آموزش عالی
فرید عزیزی؛ زبیر محمدی بلبان آباد؛ حسین باقری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در طول این دوران، در کلاسهای یادشده تدریس کردهاند. پژوهشگر، پس از انجام مصاحبه با 31 دانشجو و استاد دانشگاه کردستان، به اشباع نظری دست پیدا کرد. یافتههای این پژوهش، نشان داد که کلاسهای مجازی، در مقایسه با شکل پیشین کلاسها، سبب زوال و از دست رفتن موقعیتها، کارکردها، و نقشهای پرشماری در عرصۀ نهاد دانشگاه شدهاند. بهنظر بسیاری از دانشجویان، با محروم شدن دانشجو از فضای فیزیکی، امکان تعاملات و گفتوگوهای رخداده بین طرفین (دانشجو/ دانشجو، دانشجو/ استاد و استاد/ استاد) بهگونهای غمانگیز از بین خواهد رفت و جای خود را به نوعی فرایند مکانیکی و بانکی انتقال مطالب و مواد آموزشی از یک منبع فرستنده به پیامگیرنده خواهد داد؛ فرایندی که سرانجام، پیامدهای منفیای برای نحوۀ یادگیری، خلاقیت، فعالیت، و توانمندی دانشجویان خواهد داشت. بهنظر استادان نیز شکلگیری و همهگیر شدن این کلاسها در ایران، موجب تغییر نقش استادان در کلاسهای مجازی میشود و آنها از مخزنداری اطلاعاتی در حالت خوشبینانه به حامیان دانش تبدیل میشوند. بهنظر بسیاری از استادان، یکی دیگر از آسیبهای ناخواستۀ این نوع کلاسها، از بین رفتن تعاملات و گفتوگوها، بین اعضای جامعۀ علمی (کنشگران علمی) دانشگاه است.
علوم اجتماعی و ارتباطات
محیا برکت؛ زهراسادات چلنگر؛ نجیبه محبی
چکیده
تأثیر کرونا بر سبک زندگی، روابط انسانی، و تجربۀ رسانهای افراد، زیاد بوده و سبب پیوند افراد با رسانههای جدید شده است. اعضای نسل رسانههای آنالوگ وارد فضای جدیدی شدهاند و زیستجهان جدید خود را برساختهاند. در پژوهش پیشرو، شیوۀ رویارویی نسل چاپی و آنالوگی با جهان جدید رسانهای پس از کرونا و تجربه زیستۀ نسلهای رسانهای آنالوگ ...
بیشتر
تأثیر کرونا بر سبک زندگی، روابط انسانی، و تجربۀ رسانهای افراد، زیاد بوده و سبب پیوند افراد با رسانههای جدید شده است. اعضای نسل رسانههای آنالوگ وارد فضای جدیدی شدهاند و زیستجهان جدید خود را برساختهاند. در پژوهش پیشرو، شیوۀ رویارویی نسل چاپی و آنالوگی با جهان جدید رسانهای پس از کرونا و تجربه زیستۀ نسلهای رسانهای آنالوگ در شرایط ویژه کرونا، با تأکید بر نظریههای نسلهای رسانهای مانهایم و خوانش مفاهیمی همچون منظرۀ چشمانداز رسانهای و بومشناسی رسانه بررسی شده است. این پژوهش پدیدارشناسانه، با 13 فرد بالای 60 سال مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته داشته است و یافتههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل تماتیک، تجزیهوتحلیل شدند. در چارچوب ابرمضمون «زیست رسانهای نسلهای چاپی و آنالوگی»، سه مضمون «زندگینامه رسانهای»، «خانگی کردن»، و «چشمانداز تجربۀ پساکرونایی» استخراج شدهاند. یافتههای پژوهش پیشرو نشان میدهند که پدیدار زیست رسانهای در دوره همهگیری کرونا، برساختهشده از این عناصر است: الف) نوع معنایی که افراد از رسانهها در ذهن دارند، تجربۀ رسانهای آنها را برساخته است؛ ب) این تجربه، زیست رسانهای آنها در طول زندگیشان را شکل میدهد؛ ج) برپایۀ همین معنا، تجربهای از فضای جدید رسانهای در آگاهی آنها ایجاد میشود که زیست رسانهای، متناسب با آن معنا مییابد؛ د) پدیدار کرونا بهمثابه گسستی در درک چگونگی روابط اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی، شکل تازهای به تجربۀ زیستن در فضای جدید رسانهای میدهد، ﻫ) این شکل تازه، معنای آیندۀ تجربه رسانهای پس از کرونا را نیز در آگاهی افراد میسازد و کیفیتهای متفاوتی در سوبژکتیویته افراد ایجاد میشود. نسل رسانههای چاپی و آنالوگ، بودن خود را در اکولوژی جدید رسانهای، بازیابی میکنند؛ یعنی بودن برمبنای پذیرش کامل یا پذیرش مقاومتآمیز.
مطالعات زنان
سمیه سادات شفیعی
چکیده
مقاله حاضر با تمرکز بر خانه و روابط موجود در آن، پیامهای فراخوان قرنطینۀ خانگی در مقابل همهگیری کرونا را بهلحاظ جنسیتی بررسی کرده است تا شناختی از مناسبات جنسیتی بهنمایشدرآمده و نیز روابط قدرت و ایدئولوژی پدرسالارانۀ نهفته در آن بهدست آورد. تحلیل محتوای ۱۲۰ پیام با موضوع «در خانه میمانیم» و «در خانه بمانیم» ...
بیشتر
مقاله حاضر با تمرکز بر خانه و روابط موجود در آن، پیامهای فراخوان قرنطینۀ خانگی در مقابل همهگیری کرونا را بهلحاظ جنسیتی بررسی کرده است تا شناختی از مناسبات جنسیتی بهنمایشدرآمده و نیز روابط قدرت و ایدئولوژی پدرسالارانۀ نهفته در آن بهدست آورد. تحلیل محتوای ۱۲۰ پیام با موضوع «در خانه میمانیم» و «در خانه بمانیم» نشان میدهد که خانوادۀ بهنمایشدرآمده در مجموعه پیامها، خانوادۀ هستهایِ دارای دو فرزند دختر و پسر است. تعداد خانوادههای دارای فرزند تک پسر و نیز دارای دو فرزند پسر در جایگاههای بعدی قرار دارند. مردان در ۴۸درصد موارد، بلندتر از همسرانشان ترسیم شده و در 66/11 درصد موارد، تنها یا اصلیترین شخصیت انسانی پیام را تشکیل میدهند، سوژههایی تاریخی مانند عمو نوروز، حاجیفیروز را بازنمایی میکنند، کادر درمانی هستند یا درحال نواختن و شنیدن موسیقی، خواندن کتاب، تماشای تلویزیون، ورزش کردن، یا جنگیدن با ویروس، قدرتمند و موفق بهنظر میرسند. تنها در یک تصویر، شاهد حضور یک زن بهتنهایی و بهعنوان نیروی فعال اقتصادی هستیم و درمجموع، مردان هستند که بهلحاظ کمی و کیفی حضور فرادست خود را بهلحاظ جایگاه نقشی در ذهن مخاطب حک میکنند. روابط بهتصویر درآمده، در امتداد کلیشههای جنسیتی بوده و با غفلت از نقش اجتماعی زنان در حوزۀ عمومی و نیز اهمیت کارکردهای نقشی آنان در حوزۀ خصوصی، بهویژه در دورۀ همهگیری کرونا، نظم جنسیتی سنتی را ترویج میکنند.