سعیدرضا عاملی؛ غلامرضا سلگی؛ مریم رازانی؛ منصوره حجاری؛ زهرا کرمی؛ روژان اسکندر؛ فائزه مستوفی
چکیده
افراد بهطور معمول با محیط پیرامون خود به مذاکرة هویت میپردازند و با انباشتی از یافتههای حاصل از این مذاکرهها، هویت خود را شکل میدهند. در شرایطی که فرد در زندگی خود تغییراتی مثل مهاجرت یا روی آوردن به دینی جدید را تجربه کند، این مذاکرات بهمنظور انطباق با شرایط جدید شدت مییابد و به انتخاب راهبردهایی برای سازگاری با این تغییرات ...
بیشتر
افراد بهطور معمول با محیط پیرامون خود به مذاکرة هویت میپردازند و با انباشتی از یافتههای حاصل از این مذاکرهها، هویت خود را شکل میدهند. در شرایطی که فرد در زندگی خود تغییراتی مثل مهاجرت یا روی آوردن به دینی جدید را تجربه کند، این مذاکرات بهمنظور انطباق با شرایط جدید شدت مییابد و به انتخاب راهبردهایی برای سازگاری با این تغییرات و رسیدن به هویت جدید منجر میشود. حال سؤال این است که تازهمسلمانان ساکن در ایران در خصوص مؤلفههای هویتیای چون نامگذاری، حجاب، تفریح و سرگرمی، ارتباطات (با دوستان و اقوام)، احکام و عبادات و مسائل مالی، چه راهبردهایی را برای دستیابی به هویت جدید خود انتخاب میکنند؟ هویت تازهمسلمانانة آنها چه وجوه متمایزی نسبت به هویت قبل از اسلام آنها پیدا کرده است، در چه ابعادی هویت سابق خود را استمرار دادهاند و چه ابعاد خاصگرایانهای دارند؟ در این تحقیق طی دو مرحله مصاحبههایی با مجموعهای از این افراد صورت گرفته است که با مقولهبندی این مصاحبهها، راهبردهای نهگانهای در خصوص مذاکرة هویت تازهمسلمانان با جامعة ایران استخراج شده است.
حسن بشیر
چکیده
حجاب یک نشانه است. نشانهای از تفاوت فرهنگی که در جوامع مختلف ظهور و بروز متفاوت دارد. در این مقاله بر حجاب اسلامی مسلمانان در غرب، از یک سو به مثابه «هویت اسلامی» و از سوی دیگر به عنوان نشانهای از «تفاوت فرهنگی» با جامعه غربی تأکید میشود. این نشانه اسلامی نهتنها، مسلمانان را به عنوان یک گروه دینی، یک اقلیت وابسته به ...
بیشتر
حجاب یک نشانه است. نشانهای از تفاوت فرهنگی که در جوامع مختلف ظهور و بروز متفاوت دارد. در این مقاله بر حجاب اسلامی مسلمانان در غرب، از یک سو به مثابه «هویت اسلامی» و از سوی دیگر به عنوان نشانهای از «تفاوت فرهنگی» با جامعه غربی تأکید میشود. این نشانه اسلامی نهتنها، مسلمانان را به عنوان یک گروه دینی، یک اقلیت وابسته به شرق و یک جمع متفاوت با سنت غالب فرهنگی غرب که در بیحجابی و آزادی از حجاب به معنای پوشش بدن برای زنان، معرفی میسازد، بلکه فراتر از آن، یک گفتمان دینی و فرهنگی متفاوت را در جوامع غربی مطرح میسازد که میتواند به عنوان چالشی برای گفتمانهای حاکم که در شاخصهای آزادی، لیبرالیسم و فمینیسم شکل گرفتهاند، تلقی شود. هدف این مقاله، ضمن تبیین رویکردهای نشانهشناسی فرهنگی بهویژه سیاست فرهنگی تفاوت به مثابه رویکردی جدید در جهت تقویت گفتمان نو شرقشناسانه و استعمارگرایانه جدید در جامعه غربی، چگونگی طرح گفتمان حجاب و غیریتسازی آن با جامعه مزبور نیز مورد مطالعه و بررسی قرار خواهد گرفت. تحلیل گفتمانیِ محتوای برخی از اخبار و گزارشهای رسانههای غربی در این زمینه، نشاندهنده ظهور روشهای جدید گفتمانی در طرح مسائل مربوط به اسلام و مسلمانان بهطورکلی، و مسئله «حجاب اسلامی» به شکل ویژه، به عنوان شیوهای برای تقابل «هویت اسلامی» با «هویت غربی» است که متأثر از مطالعات شرقشناسانه در دو رویکرد قدیم و جدید است. این روش جدید گفتمانی در تلاش است که رویکرد «من و دیگری» در شیوههای جدید «غیریتسازی» بر مبنای «سیاست فرهنگی تفاوت» را نهادینه سازد.
حسن بشیر؛ محمدرضا روحانی
چکیده
یکی از واقعیتهای دنیای امروز حضور اسلام در نقاط گوناگون جهان است؛ موضوعی که نهتنها مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان نیز روزبهروز بیشتر نسبت به آن آگاهی پیدا میکنند. بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار میگیرد. در میان نظریهپردازان ارتباطاتِ میانفرهنگی، ...
بیشتر
یکی از واقعیتهای دنیای امروز حضور اسلام در نقاط گوناگون جهان است؛ موضوعی که نهتنها مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان نیز روزبهروز بیشتر نسبت به آن آگاهی پیدا میکنند. بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار میگیرد. در میان نظریهپردازان ارتباطاتِ میانفرهنگی، مارک اورب و ریجینا اسپلر به بررسی چنین تعامل یا تقابلی در نظریه «همفرهنگی» میپردازند. لذا میتوان با رویکردی پدیدارشناسانه و مبتنیبر نظریه «گروه خاموش» و نظریه «نقطه نظر» رفتار کنشگران مسلمان را بهعنوان گروه همفرهنگ در برابر گروه سلطه که از لحاظ سلسلهمراتب هویتی در موقعیت بالاتری قرار دارند، مورد بررسی قرار داد. در چنین وضعیتی مسلمانان آمریکایی، استراتژیهای خاصی برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و نیز با ساختار غالب ایجاد میکنند که این امر براساس تجربیات و مصاحبههای عمیق بهعملآمده از آنان، گاه بهشکل انزوا و قطع رابطه با گروه سلطه، گاه بهشکل تعامل پایاپای با آنان و گاه بهصورت انطباق کامل با ساختار غالب معنا مییابد.
مریم سادات غیاثیان
چکیده
در این مقاله سعی بر آنست تا با معرفی دو رویکرد اصلی در شرقشناسی -شرقشناسی کلاسیک و شرقشناسی نوین- نگرش غرب نسبت به شرق در سطح کلان و اسلام در سطح خرد در هر یک از این دو رویکرد بررسی و رویدادهای مؤثر در ایجاد شرقشناسی نوین برشمرده شود. حادثه یازدهم سپتامبر 2001، یکی از اتفاقات مهم و تأثیرگذار در قرن حاضر و شرقشناسی نوین بوده است. ...
بیشتر
در این مقاله سعی بر آنست تا با معرفی دو رویکرد اصلی در شرقشناسی -شرقشناسی کلاسیک و شرقشناسی نوین- نگرش غرب نسبت به شرق در سطح کلان و اسلام در سطح خرد در هر یک از این دو رویکرد بررسی و رویدادهای مؤثر در ایجاد شرقشناسی نوین برشمرده شود. حادثه یازدهم سپتامبر 2001، یکی از اتفاقات مهم و تأثیرگذار در قرن حاضر و شرقشناسی نوین بوده است. از آن جایی که رسانهها مهمترین وسیله برای بازنمایی تفکر شرقشناسانه و نژادپرستانه هستند، گونه معاصر نژادپرستی، تاکید بر تفاوت های فرهنگی است. بر همین اساس، در این پژوهش نگرش فرهنگی غرب نسبت به ایران در ساخت های زبانی روزنامههای گاردین و دیلی تلگراف از انگلیس و مجلات تایم و نیوزویک از آمریکا پس از این حادثه تحلیل و تفسیر میشود. چارچوب نظری پژوهش بر پایه مدل بازنمایی کنش/ کنشگران اجتماعی ونلیوون 1995 و 1996 بنا شده که یکی از چهار رویکرد اصلی در تحلیل گفتمان است.