از نظام تولید تبیین گردد. بستر یا چهارچوب نظری این بررسی تئوری های مرتبط با اقتصاد سیاسی رسانه ...
بیشتر
در این مقاله از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، منظر سوم مورد تأکید قرار گرفته و با بررسی نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون، تلاش شده است تا ضوابط شفاف و غیرشفاف برنامههای دینی به عنوان بخشی از نظام تولید تبیین گردد. بستر یا چهارچوب نظری این بررسی تئوری های مرتبط با اقتصاد سیاسی رسانه است که مفاهیمی همچون مالکیت، اقتصاد سیاسی و هژمونی را در نظام تولید و کنترل از طریق ضوابط مؤثر می داند. روش دستیابی به این مقصود، مطالعه کیفی بوده است که در آن از سویی اسناد سازمان صدا و سیما بررسی شده و از سوی دیگر با دستاندرکاران تولید برنامههای دینی در سطوح مختلف، مصاحبه عمقی صورت گرفته تا از مجموع آن بتوان به چشماندازی در این رابطه دست یافت. از مجموعه مباحث میتوان نتیجه گرفت که ضوابط برنامههای دینی در ابتدا صرفاً شامل نبایدهای حوزههای مختلف دینی اعم از اعتقادات، اخلاق و احکام میشود، اما در ادامه ضوابط خودساختهای در برنامههای دینی ساری و جاری میشود که تثبیت هژمونی مورد نظر را به ذهن متبادر میسازد.
جمال مجمدی
چکیده
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان ...
بیشتر
تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعههای تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعههای تلویزیونی، به مثابه گفتمانهایی ترکیبی، چه معناها، ایدهها و ارزشهایی را ( از طریق بهکارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح میسازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایدهها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر میکنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیببندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیببندی است که معنا برساخته میشود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیدهایم با استفاده از روش تحلیلی نشانهشناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائتهای مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداختهایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه میکوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکلگیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائتهای مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.