جامعه شناسی
ابراهیم فیاض؛ ایمیلیا نرسیسیانس؛ احمد نادری؛ نافع باباصفری
چکیده
منطقه قومیـفرهنگی اورامان با ترکیب چندگانه و پیچیدهای از منابع هویتی روبهرو است که شناخت آن به بررسی عمیق و بسترمندی نیاز دارد. این مقاله تلاش میکند با رویکرد کیفی به بررسی منابع هویتی مردم اورامیزبان بپردازد. دادههای این پژوهش، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 33 صاحبنظر و افراد آگاه کلیدی اورامی که با حداکثر ...
بیشتر
منطقه قومیـفرهنگی اورامان با ترکیب چندگانه و پیچیدهای از منابع هویتی روبهرو است که شناخت آن به بررسی عمیق و بسترمندی نیاز دارد. این مقاله تلاش میکند با رویکرد کیفی به بررسی منابع هویتی مردم اورامیزبان بپردازد. دادههای این پژوهش، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 33 صاحبنظر و افراد آگاه کلیدی اورامی که با حداکثر تنوع انتخاب شدهاند، گردآوری شد. تحلیل دادهها با دو نرمافزار مکسکیودیای و انویوو مبتنیبر تحلیل محتوای کیفی قراردادی پیشنهادی گرنهایم و لاندمن انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که منابع هویتی در منطقه اورامان، متشکل از چهار درونمایه «هویت قومی اورامیـکردی»، «هویت ملی ایرانی»، «هویت دینی» و «هویت مدرن» است. مقولههای هویت قومی اورامیـکردی شامل زبان و ادبیات اورامی، نمادهای اورامی، تعلق خاطر و افتخار به اورامی بودن، حفظ و دفاع از منابع و منافع اورامی، موسیقی و آواز، و تأکید بر یکپارچگی اجتماعی مناطق مختلف بهعنوان قوم کرد است. مقولههای هویت ملی ایرانی دربردارندۀ حضور زبان و ادبیات فارسی در زندگی روزمره، موسیقی و آواز، آیینها و ارزشهای ایرانی، و وفاداری ملی ایرانی است؛ مقولههای هویت دینی شامل اعتقادات، مناسک، تصوف و عرفان قادریه و نقشبندیه، جایگاه دین در حوزه عمومی، مدارا و تساهل، و احیاگراییـبنیادگرایی است و مقولههای هویت مدرن نیز دربردارندۀ بهچالش کشیدن باورهای پیشینیان، تفکر، نقد و آگاهیبخشی، انسانگرایی و گرایش به مدرنیسم، جهانوطنی و مصرف است. درنهایت، برمبنای یافتهها، الگوی منابع هویتی مردم اورامی بازشناسی و ارائه شده است.
جامعه شناسی
احمد نادری؛ بهروز روستاخیز؛ ابراهیم فیاض؛ محمدعثمان حسین بر
چکیده
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریانهای اندیشهای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشمانداز هویتی ویژهای را توسعه میدهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی بهطور عام و مسئله هویت قومی بهطور خاص، پدیدهای اجتماعی است که میتواند زمینهساز مناقشههای اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم ...
بیشتر
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریانهای اندیشهای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشمانداز هویتی ویژهای را توسعه میدهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی بهطور عام و مسئله هویت قومی بهطور خاص، پدیدهای اجتماعی است که میتواند زمینهساز مناقشههای اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم گوناگونی اندیشههایی که در مورد مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران، بهویژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. این پژوهش کیفی با استفاده از مجموعهای از تکنیکها، بهویژه با تأکید بر روششناسی تاریخی، مطالعات کتابخانهایـاسنادی، و نیز تأملات میدانی، پس از طرح بحثی نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعی بلوچهای ایران، نخست به ارائه نوعی دستهبندی از نیروها و گروههای اجتماعی مطرح در جامعۀ موردمطالعه پرداخته و سپس، بر این مبنا، بحثی را دربارۀ گفتمانهای رقیب در آن ارائه کرده است. یافتهها نشان میدهد که تأثیرگذارترین گروههای اجتماعی مطرح در سپهر سیاسی و اجتماعی بلوچستان ـبهویژه در یک سده اخیرـ عبارت بودهاند از: 1) سردارها، خوانین و اشرافیت سنتی؛ 2) نخبگان قومی ناسیونالیست و ملیگرا؛ 3) روحانیون، مولویها و فعالان مذهبی؛ 4) روشنفکران و فعالان مدنی تجددگرا. بهنظر میرسد که هریک از این گروهها، در چارچوب و فضـای اندیشگانی ویژهای فعالیت مـیکند؛ در مقاله حاضـر، این موضوع با ارائه چهار دستۀ گفتمانی، بررسی شده اسـت: 1) گفتمانهای خودمحور و قومگرایانه؛ 2) گفتمانهای ناسیونالیستی و ملیگرایانه؛ 3) گفتمانهای سیاسیـاجتماعی مذهبمحور؛ 4) گفتمانهای سیاسیـاجتماعی بازاندیشانه.
جامعه شناسی
حسنعلی عرب
چکیده
مدت زیادی است که باستانشناسان برمبنای نظریههایی مانند رهیافت مستقیم تاریخی، اقدام به مطالعۀ جوامع معاصر کرده و براساس مدارک باستانشناختی و مطالعات مردمنگاری، جوامع گذشته را بازسازی میکنند. آنچه در فرهنگ عامۀ مردم وجود دارد، بخشی از پژوهشهای آنها را دربر میگیرد. براساس آداب و رسوم فعلی که در میان مردم منطقۀ بختیارینشین ...
بیشتر
مدت زیادی است که باستانشناسان برمبنای نظریههایی مانند رهیافت مستقیم تاریخی، اقدام به مطالعۀ جوامع معاصر کرده و براساس مدارک باستانشناختی و مطالعات مردمنگاری، جوامع گذشته را بازسازی میکنند. آنچه در فرهنگ عامۀ مردم وجود دارد، بخشی از پژوهشهای آنها را دربر میگیرد. براساس آداب و رسوم فعلی که در میان مردم منطقۀ بختیارینشین وجود دارد، برخی از آثار باستانی که «استودان» نام دارند را به کوچگران مربوط دانسته و معتقدند، افراد فرتوت را هنگام کوچ در آنها قرار میدادند. در این مقاله ابتدا محیط جغرافیایی منطقه بهعنوان زمینۀ تحقیق قلمداد شده و سپس با نگاهی مردمشناسانه، قوم بختیاری و آدابورسوم آنها بررسی شده و سپس با رویکردی باستانشناختی و بررسی دادههای جدید این حوزه، سعی در ارزیابی این امر داشته و آن را برآمده از اذهان عامه مردم بهدلیل ناآشنایی آنها با کاربری دقیق این آثار دانسته است.