علوم اجتماعی و ارتباطات
امیر رستگار خالد؛ مسعود سلمانی بیدگلی
چکیده
این مقاله درصدد بررسی اَشکال مختلف فرهنگپذیری (یکپارچهسازی، قومی، ملی و پراکنده) و سازگاری (روانی و فرهنگی-اجتماعی) و رابطهی آنها با هم در میان جوانان کُرد است. جامعهی آماری جوانان بین سنین 18 تا 29 سال کُرد در شهرهای کرمانشاه و جوانرود میباشد. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمعآوری داده پرسشنامه است. رویکرد بررسی، ...
بیشتر
این مقاله درصدد بررسی اَشکال مختلف فرهنگپذیری (یکپارچهسازی، قومی، ملی و پراکنده) و سازگاری (روانی و فرهنگی-اجتماعی) و رابطهی آنها با هم در میان جوانان کُرد است. جامعهی آماری جوانان بین سنین 18 تا 29 سال کُرد در شهرهای کرمانشاه و جوانرود میباشد. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمعآوری داده پرسشنامه است. رویکرد بررسی، فردمحور (تحلیل خوشه) و متغیرمحور (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون) است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه را نیمرخهای فرهنگپذیری نامیدیم، که نیمرخ قومی شامل 30 درصد از پاسخگویان، نیمرخ ملی شامل 5/24 درصد از پاسخگویان، نیمرخ یکپارچهسازی شامل 5/34 درصد از پاسخگویان، و نیمرخ پراکنده شامل 11 درصد از پاسخگویان است. با تحلیل رگرسیون آشکار شد که وجود توامان فرهنگ ملی و قومی باعث سازگاری روانی و فرهنگی-اجتماعی بیشتری میشود. جهتگیری قومی، سازگاری روانی را بیشتر میکند و در سازگاری فرهنگی-اجتماعی تاثیر زیادی ندارد. تاثیر جهتگیری ملی در سازگاری فرهنگی-اجتماعی با جهتگیری قومی تفاوت چندانی ندارد.
محمدرضا دهشیری
چکیده
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای ...
بیشتر
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای تأثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگگرایی (به معنای تأثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهرهگیری از نظریههای ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تأثیرات فرهنگیِ رسانهها در عرصههای اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت میورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که رسانهها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگپذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگگرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشمانداز مثبت فعالیتهای رسانهای در عرصه فرهنگسازی را خاطرنشان میسازد.