جامعه شناسی
حمیدرضا عمادی؛ سیدعلیرضا افشانی؛ حسین اسلامی
چکیده
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در این پژوهش تا مرحلۀ اشباع دادهها ادامه یافت. دادههای گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری، و گزینشی، تحلیل شده و در قالب خط داستان (شامل 15 تم اصلی و 1 تم نهایی)، الگوی پارادایمی و طرحوارۀ نظری ارائه شدند. نتایج پژوهش نشان میدهند که «قدرت رامشدۀ حاکمیت» در پی مجموعه عواملی مانند منگنه نرم پاسخگویی، کنترل و نظارت معکوس، کنشگری شبکهای مردم، و گروههای فشار شبکهای بههمراه تأثیرپذیری از مجموعۀ عوامل زمینهای و مداخلهگر ایجاد میشود و پس از بهکارگیری راهبردهایی چون بهنجارسازی پاسخگویی، عملگرایی مطلوب، فعالیت شبکهای ارکان حاکمیتی، پاسخگویی نهادی حاکمیت، و حرکت بهسوی ایجاد یک نظام پاسخگویی برخط، اعتماد عمومی و همبستگی اجتماعی بهعنوان نتیجۀ نهایی بروز مییابد. طرحوارۀ نظری و همچنین، الگوی پارادایمی پژوهش، این نتایج را بهگونهای دقیقتر تفسیر خواهند کرد. نتیجه نهایی اینکه، پاسخگویی در فضای رسانه، علاوه بر توسعه حکمرانی خوب باعث زایش اعتماد عمومی خواهد شد.
جامعه شناسی
محمود شهابی؛ محمدعلی قائم پور
چکیده
نظام تمایز گذاری و درجه بندی افراد در هر جامعه ای فراگیر و اجتناب ناپذیر است و معیارهای آن از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است. از این رو این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که شهروندان تهرانی در ارتباطات خود با دیگران چه موقع و چرا دست به مرزبندی می زنند؟، چه موقع و چگونه از این مرزها عبور می کنند؟، برای تعامل با یکدیگر و عبور از مرزهای ...
بیشتر
نظام تمایز گذاری و درجه بندی افراد در هر جامعه ای فراگیر و اجتناب ناپذیر است و معیارهای آن از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است. از این رو این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که شهروندان تهرانی در ارتباطات خود با دیگران چه موقع و چرا دست به مرزبندی می زنند؟، چه موقع و چگونه از این مرزها عبور می کنند؟، برای تعامل با یکدیگر و عبور از مرزهای فرهنگی از چه راهبردهایی استفاده می کنند و چنین راهبردهای ارتباطی دارای چه پیامدهایی هستند؟. یافته های این پژوهش مبتنی بر روش کیفی با استراتژی نظریه زمینه ای(Grounded Theory )است. حجم نمونه به روش نمونه گیری نظری و با لحاظ اعتباربخشی شامل 45 نفر می شد.برای گردآوری داده ها ازابزارهای متفاوت مثل مصاحبه،مشاهده، مشارکت وغیره استفاده گردید ولی تمرکز اصلی بر روی مصاحبه عمیق بود. به شیوه نسخه سیستماتیک(جی تی ام)نظریه زمینه یابی،یافته ها کدگذاری شدند و شرابط(علًی، زمینه ای و مداخله گر)، راهبردها و پیامدهای مربوط به مرزها و ترددهای فرهنگی در شهر تهران استخراج و تحلیل شده اند. مقوله هسته ای بدست آمده عبارت است از«مدیریت مرزها و ترددهای فرهنگی در لایه های هویتی به روش دیپلماسی ارتباطی».
جامعه شناسی
مریم مختاری؛ حکیمه ملک احمدی
چکیده
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل میدهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهرهبهچهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگیهایی، مانند سرعت و کمیت یاد میشود. هدف این پژوهش پیگیری تجربههای کاربران از موبایلیشدن روابط است. ...
بیشتر
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل میدهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهرهبهچهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگیهایی، مانند سرعت و کمیت یاد میشود. هدف این پژوهش پیگیری تجربههای کاربران از موبایلیشدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کردهایم و استفاده از تلفن همراه و شبکههای مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کردهایم. یافتهها با روش 7 مرحلهای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آنها زیرمقولههای جزئیتری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را بهصورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی میکنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکتکنندگان گونههای متفاوت ارتباط مخدوششده را نشان میدهد. این فرایند را موبایلی شدن مینامند؛ یعنی ویژگیها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایههای انسانی شده و شکل روابط را تغییر میدهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتنمان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
جامعه شناسی
زهره شاه قاسمی؛ مخمدمهدی فرقانی؛ هادی خانیکی
چکیده
حرکت بهسمت اهداف «سند چشمانداز 1404» نیازمند درک الزامات برای تدوین برنامههای مناسب جهت دستیابی به اهداف مطلوب در توسعه است. با آغاز عصر اطلاعات، قواعد سیاستگذاری توسعه نیز بهشدت در جهان تغییر کرده و تحت تأثیر متغیرهای ارتباطات، فرصتهای بیبدیلی برای جهش کشورهایی که در مراحل آغازین توسعه بودهاند، فراهم شده ...
بیشتر
حرکت بهسمت اهداف «سند چشمانداز 1404» نیازمند درک الزامات برای تدوین برنامههای مناسب جهت دستیابی به اهداف مطلوب در توسعه است. با آغاز عصر اطلاعات، قواعد سیاستگذاری توسعه نیز بهشدت در جهان تغییر کرده و تحت تأثیر متغیرهای ارتباطات، فرصتهای بیبدیلی برای جهش کشورهایی که در مراحل آغازین توسعه بودهاند، فراهم شده است. بر این اساس، توجه به بعد ارتباطات در سطح کلان و در برنامههای توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور، بسیار مهم و ضروری است. این امر نیازمند بازنگری برنامههای پیشین و آسیبشناسی آنها و ارزیابی نقاط قوت و ضعف برنامهها برای تدوین برنامههای جامعتر آینده است. سؤال اصلی این تحقیق این است که بعد از انقلاب، رویکرد برنامههای توسعه به بخش ارتباطات چگونه بوده است؟ کدامیک از ابعاد ارتباطات مورد توجه و چه جنبههایی مورد غفلت قرارگرفته است؟ در این پژوهش، تحلیل پنج برنامة توسعة پس از انقلاب، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. یافتهها نشان میدهند که در همۀ برنامههای پنجسالة توسعه به ابعاد سختافزارانه و کمی توسعة ارتباطات و رسانهها بیشتر پرداخته شده و جنبههای کیفی و محتوایی، نظیر حق دسترسی همگانی به اطلاعات، آزادی کسب و انتشار اطلاعات در چارچوب قانون اساسی، آزادی بیان و قلم و نیز حرکت بهسوی جامعة اطلاعاتی و داناییمحور و همچنین سایر ابعاد ارتباطات، از جمله ارتباطات انسانی، سنتی و اجتماعی کمتر مورد توجه بوده است. درعینحال، در برنامة چهارم توسعه با محوریت «دانایی»، نسبت به سایر برنامهها بهصورت جامعتر به ابعاد و زمینههای جدید ارتباطات پرداخته شده است. این پژوهش، با توجه به همین رویکردها و نیز رهیافتهای جدید علمی و تجربی، ضرورت دخیل کردن بیشتر ارتباطات را در سیاستگذاری توسعه، پیشنهاد میکند.