جامعه شناسی
جلیل کریمی؛ ساجده واعظ زاده
چکیده
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، ...
بیشتر
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، زمینهٔ اصلی مطالعهٔ حاضر، با تأکید بر زندگی روزمره در بین مناطق محروم و برخوردار شهر کرمانشاه است. ما شاخصهای سرمایهٔ اقتصادی، سرمایهٔ فرهنگی، نحوهٔ گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و ترجیحات را در 13 محلهٔ محروم و 2 محلهٔ برخوردار، با 800 نمونه، «پیمایش» و تحلیل کردهایم. یافتهها حکایت از آن دارد که در مجموع، محلات محروم در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، فراغتی، ذوقیات و مدیریت بدن، بهرغم تفاوتهای جزئی، بهطور نسبی از الگوی یکسانی پیروی میکنند که ویژگی اصلی آن فقر و محرومیت است؛ و در بیشتر شاخصها بین مناطق محروم و برخوردار تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین وضعیت اقتصادی و متغیرهای «سرمایهٔ فرهنگی»، «مدیریت بدن» و «ترجیحات هنری و ادبی» و «منطق اقتصادی» همبستگی مثبت وجود داشته است. متغیرهای جمعیتشناختی سن، تحصیلات و شغل نیز از جمله متغیرهای مهم در تغییر میزان سرمایهها بودهاند.
مطالعات فرهنگی
مجید فولادیان؛ مرتضی دیاری؛ راضیه ظهوری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی بهدلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترمهای مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه میکنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربۀ جدید زندگی در یک کلانشهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوههای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی بهدلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترمهای مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه میکنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربۀ جدید زندگی در یک کلانشهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوههای گذران اوقات فراغت آشنا میکند. درواقع، یک دانشجوی غیربومی، پس از ورود به شهر محل تحصیل، اوقات فراغت خود را با دوستان خود شریک میشود و خانواده، نقش بسیار اندکی در گذران اوقات فراغت وی ایفا میکند. آزادی عمل بیشتر، داشتن زمان فراغت بیشتر، آشنایی با دوستان جدید، آشنایی با شیوههای متفاوت گذران اوقات فراغت در یک کلانشهر، فرصت آشنایی با جنس مخالف، و بسیاری دیگر از موارد، موجب تفاوتهای گستردهای در شیوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی میشود. روش انجام این پژوهش، کیفی بوده است؛ بهاینترتیب که با 40 نفر از دانشجویان غیربومی، مصاحبۀ عمیق فردی انجام شده و درنهایت، با رسیدن به اشباع نظری، مصاحبهها در سه مرحله، کدگذاری و درنهایت، تحلیل شدهاند. یکی از مهمترین نتایج این پژوهش، کاهش زمان فراغت در ترمهای پایانی است. همچنین، شیوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی در ترمهای پایانی، تفاوتهایی دارد که در قسمت یافتهها مطرح و بررسی شده است. بهطورکلی، فعالیت در شبکههای اجتماعی، ارتباط با جنس مخالف، خیابانگردی و رفتن به پارک، از مهمترین فعالیتهای فراغتی دانشجویان است. بیش از بیست نوع از شیوههای گذران اوقات فراغت (براساس مصاحبههای انجامشده) در طول مقاله شرح داده شده است.
سید ابوالحسن ریاضی
چکیده
با توجه به آنکه فرهنگ مصرفی امروزه خصوصیت اصلی جامعة مدرن قلمداد میشود و فرهنگ جامعة ایران نیز در نتیجة تبادلات فرهنگیِ اثرگذار، درحال گذار به وضعیت مدرن محسوب میشود، ارائة تصویری از فرهنگ مصرفی جامعة ایران میتواند به ارائة تحلیلی دقیق از نحوة گذار از جامعة سنتی به مدرن منجر گردد. در این مقاله دادههای پیمایش ملیِ گرایشهای ...
بیشتر
با توجه به آنکه فرهنگ مصرفی امروزه خصوصیت اصلی جامعة مدرن قلمداد میشود و فرهنگ جامعة ایران نیز در نتیجة تبادلات فرهنگیِ اثرگذار، درحال گذار به وضعیت مدرن محسوب میشود، ارائة تصویری از فرهنگ مصرفی جامعة ایران میتواند به ارائة تحلیلی دقیق از نحوة گذار از جامعة سنتی به مدرن منجر گردد. در این مقاله دادههای پیمایش ملیِ گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران، پیرامون بررسی گذران اوقات فراغت مورد تحلیل ثانویه قرار گرفته است. از آنجا که الگوهای گذران اوقات فراغت از مؤلفههای اصلی فرهنگ مصرفی است، تلاش شده با گونه شناسیها و طبقه بندیهای ثانویه بر روی دادههای پیمایش فوقالذکر، نیمرخی تحلیلی از فرهنگ مصرفی جامعة ایران ارائه گردد. جامعة آماریِ تحقیقی که دادههای آن مورد استفادة این مقاله قرار گرفته است تمامی شهرها و روستاهای کشور است. نمونه نیز به شیوة خوشهای چند مرحلهای اخذ شده است. در نهایت با تحلیل دادههای جمعآوری شده از 9000 نمونه این نتیجه حاصل شده که الگوهای گذران اوقات فراغت به شش دسته قابل طبقهبندی است و هرکدام از این دستهها گویای شکل خاصی از فرهنگ مصرفی در جامعة ایرانی است.
حشمت سادات معینی فر؛ نجمه محمدخانی
چکیده
بازنمایی زندگی روزمره موضوع بحث بسیاری از تولیدات رسانهای در ایالات متحده امریکاست. بیشک زمانی که سخن از زندگی روزمره به میان میآید، خانواده محوریترین عنصر آن تلقی میشود. ژانرهای مختلف تلویزیونی مانند سریالهای دنبالهدار، کمدی موقعیت و غیره که اوج پیداش آنها در امریکا به دهه 1950 بازمیگردد، به بازنمایی خانواده، روابط ...
بیشتر
بازنمایی زندگی روزمره موضوع بحث بسیاری از تولیدات رسانهای در ایالات متحده امریکاست. بیشک زمانی که سخن از زندگی روزمره به میان میآید، خانواده محوریترین عنصر آن تلقی میشود. ژانرهای مختلف تلویزیونی مانند سریالهای دنبالهدار، کمدی موقعیت و غیره که اوج پیداش آنها در امریکا به دهه 1950 بازمیگردد، به بازنمایی خانواده، روابط مبتنی بر آن، دغدغهها، انتظارات و رویکردهای معطوف به آن پرداختهاند. اوقات فراغت و الگوی مصرف خانواده که در جامعه سرمایهداری جدیّت بیشتری دارد نیز میتواند از این رو حائز اهمیت باشد که روابط خانوادگی و نحوه گزینش الگوی مصرف و بازنمایی آن در سریالها شکل و نوع روابط مبتنی بر یک خانواده امریکایی را نشان دهد. به طور طبیعی مطالعه خانواده به عنوان اشل کوچکی از جامعه بزرگتر میتواند ترسیمکنندة افق شناخت آن جامعه باشد. موضوع بحث این مقاله مطالعه کمدی موقعیت سیمسونهاست. این برنامه تلویزیونی که شهرتش مرزهای فرهنگی متفاوتی را درنوردیده است، سایقه تولیدش به دهه 1980 بازمیگردد. ژانر طنز و محتوای روزمره و قابل لمس آن نیز باعث شده در ایالات متحده امریکا نیز این سریال محبوبیت بینظیری نزد شهروندان امریکایی داشته باشد. مقاله به مطالعة فصول شماره 3 تا 8 این کمدی موقعیت میپردازد چرا که مطالعه تمامی بخشهای این سریال دنبالهدار که نزدیک به 400 قمست است خارج از حوصله این مقاله است. سؤال اصلی این مقاله این است که چگونه در این کارتون، خانواده امریکایی در اوقات فراغت بازنمایی شدهاند. به طور واضحتر اینکه اولاً تکتک افراد خانواده سیمسون اوقات فراغت خود را به مصرف چه کالاهایی اختصاص میدهند و ثانیًا در سطح خانوادگی این مصرف چه شکلی دارد. مبنای نظریای که مقاله بر آن متکی است، تئوری بازنمایی استوارت هال میباشد و روش مطالعه نشانهشناسی رولان بارت است. واحد تحلیل در قسمتهای مرتبط سکانس و در قسمتهای غیرمرتبط موضوع آن قسمت خاص میباشد.
رسول ربانی؛ حامد شیری
چکیده
الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد میتوانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار میگیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویتهای متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان میکنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به ...
بیشتر
الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد میتوانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار میگیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویتهای متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان میکنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به مثابه بخشی از مفهوم عام «سبک زندگی» است. این مطالعه به دو شیوه پژوهش کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در بین جوانان شهر تهران به اجرا درآمده است. نتایج تحقیق بیانگر نقش تعیینکننده «طبقه اجتماعی» و ترکیب همزمان«جنسیت» با طبقه اجتماعی در خطوط تمایز و تفاوت الگوهای گذران اوقات فراغت است. حوزه فراغت در تهران به عنوان عرصه انتخاب فردی هنوز در دایره محدود طبقه اجتماعی و جنسیت است. کنشگران اگرچه آزادی انتخاب دارند اما این انتخاب توسط متغیرهای ساختاری و زمینهای محدود شده است. همبستگی شدید هویت با طبقه اجتماعی و جنسیت ـ در حوزه فراغت ـ به معنای نفی تفاسیر پست مدرن در تمایزاتِ اجتماعی متکثرِ مبتنی بر مصرف است.