مجید مختاریان پور؛ اسدالله گنجعلی
چکیده
بر اساس نظریات تفسیری، پدیدههای اجتماعی و از جمله حجاب، به صورت مشترک توسط اعضای اجتماع ساخته و پرداخته میشوند به نحوی که در ابتدا هر فردی یک برداشت از یک پدیده اجتماعی دارد، سپس افراد مختلف برداشتهای خود را طی تعاملات اجتماعی با یکدیگر در میان گذاشته و نقاط تفاوت و افتراق این برداشتها و نیز برداشتهای اشتباه طی این تعاملات ...
بیشتر
بر اساس نظریات تفسیری، پدیدههای اجتماعی و از جمله حجاب، به صورت مشترک توسط اعضای اجتماع ساخته و پرداخته میشوند به نحوی که در ابتدا هر فردی یک برداشت از یک پدیده اجتماعی دارد، سپس افراد مختلف برداشتهای خود را طی تعاملات اجتماعی با یکدیگر در میان گذاشته و نقاط تفاوت و افتراق این برداشتها و نیز برداشتهای اشتباه طی این تعاملات اصلاح شده و یک واقعیت اجتماعی مشترک شکل میگیرد که تمامی افراد اجتماع آن را پذیرفته و به آن گردن مینهند و این واقعیت اجتماعیِ ساختهشده به وسیله خود آن اجتماع به رفتارهای اجتماعی آنها جهت میدهد. حال برای اصلاح فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نیز، باید واقعیت اجتماعیِ نحوه درست پوشش و رفتار را که طی سالیان گذشته دگرگون و منحرف شده است، بازآفرینی کرد و بهتدریج واقعیت جدیدی را مبتنی بر ارزشهای اسلامی بازتعریف کرد و به آن عینیت بخشید. بدین منظور در این مقاله که با استفاده از روش تحقیق اسنادی انجام شده است، فرایند اصلاح واقعیت اجتماعی و نهادی کردن حجاب و عفاف طی سه مرحله برونی کردن، عینیتبخشی و درونی کردن ارائه شده است. بر اساس این فرایند، در مرحله نخست، برداشتها و تفاسیر عینی و مشترک صحیح و ارزشمدار در زمینه نوع رفتار و پوشش (استانداردهای پوششی و رفتاری) در جامعه شکل میگیرد؛ در مرحله دوم، واقعیتهای اجتماعی جدید در زمینه نوع رفتار و پوشش، مبتنی بر ارزشهای اسلامی متبلور شده و در نهایت در مرحله سوم، ارزشهای زیربنایی واقعیت جدید در آحاد جامعه درونی شده و تثبیت میشوند.
محمدرضا دهشیری
چکیده
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای ...
بیشتر
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای تأثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگگرایی (به معنای تأثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهرهگیری از نظریههای ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تأثیرات فرهنگیِ رسانهها در عرصههای اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت میورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که رسانهها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگپذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگگرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشمانداز مثبت فعالیتهای رسانهای در عرصه فرهنگسازی را خاطرنشان میسازد.