جامعه شناسی
حمیدرضا عمادی؛ سیدعلیرضا افشانی؛ حسین اسلامی
چکیده
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، شرایط و زمینههای شکلگیری حکمرانی خوب را در رسانههای اجتماعی با تأکید بر مؤلفۀ پاسخگویی، واکاوی کرده است؛ با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای، و از طریق نمونهگیری نظری و هدفمند، تعداد 20 نفر از فعالان حوزۀ رسانه و مدیران شبکههای اجتماعی انتخاب شده و با آنها مصاحبههای عمیقی انجام شد. نمونهگیری در این پژوهش تا مرحلۀ اشباع دادهها ادامه یافت. دادههای گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری، و گزینشی، تحلیل شده و در قالب خط داستان (شامل 15 تم اصلی و 1 تم نهایی)، الگوی پارادایمی و طرحوارۀ نظری ارائه شدند. نتایج پژوهش نشان میدهند که «قدرت رامشدۀ حاکمیت» در پی مجموعه عواملی مانند منگنه نرم پاسخگویی، کنترل و نظارت معکوس، کنشگری شبکهای مردم، و گروههای فشار شبکهای بههمراه تأثیرپذیری از مجموعۀ عوامل زمینهای و مداخلهگر ایجاد میشود و پس از بهکارگیری راهبردهایی چون بهنجارسازی پاسخگویی، عملگرایی مطلوب، فعالیت شبکهای ارکان حاکمیتی، پاسخگویی نهادی حاکمیت، و حرکت بهسوی ایجاد یک نظام پاسخگویی برخط، اعتماد عمومی و همبستگی اجتماعی بهعنوان نتیجۀ نهایی بروز مییابد. طرحوارۀ نظری و همچنین، الگوی پارادایمی پژوهش، این نتایج را بهگونهای دقیقتر تفسیر خواهند کرد. نتیجه نهایی اینکه، پاسخگویی در فضای رسانه، علاوه بر توسعه حکمرانی خوب باعث زایش اعتماد عمومی خواهد شد.
جامعه شناسی
صادق صالحی؛ پروانه شاطری
چکیده
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی ...
بیشتر
مسائل محیطزیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسانها با طبیعت ازیکسو، و لزوم انجام برنامههای سازگاری با تغییرات آب وهوایی ازسویدیگر، و نیز ناتوانی دستگاههای اجرایی در اجرای کامل برنامهها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گستردۀ همۀ گروهها، ازجمله سمنهای محیطزیستی، میشود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر میپذیرد که یکی از این عوامل برخورداری از سرمایۀ فرهنگی است. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل جامعهشناختی تأثیر سرمایۀ فرهنگی اعضای سمنها بر مشارکت محیطزیستی است. روش انجام پژوهش، پیمایش بوده و برای گردآوری دادهها از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش را همۀ اعضای سمنهای محیطزیستی شهر تهران تشکیل دادهاند. حجم نمونۀ 376 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نسبی انتخاب شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایۀ فرهنگی و مشارکت بیشتر پاسخگویان در «حد متوسط و بیشتر» است و با افزایش سرمایۀ فرهنگی و هریک از ابعاد آن بهگونهای جداگانه، مشارکت افزایش یافته و اعضای برخوردار از سرمایۀ فرهنگی توانستند با بهکارگیری سازوکارهای خلاقانه در موارد زیر نقش داشته باشند: ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم و سرمایهگذاران، اجرای برنامههای نمادین با هدف ترویج، انتقال دانش و آموزش محیطزیستی، تسهیلگری، مطالبهگری، توانافزایی، افزایش تعامل با جامعه، تأثیرگذاری بر دولت و جوامع محلی، و.... بهاینترتیب، میتوان نتیجه گرفت که سمنهای محیطزیستی میتوانند در ایجاد زمینههای پایداری در بین مردم نقش داشته و مروجان خوبی برای برساخت مسائل محیطزیستی در سطح جامعه باشند.
جامعه شناسی
رایحه قره؛ سوسن باستانی
چکیده
با آغاز نوسازی در ایران در دوره رضاشاه و بهدنبال پیادهسازی سیاستهای کنترلی و انضباطبخش، بدن به کانون سیاست ایران وارد شد. در این دوره، بدن زنانه که پیش از این در حاشیه قرار داشت، به یکباره به مرکز سیاست وارد شد. اگرچه محمدرضاشاه اقتدار سیاسی پدرش را نداشت، اما سیاستهای او در مواجهه با مدرنسازی از طریق بدن زنانه، استمرار ...
بیشتر
با آغاز نوسازی در ایران در دوره رضاشاه و بهدنبال پیادهسازی سیاستهای کنترلی و انضباطبخش، بدن به کانون سیاست ایران وارد شد. در این دوره، بدن زنانه که پیش از این در حاشیه قرار داشت، به یکباره به مرکز سیاست وارد شد. اگرچه محمدرضاشاه اقتدار سیاسی پدرش را نداشت، اما سیاستهای او در مواجهه با مدرنسازی از طریق بدن زنانه، استمرار سیاستهای پیشین بود. در اوایل پهلوی دوم، با ورود متفقین به کشور و حمایت آنها از نقد رژیم سیاسی و افول اقتدار سیاسی حکومت، فضای سیاسی آزادانهتری در اختیار مطبوعات قرار گرفت. در این دوره، نشریات زنانۀ قبلی تقویت و نشریات جدیدی اضافه شدند و به آیینهای برای بازنمایی وضعیت سیاسی و اجتماعی زنان آن دوره تبدیل شدند. یکی از موضوعات مورد مناقشه در این نشریات، مفهوم بدنمندی زنانه است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّیـکیفی، به مطالعهٔ مفهوم بدنمندی زنان در ماهنامۀ «بیداری ما» در بین سالهای 1337-1323 ﻫ.ش پرداخته شده است. سه مقولۀ اصلی (سه شکل از بدنمندی) از تحلیل محتوای کیفی نشریه استخراج شد: بدنمندی سنتی، بدنمندی عروسکی و بدنمندی مبارز. یافتهها نشان میدهد نشریۀ «بیداری ما» از طریق نقد دو شکل بدنمندی سنتی و عروسکی، به تصویر ایدئال خود از شکل بدنمندی (مبارز) تعیّن بخشیده است. اگرچه بدنمندی مطلوب نشریه، سایر اشکال بدنمندی را به سبب تحمیل قواعد سخت بر بدن زنانه نقد میکرد اما این بدنمندی نیز قواعد سختی را بر بدن زنانه تحمیل میکرد.
جامعه شناسی
امید قادرزاده؛ کاوه عباسی
چکیده
مناطق اهل سنت در کرمانشاه به پایگاه گفتمانهای مختلف اسلامگرا از جمله سلفیت تبدیل شده است. نظر به حضور، کنشگری و گسترش سلفیت در این مناطق، مقالۀ حاضر درنظر دارد تا با روش تحلیل روایت به واکاوی سبک زندگی سلفیها بپردازد. بر مبنای یافتهها، تجارب فراغتی سلفیها محدود، هدفمند و سلامتمحور است و با هدف تبلیغی به فراغت مجازی روی میآورند. ...
بیشتر
مناطق اهل سنت در کرمانشاه به پایگاه گفتمانهای مختلف اسلامگرا از جمله سلفیت تبدیل شده است. نظر به حضور، کنشگری و گسترش سلفیت در این مناطق، مقالۀ حاضر درنظر دارد تا با روش تحلیل روایت به واکاوی سبک زندگی سلفیها بپردازد. بر مبنای یافتهها، تجارب فراغتی سلفیها محدود، هدفمند و سلامتمحور است و با هدف تبلیغی به فراغت مجازی روی میآورند. تنوع در عین سادهگرایی، تردید نسبت به غذاهای جدید، پرهیز غذایی فقه محور، ساده زیستی در مهمانداری از مختصات سبک غذایی سلفیها بهشمار میآید و اولویت هزینهای آنها معطوف به نیازهای اولیه است. به لحاظ سبک پوشش و آرایش، ضمن پرهیز از مصرف تظاهری، بر برتری آراستگی بر آرایش، پوشش عرفی، مصرف زیستی و کارکردی تأکید دارند. در مدیریت بدن، ضمن همراهی با طب نوین و ضرورت تناسب اندام، بر جراحی زیبایی مشروط و حرام بودن عقیمسازی تأکید داشته و از سقط جنین اجتناب میورزند. در چیدمان منزل، ضمن پرهیز از تجمل به ابعاد کارکردی و کالاهای فرهنگی توجه ویژهای دارند. در مصرف فرهنگی بر ناهمذات پنداری با شبکههای داخلی، تصدیق دوگانه خیر و شر در استفاده از وسایل فرهنگی، بهرهگیری از اینترنت برای تثبیت هویت دینی و بر فیلترینگ هدفمند تأکید و ضمن دوری از مصرف فیلم، سینما و موسیقی، از چندزبانگی استقبال مینمایند. با نظر به دادههای میدانی، سبک زندگیِ سلفیهای مورد مطالعه، ماهیت «جهادی»، «بازگشت به سنت» و «مقاومت» دارد.
جامعه شناسی
احمد نادری
چکیده
«نییت»ها بهعنوان افرادی که نه درس میخوانند و نه کار و حرفهای دارند، در سالهای اخیر در مباحث آماری و اجتماعی کشورهای دیگر جایگاه جدیدی را به خود اختصاص دادهاند؛ هرچندکه سهم ایران در پرداختن به این مفهوم نزدیک به صفر است. این مقاله برای نخستینبار به سبک زندگی «نییت»ها پرداخته است. از میان تعاریف مربوط به دو مفهوم ...
بیشتر
«نییت»ها بهعنوان افرادی که نه درس میخوانند و نه کار و حرفهای دارند، در سالهای اخیر در مباحث آماری و اجتماعی کشورهای دیگر جایگاه جدیدی را به خود اختصاص دادهاند؛ هرچندکه سهم ایران در پرداختن به این مفهوم نزدیک به صفر است. این مقاله برای نخستینبار به سبک زندگی «نییت»ها پرداخته است. از میان تعاریف مربوط به دو مفهوم «نییت»ها و سبک زندگی، دیدگاه بوردیو دربارۀ سبک زندگی بهعنوان مفهوم مرکزی انتخاب شده است. روششناسی این مقاله کیفی و از طریق 30 مصاحبه نیمهساختاریافته، با نمونهگیری هدفمند اکتشافیـزنجیرهای و با حداکثر تنوع تا حصول به اشباع انجام شده و تحلیل دادهها ازطریق نظریه دادهبنیاد و بهروش تحلیل تماتیک مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت 5 مقوله اصلی (هویت، زمانبندی، مصرف زیستی، مصرف مجازی و سلامت و زیبایی) و 14 مقوله فرعی تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که سبک زندگی «نییت»ها بیشتر حول مسئلۀ هویتیابی شکل میگیرد. آنها که در گروههای اجتماعیِ غیرهمگن خود عضو نیستند و با مشکل هویتیابی مواجه هستند، مصرف زیستی و مجازی، مراقبت از زیبایی و سلامتی و حتی زمان خود در فضای مجازی را صرف نوعی هویتیابی میکنند. فعالیتهای جمعی آنها عموماً با سایر «نییت»ها انجام میشود که سبک زندگی مشابه هم دارند و پرداختن به ظواهر، از نوع لباس پوشیدن تا جراحیهای زیبایی برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است. اکثر «نییت»ها چشمانداز هدفمندی برای آینده ندارند و تنها از لحظه لذت میبرند. آنها نیازی به مشارکت خود در ساخت آینده نمیبینند.
جامعه شناسی
محمدحسین سیاح طاهری
چکیده
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ ...
بیشتر
برخلاف برخی نظریهها، شبکههای اجتماعی مجازی منجر به عرفیشدن همه کاربران خود نشدهاند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویتکننده عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیکهایی در مقابل اثرات عرفیکننده شبکههای اجتماعی مقاومت میکنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاههای تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبالکننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبکها و تکنیکهای مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرمافزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقولهها عبارتاند از زمینه پیشاشبکهای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورتبندی همه این مقولهها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافتهها نشان داد که عرفیزدایی در شبکههای اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکانپذیر خواهد بود.
جامعه شناسی
هادی افرا
چکیده
در دنیای فردگرای امروز که گروهها، نهادها، هویتها و نگرشهای متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکلگیری خشونت و تعارضات در جامعۀ دارای تنوع فرهنگی میشود. ازاینرو، این مقاله به مطالعۀ رابطۀ فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان ...
بیشتر
در دنیای فردگرای امروز که گروهها، نهادها، هویتها و نگرشهای متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکلگیری خشونت و تعارضات در جامعۀ دارای تنوع فرهنگی میشود. ازاینرو، این مقاله به مطالعۀ رابطۀ فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان جوانان شهر بجنورد پرداخته است. در این مقاله، 825 نفر از جوانان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی و روایی آن با روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافتهها نشان میدهد بین فردگرایی اخلاقی و مدارای اجتماعی، فردگرایی افراطی و مدارای اجتماعی، و همچنین بین فردگرایی اخلاقی/ فردگرایی افراطی و ابعاد سهگانۀ مدارای اجتماعی (مدارای سیاسی، مدارای هویتی و مدارای رفتاری) رابطۀ معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از ضریب رگرسیونی نشان میدهد که فردگرایی اخلاقی و فردگرایی افراطی حدود 34 درصد واریانس مدارای اجتماعی را تبیین میکنند. بنابراین با رواج یکی از پیامدهای فرهنگی مدرنیته، یعنی فردگرایی، مدارای اجتماعی در جامعه افزایش مییابد.
جامعه شناسی
مجید ازادبخت؛ اصغر فهیمیفر؛ محمدرضا تاجیک
چکیده
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها ...
بیشتر
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که میتواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزههای ادیان و نحلههای فکری و سیاسی، از رنگ بهعنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنماییها و قرائتهای متفاوت و متخالفی از رنگ و دلالتهای زبانشناختی و ماورای زبانشناختی آن ارائه شده است. در میان این فراوانی دلالتها، این نوشتار به روشی تحلیلی با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، تمرکز خود را بر دلالت سیاسی رنگ قرار داده و با مفروض گرفتن رابطۀ رنگ و سیاست، تلاش کرده است دفتر خود را با اثبات یا ابطال این فرضیه بهپایان برد که: «هر بیرنگی، آنگاه که اسیر رنگِ امر نمادین یا امر واقع میشود، تبدیل به امر سیاسی (با جوهرۀ ستیهندگی یا آنتاگونیستی) میشود. این نوشتار، دو هدف را در خود نهان دارد: نخست، عبور از حصار تعریفهای سنتی از سیاست و امر سیاسی، و طرح سیاست بهمثابه امر هنری و برعکس (هدف نظری)، و دوم، آشنا کردن کنشورزان سیاسی با زبانِ متفاوت از سیاست، که میتواند هم بهمثابه زبان قدرت، و هم زبان مقاومت در جامعۀ امروز ما نقشآفرینی کند (هدف عملی).
جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ خلیل کمربیگی
چکیده
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای ...
بیشتر
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای نمونهگیری هدفمند (نمونهگیری نظری) انجام شده است. دادههای موردنیاز، از طریق مصاحبه با 28 نفر از صاحبنظران و متخصصان استان ایلام بهدست آمده و با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین، در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری، و انتخابی، تجزیهوتحلیل شده است. برپایۀ یافتههای پژوهش، غفلت از نقش شهروندان، نوع ساختار سیاسی، توقعهای فزاینده، فردگرایی خودخواهانه، زوال وفاداری جمعی، بدهبستان اجتماعی، نابرابریهای اجتماعیـاقتصادی، و انباشتگی فقر و فلاکت، بهعنوان شرایط علّی، تنبلی اجتماعی، ضعف در ابراز وجود، اقتصادزدگی فرهنگ، شکاف قانونی، نارسایی نظام تربیتی، آشفتگی سنت، خویشاوندگرایی، کمکارایی تشکلهای مدنی، و انزواگرایی، بهعنوان شرایط زمینهای، و سرانجام، ناکارآمدی دولت، هیستری اجتماعی، و کژکارکردی رسانهها، بهعنوان شرایط مداخلهگر مشخص شدهاند. برپایۀ یافتههای پژوهش، «بیسازمانی اجتماعی»، بهعنوان هستۀ اصلی پژوهش بهدست آمد که حاصل شرایط علّی، زمینهای، و مداخلهگر است.
جامعه شناسی
حسین سروی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ رضا صمیم
چکیده
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سالهای 1350 الی 1396 را موردبحث قرار میدهد. بدینمنظور، رابطهٔ دو نهاد دین و هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامهها) و تاریخ شفاهی ...
بیشتر
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سالهای 1350 الی 1396 را موردبحث قرار میدهد. بدینمنظور، رابطهٔ دو نهاد دین و هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامهها) و تاریخ شفاهی (مصاحبه با نخبگان) است؛ و 2. روش تحلیل آمارهای موجود که ابزار آن در اینجا آمارهای موجود و منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. تحقیق از نظر نوع داده، جزء تحقیقات تاریخی است. دادههای لازم شامل سه دسته دادههای چاپ شده در مطبوعات کشور از 1350 الی 1396، دادههای مربوط به مصاحبهشوندگان و دادههای مربوط به آمار منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1360 الی 1396 است. نتایج نشان داد که اطلاعات مربوط به جراید، مصاحبهها و آمار دفتر موسیقی نسبت به وضعیت موسیقی از سال 1350 تا 1396 در یک راستا قرار دارد، بهطوری که در دهۀ شصت به دلیل نگاه دینی حاکم بر کشور، موسیقی کاملاً تضعیف شد. تحقیق حاضر با بررسی سه گروه از دادهها نشان داد که چالش بین دو نهاد دین و هنر در ایران معاصر در چه مرحلهای است. این چالش، گاه به موضعگیریهای شدید نیروهای فعال و مؤثر در این دو نهاد اجتماعی علیه یکدیگر منجر شده است. اما بهتدریج نیروهای هنری بهدنبال رهایی از سلطه نهادهای دینی و درصدد کسب استقلالاند.
جامعه شناسی
جلیل کریمی؛ ساجده واعظ زاده
چکیده
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، ...
بیشتر
در یک قرن اخیر، توسعهٔ تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالشهای جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلانشهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را بهصورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، زمینهٔ اصلی مطالعهٔ حاضر، با تأکید بر زندگی روزمره در بین مناطق محروم و برخوردار شهر کرمانشاه است. ما شاخصهای سرمایهٔ اقتصادی، سرمایهٔ فرهنگی، نحوهٔ گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و ترجیحات را در 13 محلهٔ محروم و 2 محلهٔ برخوردار، با 800 نمونه، «پیمایش» و تحلیل کردهایم. یافتهها حکایت از آن دارد که در مجموع، محلات محروم در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، فراغتی، ذوقیات و مدیریت بدن، بهرغم تفاوتهای جزئی، بهطور نسبی از الگوی یکسانی پیروی میکنند که ویژگی اصلی آن فقر و محرومیت است؛ و در بیشتر شاخصها بین مناطق محروم و برخوردار تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین وضعیت اقتصادی و متغیرهای «سرمایهٔ فرهنگی»، «مدیریت بدن» و «ترجیحات هنری و ادبی» و «منطق اقتصادی» همبستگی مثبت وجود داشته است. متغیرهای جمعیتشناختی سن، تحصیلات و شغل نیز از جمله متغیرهای مهم در تغییر میزان سرمایهها بودهاند.
جامعه شناسی
اسداله بابایی فرد؛ طاهره یوسفی فر؛ زهرا امجدی
چکیده
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر ...
بیشتر
هدف مقالهٔ حاضر بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن زنان در شهر قم است. در این پژوهش از نظریات گیدنز، گافمن، نان لین، کولی و هومنز بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهٔ محققساخته گردآوری شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل کلیهٔ زنان 16 تا 60 سال و بالاتر شهر قم بوده که از این تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و شیوهٔ نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدهاند. نرمافزار مورد استفاده جهت تجزیهوتحلیل دادهها SPSS 22بوده است. یافتهها حاکی از آن است که بین متغیرهای فشار اجتماعی، تأیید اجتماعی، دستیابی به موقعیت اجتماعی بالاتر، جذب جنس مخالف و رضایت از زندگی با مدیریت بدن رابطهٔ معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانستهاند 41درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین نمایند. در بخش پایانی، دلالتهای یافتهها و نتایج در زمینهٔ سیاستگذاریهای اجتماعی موردبحث قرار گرفته و پیشنهادهایی برای رویارویی با گرایش افراطی به مدیریت بدن مطرح شده است.
جامعه شناسی
زینب مسگرطهرانی؛ عباس کاظمی
چکیده
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی ...
بیشتر
مطالعات انجامشده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه میدانند. در این مقاله، این پرسش مطرح میشود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی دینی دست به بازتفسیر دین سنتی زده و آن را به صورت عملی در زندگی خود بهکار میبرند؟ برای انجام این مطالعه از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با زنان مذهبیـسنتی در شهرهای آنکارا و تهران استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان نهتنها بهدنبال گسترش فرصتهای توانمندسازی از طریق دین بهعنوان ابزار نبودهاند؛ بلکه، اسلام سنتی و تفسیرهایی را که سالها همدوش پدرسالاری، بستری برای منکوبکردنشان فراهم کرده بود را به چالش کشیده و فضا را برای ورود تفکرات نواندیشی دینی، ناخواسته در قالب زندگی روزمره و به شکل عملی از درون باز کردهاند. مخالفت غیرمستقیم با قانونهایی که زیربنای فقهی دارند باعث شده تا زنان از مرحله مقاومتکردن فراتر روند. این مخالفت بهعنوان مبارزهای که در زندگی روزمره چندان محسوس به نظر نمیرسد، جنبههایی از زندگی آنها را تغییر داده و در نهایت نگاه ملموستری از مساواتطلبی اسلام نسبت به زنان را به نمایش میگذارد.
جامعه شناسی
ابوالفضل مرشدی؛ مسعود حاجی زاده میمندی؛ مرتضی مشعلچی
چکیده
هیئتهای مذهبی یکی از عناصر هویتی اساسی مذهب تشیع و یکی از «شاخصترین وجه شیعهٔ زیستشده» محسوب میشود که با ورود جوامع شیعی به عصر جدید، دچار تغییرات زیادی شدهاند و این سبب ظهور گونه های مختلف هیئتها، هم در فرم عزاداریها و هم در محتوای آن، در سالهای اخیر شده است. در این مقاله تلاش شده است هیئتهای مذهبی شهر یزد بر ...
بیشتر
هیئتهای مذهبی یکی از عناصر هویتی اساسی مذهب تشیع و یکی از «شاخصترین وجه شیعهٔ زیستشده» محسوب میشود که با ورود جوامع شیعی به عصر جدید، دچار تغییرات زیادی شدهاند و این سبب ظهور گونه های مختلف هیئتها، هم در فرم عزاداریها و هم در محتوای آن، در سالهای اخیر شده است. در این مقاله تلاش شده است هیئتهای مذهبی شهر یزد بر اساس جهتگیری کلی و محتوای نوحههای آن گونهشناسی شوند. این مقاله در چارچوب تفسیری قرار میگیرد و روش تحقیق عمدتاً مبتنی بر نظریهٔ زمینهای است. جمعآوری دادهها با استفاده از تجربه زیستهٔ محققان، تحلیل محتوای نوحههای هیئتها و مصاحبه نیمهساختاریافته با 22نفر از مطّلعان کلیدی هیئتهای یزدی از میان سرپرستان، شاعران، نوحهخوانان و فعالان هیئتها صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد هیئتهای یزدی را میتوان در سه گونهٔ «بازاندیش»، «هویتاندیش» و «مکتباندیش» جای داد. ویژگیهای گونهٔ بازاندیش «نگاه زمانمند به واقعة عاشورا»، «تأکید بر مفاهیم عام انسانی»، «نگاه انتقادی به جوامع اسلامی معاصر» و «منتقد گفتمان نظام جمهوری اسلامی ایران» است. ویژگی گونهٔ هویتاندیش «نگاه غیرزمانمند به واقعة عاشورا»، «نگاه سوگوارانه و تسلّیبخش»، «تأکید بر هویت شیعی» و «مقیّد به مرزهای هویت شیعی نظام جمهوری اسلامی ایران» است. ویژگی گونهٔ مکتباندیش «نگاه زمانمند به واقعة عاشورا»، «نگاه مکتبی به جامعه»، «تأکید بر جنبه جهادی شیعه» و «مقید به مرزهای گفتمانی نظام جمهوری اسلامی ایران» است.
جامعه شناسی
محمدسعید ذکایی؛ روحالله اسلامی
چکیده
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت ...
بیشتر
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امامحسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابلملاحظهای برخوردار است. در سالهای اخیر شکل تازهای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیادهروی دستهجمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امامحسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت حاضر در رویداد اربعین، جایگاه اربعین را بهعنوان یکی از عناصر اصلی ابراز هویت شیعی برجسته نموده و مشارکت مؤثر ایرانیان در این رویداد، مجرایی بسیار مناسب برای شناخت کنشهای دینی ایرانیان بهدست داده است، بررسی نحوهٔ بازنمایی این فعالیت جمعی و گفتمانهایی که حول آن شکل گرفته است و به این پدیده معنا میدهد در مقالهٔ حاضر مورد توجه قرار گرفته و تنوع بازنماییهای آن با مراجعه به متون نوشتاری مکتوب و دیجیتال انتشاریافته در رسانههای ارتباط جمعی (روزنامهها، خبرگزاریها و پایگاههای خبری) در میدان جامعهٔ ایران در فاصله پنجسالهٔ 1392 تا 1396 به کمک رویکرد نظری و روشی تحلیل گفتمان لاکلو و موف و طی فرایند بررسی و تحلیل 1800روز مطلب، شناسایی شده است. با تمرکز بر شناسایی دال مرکزی، دالهای پیرامونی و تفکیک ژانرهای روایت متفاوت، شش گفتمان شکلگرفته حول مناسک زیارت اربعین ارائه میشود که این رویداد را ـ البته نه با قدرت برابر ـ بازنمایی میکنند. دستاورد مقاله از نوع توصیفی و اکتشافی است که میتواند زمینه فهم اربعین بهمثابهٔ یک پدیده اجتماعی و گفتوگو دربارهٔ دگرگونیهای فرهنگی ایران معاصر و شناخت تنوّع و تکثّر جامعه پس از انقلاب اسلامی را فراهم سازد.
جامعه شناسی
قدسی بیات؛ مرضیه قاسمی
چکیده
رویدادهای ملیـمذهبی، توجه رسانهها را جلب میکنند اما نگاه رسانهها به رویدادها با یکدیگر متفاوت است. این رویدادها ملی باشند یا بینالمللی، داخلی باشند یا خارجی، بازنمایی آنها در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی صورت میپذیرد و شکست یا موفقیت تلاشهای حوزهٔ دیپلماسی عمومی در قالبها و الگوهای مشخص در سراسر جهان را تسهیل ...
بیشتر
رویدادهای ملیـمذهبی، توجه رسانهها را جلب میکنند اما نگاه رسانهها به رویدادها با یکدیگر متفاوت است. این رویدادها ملی باشند یا بینالمللی، داخلی باشند یا خارجی، بازنمایی آنها در چارچوبهای گفتمانی و ایدئولوژیکی صورت میپذیرد و شکست یا موفقیت تلاشهای حوزهٔ دیپلماسی عمومی در قالبها و الگوهای مشخص در سراسر جهان را تسهیل مینماید. رسانههای خارجی فارسیزبان از جمله بیبیسی فارسی برای مخاطبان داخل ایران، یکی از منابع معنا و مفهومسازی درخصوص رویدادهای ملیـمذهبی مانند چهارشنبهسوری، عید نوروز، شب یلدا، روز زن، عاشورا و اربعین حسینی و... به شمار میآیند. یکی از رویدادهای مهمی که هر سال با اجتماع عظیم مردم اتفاق میافتد برگزاری آئین پیادهروی اربعین حسینی است؛ آئینی که طبق رویکردی که رودنبولر به مفهوم آئین دارد با اجتماع مردم، داوطلبانه، غیرابزاری و غیرتفریحی اجرا میشود. مقاله حاضر با توجه به سابقه و گستردگی بیبیسی در فعالیت حرفهای خبری، نحوه رسانهایکردن و بازنمایی رویداد اربعین در وبسایت خبرگزاری یادشده را به کمک روش تحلیل مضمونی تحلیل مینماید. یافتهها حاکی از آن است که آئین پیادهروی زائران اربعین در هفت محور (روایتگری مستند، تفرقهافکنی و شیعههراسی، بحران بینظمی و ناتوانی دول ایران و عراق، کوچکنمایی اربعین، واکاوی جنگ هشت ساله عراق و ایران، ناامنی داعش و مانور سیاسی حاکمیت ایران) و موکداً بهعنوان حرکتی سیاسی و عقیدتی در اخبار سایت بیبیسی فارسی بازنمایی شده است. همچنین نوع بازنمایی از مناسبات میان کنشگران حاضر در این مراسم نهتنها نسبتی با دیدگاه آئینی رودنبولر ندارد بلکه استنباط میشود که اینگونه انگارهسازی منفی از این رویداد مذهبی در ادامه جریان شیعههراسی در رسانههای غربی و بهویژه نمود جدیدی از ایرانهراسی است.
جامعه شناسی
جبار رحمانی
چکیده
نظامهای دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا میکنند و از این طریق صورتبندیهای تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل میدهند. بهطور عمده، درک و تحلیلهای موجود از صورتبندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورتبندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص ...
بیشتر
نظامهای دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا میکنند و از این طریق صورتبندیهای تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل میدهند. بهطور عمده، درک و تحلیلهای موجود از صورتبندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورتبندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص فروپاشی صدام و آزاد شدن زیارت کربلا و سایر شهرهای مقدس شیعی در عراق، به نسبت جغرافیای ارض مقدس در فرهنگ شیعی و تحوّل اخیر آن بپردازد. دادههای تاریخی نشان میدهد که تشیّع همیشه در حسرت زیارت ارض مقدس خودش یعنی کربلا قرار داشته و این مسئله بهطور نمادین به بخشی بنیادی از هویت و قلب ایمانی شیعیان در اقصینقاط جهان بدل شده است. مهمترین پیامد دسترسی آزادانه به عتبات عالیات، تغییر بنیادی این صورتبندی، محوریت ارض مقدس و پایان این سندرم تاریخی حسرت ارض مقدس و آرزوی زیارت بوده است.
جامعه شناسی
محمدرضا پویافر
چکیده
بزرگترین اجتماع دینی مسلمانان، هرساله به مناسبت چهلمین روزِ واقعه عاشورا با پیادهروی بهسوی کربلا، در آئین پیادهروی اربعین شکل میگیرد. این پیادهروی زیارتی، درعینحال که نمودی شگرف از تجربهٔ دینی است، میدانیِ متنوع از خدمات خیر به زائران، بهعنوان مصداقِ بارزِ «خیر دینی» نیز به شمار میرود. تجربهٔ دینی معمولاً در ...
بیشتر
بزرگترین اجتماع دینی مسلمانان، هرساله به مناسبت چهلمین روزِ واقعه عاشورا با پیادهروی بهسوی کربلا، در آئین پیادهروی اربعین شکل میگیرد. این پیادهروی زیارتی، درعینحال که نمودی شگرف از تجربهٔ دینی است، میدانیِ متنوع از خدمات خیر به زائران، بهعنوان مصداقِ بارزِ «خیر دینی» نیز به شمار میرود. تجربهٔ دینی معمولاً در خلال اعمال و مناسک دینی، از جمله در خلال زیارت شکل میگیرد. اما این مطالعه، بهطورخاص، با این پرسش مهم آغاز میشود که آیا تجربه مشارکت و درگیری در خیر دینی میتواند ویژگیهای تجربهٔ دینی را دارا باشد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش پژوهش کیفی، با استفاده از تکنیک مصاحبه و مشاهده مشارکتی با ثبت دادههایی همچون عکس، فیلم و یادداشتهای میدانی استفاده شده است. زائران ایرانی و همچنین موکبها، موکبداران و اعضای موکبهای ایرانی و عراقی، واحد مشاهده و جمعیت موردمطالعه در این پژوهش بودهاند. یافتههای بهدستآمده نشان داد که تجربه مشارکت در خدمات خیر دینی و همچنین استفاده از این خدمات در پیادهروی اربعین، میتواند زمینهای برای بروز و واجد ویژگیهای تجربهٔ دینی نیز میتواند باشد. با تعمیم نتایج بهدستآمده به سایر موقعیتهای کنشِ دینی که در آن امکان کنشِ خیر دینی نیز باشد، چنین استدلال شده که امکان تعریف خیر دینی بهعنوان یکی از بسترهای وقوع تجربهٔ دینی در پیادهروی اربعین، میتواند پاسخی مثبت به امکان این نوع تعریف از تجربهٔ دینی، در تمامی موقعیتهای تجربهٔ دینی ـ علاوه بر زیارت و اربعین ـ نیز باشد.
جامعه شناسی
صدیقه رمضانی
چکیده
مطالعه نوع مشارکت در مناسک عاشورایی در جوامع شیعی به دلیل آمیختگی شدیدی که با وجدان جمعی پیروان این مذهب دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه آئین پیادهروی اربعین، که در سالهای اخیر تحولات شگرفی را به خود دیده و به یک پدیدۀ اجتماعی و فرهنگی ویژه و چندوجهی تبدیل شده است، جایگاه و اهمیتی دوچندان دارد. ازاینرو، این مقاله توصیف ...
بیشتر
مطالعه نوع مشارکت در مناسک عاشورایی در جوامع شیعی به دلیل آمیختگی شدیدی که با وجدان جمعی پیروان این مذهب دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه آئین پیادهروی اربعین، که در سالهای اخیر تحولات شگرفی را به خود دیده و به یک پدیدۀ اجتماعی و فرهنگی ویژه و چندوجهی تبدیل شده است، جایگاه و اهمیتی دوچندان دارد. ازاینرو، این مقاله توصیف و تحلیل ساحتها و گونههای مشارکت جمعی پدیده پیادهروی اربعین را مورد توجه قرار داده است. برای نیل به این هدف 17 مصاحبه نیمهساختاریافته با خادمین و موکبداران ایرانی بهعنوان گروهی که بیشترین سطح و حوزۀ درگیری را با این پدیده در نسبت با مشارکتکنندگان دیگر دارند انجام داده است. بررسی و واکاوی محتوای مصاحبهها، که با کمک ترکیبی از روشهای تحلیل مضمون و نمونهسازی آرمانی صورت گرفت، پس از سه مرحله کدگذاری، ما را به 10 مضمون در نسبت با ساحت مشارکت و 12 مضمون در نسبت با گونه مشارکت رساند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که در پیادهروی اربعین با گونهای منحصربهفرد از مشارکت مواجه هستیم.
جامعه شناسی
غلامرضا تاج بخش
چکیده
زیارت در فرهنگ و اعتقادات شیعه بهعنوان یک فرهنگ قدسی و روحانی است و یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله مطالعه کنش زیارت در پیادهروی اربعین از منظر جوانان مد نظر است. این مطالعه کیفی است و دادههای آن از طریق مصاحبه نیمهساختیافته گردآوری شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری ...
بیشتر
زیارت در فرهنگ و اعتقادات شیعه بهعنوان یک فرهنگ قدسی و روحانی است و یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله مطالعه کنش زیارت در پیادهروی اربعین از منظر جوانان مد نظر است. این مطالعه کیفی است و دادههای آن از طریق مصاحبه نیمهساختیافته گردآوری شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 35 نفر از زائران جوان ایرانی (35-18 سال) در مسیر پیادهروی اربعین از شهر نجف تا شهر کربلا در اربعین سال 1398 مصاحبه شد. پس از تحلیل دادههای کیفی پنج مضمون اصلی شناسایی شد که عبارتانداز: 1) سفر فیزیکی؛ 2) شناختی، اعتقادی؛ 3) تجربی، احساسی؛ 4) سبک زندگی اربعینی؛ و 5) هویت اربعینی. هر کدام از این مضامین دارای زیر مقولات فرعی نیز هستند. نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است پیادهروی اربعین عاملی هویتساز محسوب شده و نقش اساسی در آرامش و نشاط و شادابی معنوی و جسمی و روحی جوانان ایفا میکند. همچنین برتری نیتمندی معنوی و اخروی زائران در برابر نیت مدنی، مادی و دنیوی از دیگر نتایج این پژوهش است.
جامعه شناسی
محمدرضا طالبان
چکیده
علوم اجتماعی در طول بیش از دو قرن در مطالعهٔ علمی دین تحت سیطرهٔ «مفروضهٔ کنشگر نامعقول» قرار گرفته بود. دینداری و رفتارهای مذهبی بر اساس تفکر ابتدایی، انگیزشهای رواننژندی و شرطیسازی اجتماعی تبیین میشد و افول دین و دینداری نیز بهعنوان پیامدِ اجتنابناپذیر روشنگریهای علم و پیشرفتهای تکنولوژیک دیده میشد. از اواخر ...
بیشتر
علوم اجتماعی در طول بیش از دو قرن در مطالعهٔ علمی دین تحت سیطرهٔ «مفروضهٔ کنشگر نامعقول» قرار گرفته بود. دینداری و رفتارهای مذهبی بر اساس تفکر ابتدایی، انگیزشهای رواننژندی و شرطیسازی اجتماعی تبیین میشد و افول دین و دینداری نیز بهعنوان پیامدِ اجتنابناپذیر روشنگریهای علم و پیشرفتهای تکنولوژیک دیده میشد. از اواخر قرن بیستم و بهویژه اوایل قرن بیستویکم مجموعهای فزاینده از دادههای تجربی حاصل از تحقیقات علوم اجتماعی نشان دادهاند که این رویکرد سنتی به مطالعهٔ علمی دین معیوب میباشد. بسیاری از این دادهها، بهطور جدی، با مدعاهای قدیمی ولی محبوبِ دانشپژوهان علوم اجتماعی مبنی بر «ناسازگاری علم با دین»، «افول و زوال تدریجی دین» و «ریشههای آسیبشناختی التزام مذهبی» در چالش بودهاند. شواهد پژوهشی ارائهشده در مقالهٔ حاضر نیز نشان داد که اکثر ادبیات حجیم مربوط به ارتباط تحصیلات دانشگاهی با کاهش دینداری دانشجویان، که تحت سیطرهٔ پارادایم سکولاریزاسیون و فرضیهٔ ناسازگاری علم با دین تولید شده بود، از حمایت تجربی لازم برخوردار نیست. همچنین، تحلیل دادههای مربوط به دینداری مسلمانان ایرانی نشان داد که تفاوت دینداری جمعیت نمونهٔ تحقیق بیشتر تحتتأثیر زمینهٔ مذهبی خانوادگی آنان بوده است نه تحصیل در دانشگاه؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که غالباً بهعنوان تأثیرات دانشگاه بر کاهشِ التزام مذهبی دانشجویان در مقایسه با همتایانشان، که فاقد تحصیلات دانشگاهی بودهاند، مطرح میشود اغلب بهخاطر تفاوت در زمینههای خانوادگی و جامعهپذیری اولیهٔ آنان قبل از ورود به دانشگاه بوده؛ نهاینکه محصول تجربیات آنان بعد از ورود به دانشگاهها باشد.
جامعه شناسی
نسرین عربی؛ محسن نوغانی دخت بهمنی؛ غلامرضا صدیق اورعی
چکیده
نذرهای مالی از منظر جامعهشناختی کنشی اجتماعی، اقتصادی، مشارکتی و معطوف به خیر جمعی هستند که با توجّه به شرایط کنونی جامعۀ ما ظرفیت فراوانی برای توانمندسازی گروههای آسیبپذیر و مقابله با فقر دارند. بر این اساس، هدف این مقاله توصیف و تفسیر معنای پدیدهٔ نذر از منظر کنشگران، دلائل آنها برای انتخاب روشهای ادای نذر و در ...
بیشتر
نذرهای مالی از منظر جامعهشناختی کنشی اجتماعی، اقتصادی، مشارکتی و معطوف به خیر جمعی هستند که با توجّه به شرایط کنونی جامعۀ ما ظرفیت فراوانی برای توانمندسازی گروههای آسیبپذیر و مقابله با فقر دارند. بر این اساس، هدف این مقاله توصیف و تفسیر معنای پدیدهٔ نذر از منظر کنشگران، دلائل آنها برای انتخاب روشهای ادای نذر و در نهایت کشف موانع مسؤلیّتپذیری و مشارکت اجتماعیِ کنشگران است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون و بهکارگیری مصاحبۀ نیمهساختاریافته و روایتی، و با مراجعه به 18مشارکتکننده دادهها در شهر مشهد جمعآوری شد. براساس یافتهها، مشارکتکنندگان از حیث تفسیر معنای نذر به دو گروه آگاه و نیمهآگاه تفکیک میشوند. از مقایسۀ کنش این دو گروه مشخّص میشود که نوع کنش مشارکتکنندگان آگاه بیشتر عقلانی معطوف به هدف یا ارزش بوده و این دسته احساس مسئولیتپذیری بیشتری داشته ونذرهای مالی خود را بهصورت اجتماعی و مشارکتی انجام میدهند. نوع کنش مشارکتکنندگان نیمهآگاه اغلب عاطفی معطوف به هدف یا ارزش بوده و روشهای نذردهی انفرادی را برمیگزینند. یافتهها نشان میدهد که موانع مسئولیتپذیری و مشارکت اجتماعی در نذرهای مالی از دید مشارکتکنندگان در چهاردسته قرار میگیرند: آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی. در نهایت براساس یافتهها برای رفع موانع پیشروی کنشگران نذر، مدلی مفهومی پیشنهاد شده است.
جامعه شناسی
نفیسه جابریان؛ علی ربیعی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی
چکیده
مقالۀ حاضر، پژوهشی در راستای تحلیل تحولات نگرشی در روابط اجتماعی افرادی است که در مجموعۀ معنویتگرای فرادرمانی مشارکت داشتهاند. این مقاله، پژوهشی تحلیلیـتوصیفی است که به روش نظریۀ پهنهمحور بر روی چهارده نفر از اعضای پیوسته فعال و غیرفعال و گسسته این مجموعه انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که تغییرات در بین دو گروه ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، پژوهشی در راستای تحلیل تحولات نگرشی در روابط اجتماعی افرادی است که در مجموعۀ معنویتگرای فرادرمانی مشارکت داشتهاند. این مقاله، پژوهشی تحلیلیـتوصیفی است که به روش نظریۀ پهنهمحور بر روی چهارده نفر از اعضای پیوسته فعال و غیرفعال و گسسته این مجموعه انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که تغییرات در بین دو گروه مصاحبهشونده، یکسان نیست و حتی گاهی عکس هم بوده است؛ بهگونهای که جهانبینی و ایدئولوژیای که با مشارکت در گروه و بهواسطۀ تجربۀ معنوی بهدست میآید، در بین افراد مختلف، متفاوت است و اکثراً از نظر اعضای پیوسته، مثبت و از نظر اعضای گسسته، منفی ارزیابی میشود. تحولات شناختی و نگرشی اعضا در چهار بعد دستهبندی شده است که هریک پیامدهای خاصی دارد. چهار بعد یادشده عبارتاند از: شناسایی ابعاد پنهان خود، ادراک وحدت و حس یگانگی، باور به شعورمندی هستی و تسلیم و واگذاری امور به آن، و باور به وجود هستیهای غیرارگانیک.
جامعه شناسی
ابراهیم فیاض؛ ایمیلیا نرسیسیانس؛ احمد نادری؛ نافع باباصفری
چکیده
منطقه قومیـفرهنگی اورامان با ترکیب چندگانه و پیچیدهای از منابع هویتی روبهرو است که شناخت آن به بررسی عمیق و بسترمندی نیاز دارد. این مقاله تلاش میکند با رویکرد کیفی به بررسی منابع هویتی مردم اورامیزبان بپردازد. دادههای این پژوهش، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 33 صاحبنظر و افراد آگاه کلیدی اورامی که با حداکثر ...
بیشتر
منطقه قومیـفرهنگی اورامان با ترکیب چندگانه و پیچیدهای از منابع هویتی روبهرو است که شناخت آن به بررسی عمیق و بسترمندی نیاز دارد. این مقاله تلاش میکند با رویکرد کیفی به بررسی منابع هویتی مردم اورامیزبان بپردازد. دادههای این پژوهش، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 33 صاحبنظر و افراد آگاه کلیدی اورامی که با حداکثر تنوع انتخاب شدهاند، گردآوری شد. تحلیل دادهها با دو نرمافزار مکسکیودیای و انویوو مبتنیبر تحلیل محتوای کیفی قراردادی پیشنهادی گرنهایم و لاندمن انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که منابع هویتی در منطقه اورامان، متشکل از چهار درونمایه «هویت قومی اورامیـکردی»، «هویت ملی ایرانی»، «هویت دینی» و «هویت مدرن» است. مقولههای هویت قومی اورامیـکردی شامل زبان و ادبیات اورامی، نمادهای اورامی، تعلق خاطر و افتخار به اورامی بودن، حفظ و دفاع از منابع و منافع اورامی، موسیقی و آواز، و تأکید بر یکپارچگی اجتماعی مناطق مختلف بهعنوان قوم کرد است. مقولههای هویت ملی ایرانی دربردارندۀ حضور زبان و ادبیات فارسی در زندگی روزمره، موسیقی و آواز، آیینها و ارزشهای ایرانی، و وفاداری ملی ایرانی است؛ مقولههای هویت دینی شامل اعتقادات، مناسک، تصوف و عرفان قادریه و نقشبندیه، جایگاه دین در حوزه عمومی، مدارا و تساهل، و احیاگراییـبنیادگرایی است و مقولههای هویت مدرن نیز دربردارندۀ بهچالش کشیدن باورهای پیشینیان، تفکر، نقد و آگاهیبخشی، انسانگرایی و گرایش به مدرنیسم، جهانوطنی و مصرف است. درنهایت، برمبنای یافتهها، الگوی منابع هویتی مردم اورامی بازشناسی و ارائه شده است.
جامعه شناسی
علی اشرف نظری؛ میلاد یزدان پناه
چکیده
نظام ایلیـعشیرهای ایل قشقایی دارای تاریخی کهن است که باتوجهبه شرایط زندگی کوچی و عشایری شکل گرفته است. این نظام دارای سازمانهای سیاسیـاداری خاص خود بوده که متناسب با شرایط زندگی عشایری و بهصورت سیار تنظیم شده است. دررأس این نظام ایلی، مقامی به نام ایلخان وجود داشت که از ابتدای تشکیل ایل درزمان صفویان در دست یک خاندان ...
بیشتر
نظام ایلیـعشیرهای ایل قشقایی دارای تاریخی کهن است که باتوجهبه شرایط زندگی کوچی و عشایری شکل گرفته است. این نظام دارای سازمانهای سیاسیـاداری خاص خود بوده که متناسب با شرایط زندگی عشایری و بهصورت سیار تنظیم شده است. دررأس این نظام ایلی، مقامی به نام ایلخان وجود داشت که از ابتدای تشکیل ایل درزمان صفویان در دست یک خاندان به نام شاهیلو بود. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که ساختار سیاسیـاجتماعی در ایل قشقایی به چه صورت بوده و سازوکارهای مشروعیتبخش قدرت در آن چگونه حفظ میشده است؟ فرضیۀ مقاله این است که ساختار سیاسیـاجتماعی ایل قشقایی بهگونهای سلسلهمراتبی در پاسخ به نیازهای ایل بوده است و ساختار قدرت در آن نه لزوماً براساس قدرت معطوف به خشونت حاکمان و زور محض رؤسای ایل، بلکه براساس نمادها، مناسک و آدابورسوم سامان یافته است. ازاینرو، اساس پژوهش حاضر، چارچوب نظری خشونت یا سلطۀ نمادین، بررسی سازوکارها و مؤلفههای درونی مشروعیتبخش قدرت رهبران و تلاش برای مطالعۀ موضوع از چشمانداز جامعهشناسی تاریخی بوده است.