آموزش عالی
فاطمه لولائی؛ سوسن باستانی؛ مقصود فراستخواه
چکیده
دگرگونیهای شگرف عرصۀ اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر، سبب دگرگونیهای بنیادینی در بخشهای گوناگون زندگی بشر شدهاند. نکتۀ مهم این است که ظهور فناوریهای مجازی، تنها یک دگرگونی متعارف فنی نیست، بلکه دارای سرشت فرهنگی است. دانشگاه نیز ازجمله نهادهایی است که بهگونهای خاص از این دگرگونیها تأثیر پذیرفته است. چنین شرایطی، ارتباط ...
بیشتر
دگرگونیهای شگرف عرصۀ اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر، سبب دگرگونیهای بنیادینی در بخشهای گوناگون زندگی بشر شدهاند. نکتۀ مهم این است که ظهور فناوریهای مجازی، تنها یک دگرگونی متعارف فنی نیست، بلکه دارای سرشت فرهنگی است. دانشگاه نیز ازجمله نهادهایی است که بهگونهای خاص از این دگرگونیها تأثیر پذیرفته است. چنین شرایطی، ارتباط بین دانشجویان و استادان، شیوۀ دسترسی به اطلاعات، و خلق و اشتراک محتوا را دگرگون کرده است. هدف مقالۀ حاضر، بررسی تجربۀ مجازی شدن و فرهنگ دانشگاهی است. شیوۀ انجام پژوهش، کیفی و روش بهکاررفته برای انجام آن، روش پدیدارشناسی بوده است. دراینراستا، مصاحبههای نیمهساختمندی انجام شده است. مشارکتکنندگان بهگونهای هدفمند از میان دانشجویان، دانشآموختگان، اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاه برگزیده شدهاند. دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیهوتحلیل شدهاند که برآیند آن، 10 خوشۀ معنایی بوده است. نتایج پژوهش، دوگانگی در پاسخها را نشان میدهد؛ دستهای از مصاحبهشوندگان بر کارکردهای مجازی شدن در فرهنگ دانشگاهی در ابعاد ارتباطی، آموزشی، و سبک زندگی تأکید داشته و بر این نظر بودهاند که این فضا، درهایی را بهروی دانشگاهها گشوده است؛ اما دستۀ دیگر، به پیامدهای منفی مجازی شدن در فرهنگ دانشگاهی و ابعاد گوناگون آن اشاره کردهاند. یافتههای پژوهش، گویای این است که با مجازی شدن، تغییرات مهمی در ابعاد گوناگون فرهنگ دانشگاهی رخ داده است که باید در سطوح خرد و کلان به آنها توجه شود.
آموزش عالی
زهرا ماهر
چکیده
پیامدهای کرونا برای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، حوزۀ عمومی، و زندگی روزمرۀ مردم آشکار است. برپایۀ دیدگاه صاحبنظران آموزش عالی، پیامدهای کرونا برای آموزش بهطور عام و آموزش عالی بهشکل خاص، نهتنها کمتر از نهادهای اجتماعی دیگر نیست، چهبسا فراگیرتر نیز هست. نخستین و مهمترین اثر و پیامد آسیبزای کرونا، مربوط به بخش و کارکرد «آموزش» ...
بیشتر
پیامدهای کرونا برای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، حوزۀ عمومی، و زندگی روزمرۀ مردم آشکار است. برپایۀ دیدگاه صاحبنظران آموزش عالی، پیامدهای کرونا برای آموزش بهطور عام و آموزش عالی بهشکل خاص، نهتنها کمتر از نهادهای اجتماعی دیگر نیست، چهبسا فراگیرتر نیز هست. نخستین و مهمترین اثر و پیامد آسیبزای کرونا، مربوط به بخش و کارکرد «آموزش» دانشگاهی است. آموزش حضوری برای زمان قابلتوجهی معلق ماند و برنامههای حضوری آموزش استادـشاگردی و فعالیتهای مربوط به تدریس سنتی بهحاشیه رفت. در پژوهش حاضر، سعی شده است تجربههای زیسته و ادراک دانشجویان و مدرسان نظام آموزش مجازی، بازنمایی شود؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش، بررسی ادراکها و تجربۀ زیسته استادان و دانشجویان دانشگاه اصفهان از آموزش مجازی در دوران کرونا است تا با شناخت مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی دخیل در فرایند آموزش مجازی، مهمترین آسیبهای (چالشهای) این نوع آموزش در دانشگاه شناسایی، و با تکیه بر این یافتهها، راهکارهای مؤثری برای تقویت آموزش مجازی در دانشگاه ارائه شود. روش بهکاررفته برای انجام پژوهش، روش کیفیِ «پدیدارشناختی» و جامعۀ آماری بخش کیفی پژوهش، دربردارندۀ کلیۀ استادان و دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. مجموع شرکتکنندگان در بخش کیفی پژوهش، 32 نفر بودهاند که 14 نفر از آنها از استادان و 18 نفر از دانشجویان بودند که براساس نمونهگیری هدفمند ترکیبی، انتخاب شدند. دادههای پژوهش با استفاده از روش هفتمرحلهای کلایزی (1978) تجزیهوتحلیل شده است. برپایۀ یافتههای پژوهش، آسیبهای آموزش مجازی عبارتاند از: «آسیبهای آموزشی»، «آسیبهای مربوط به فرهنگ دانشگاهی»، «آسیبهای مربوط به زیرساختهای اجتماعیـاقتصادی»، و «آسیبِ کاهش حس حضور».
آموزش عالی
سعید رضا عاملی؛ راضیه صیادی
چکیده
از آنجا که دانشگاه تهران یکی از نهادهای مهم علمی کشور است و دانشجو بعنوان رکن نهادهای دانشگاهی محسوب میشود، دو پرسش اصلی در این رابطه مطرح است: زیستجهان دانشجویی در دانشگاه تهران چیست؟ و این زیستجهان چه ارتباطی با فضا و مأموریت دانشگاه دارد؟ در این مقاله برای مطالعۀ چنین زیستجهانی، دیدگاههای نظری زیستجهان و کنش ارتباطی ...
بیشتر
از آنجا که دانشگاه تهران یکی از نهادهای مهم علمی کشور است و دانشجو بعنوان رکن نهادهای دانشگاهی محسوب میشود، دو پرسش اصلی در این رابطه مطرح است: زیستجهان دانشجویی در دانشگاه تهران چیست؟ و این زیستجهان چه ارتباطی با فضا و مأموریت دانشگاه دارد؟ در این مقاله برای مطالعۀ چنین زیستجهانی، دیدگاههای نظری زیستجهان و کنش ارتباطی در جهان زندگی به کاررفته است. اطلاعات میدانی نیز با اتخاذ روششناسی مردمنگارانه و دو ابزار این روش یعنی مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختیافته به دست آمد. با استفاده از روش مردمنگارانه دانشکده پزشکی از پردیس علوم پزشکی، دانشکده مهندسی برق و الکترونیک، مهندسی مکانیک و مهندسی عمران و نقشهبرداری از پردیس فنی و دانشکده نمایش و موسیقی از پردیس هنرهای زیبا و همچنین دانشکده علوم اجتماعی از مجموعه علوم اجتماعی و رفتاری انتخاب و با سی نفر از دانشجویان مصاحبه انجام شده است. زیستجهان دانشجویی با هشت مقوله دانشجو، استاد، هم کلاسی، اصطلاحات دانشجویی، رشتۀ تحصیلی، رسانۀ فضای مجازی، دانشگاه و خوابگاه تعریف شد و این نظام بههمپیوسته مورد مداقه قرار گرفته است. نتایج برخواسته از مصاحبه عمیق و کیفی بر این معنا تأکید میکند که با یک اختلال معنایی برای «حس دانشجو بودن»، روحیه همکاری علمی و افق نگاه به آینده در پرتو نقش فعال و مؤثر دانشجو و دانشگاه برای پیشرفت و توسعه کشور وجود دارد که مستلزم برنامهریزی چند متغیره برای تقویت آن در دوران گذار از دانشگاه منزوی به دانشگاه پیوند خورده با جهان است.
آموزش عالی
فاطمه نصراللهی نیا؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ مقصود فراستخواه؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی ...
بیشتر
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی که محیطهای دانشگاهی برای تولید علم خود با آن روبرو هستند، مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که عوامل و چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی کدامند؟ بدینمنظور، با بهکارگیری روش فراترکیب، تعداد 62 مقاله موردبررسی قرار گرفت که مقولهها و کدهای مرتبط آنها با استفاده از تحلیل محتوا استخراج و شناسایی شدند. بر اساس یافتهها مشخص شد که عوامل مؤثر بر تولید علم در میدان دانشگاهی شامل مقولات «سرمایه اجتماعی»، «عوامل ساختاری-مدیریتی»، «زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم»، «سرمایه نمادین» و «سرمایه علمی» و همچنین چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی در چهار مقوله «مسائل اجتماعی و ارتباطی»، «مسائل ساختاری و مدیریتی»، «مسائل مربوط به زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم» و «مسائل فرهنگی»، تقسیمبندی شدند.
آموزش عالی
مهدی سپهر؛ سیدحسین سراجزاده؛ بیژن زارع؛ کرم حبیبپور گتابی
چکیده
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. ...
بیشتر
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که منازعات معنایی در عرصۀ آموزش و پرورش، در فضایی که «جهاد فرهنگی» ایجاد نمود، تغییر بنیادی در اهداف، محتوا، ساختار، برنامهها و فلسفۀ آموزش و پرورش را با محوریت نشانۀ «اسلامیسازی» مفصلبندی کرد. این نشانۀ محوری از طریق کنشهایی مثل تغییر محتوای دروس، پاکسازی نیروی انسانی و حذف نشانههای گفتمان سابق، تأسیس نهاد امور تربیتی، جهتدهی به فعالیتهای فوق برنامه، دولتیکردن مدارس و...، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی این معنا نیز با برجستهشدن ضرورت تثبیت نشانههای گفتمان انقلاب اسلامی پیوند برقرار کرد.
آموزش عالی
رضا ماحوزی
چکیده
توسعه در معنای جدید آن، نیازمند فرهنگ ویژه خود است؛ بهاینمعنا که از بطن فرهنگ خاصی برمیخیزد و همین فرهنگ، حامی و پشتوانۀ آن است. برپایۀ این سخن، هر کشوری که شکلی از شکلهای توسعه را دنبال کند، بهناچار باید زمینۀ فرهنگی آن را نیز فراهم کند و فرهنگ آن را بسازد؛ درغیراینصورت، توسعه به ضد خود تبدیل میشود. اما تحول فرهنگی معطوف ...
بیشتر
توسعه در معنای جدید آن، نیازمند فرهنگ ویژه خود است؛ بهاینمعنا که از بطن فرهنگ خاصی برمیخیزد و همین فرهنگ، حامی و پشتوانۀ آن است. برپایۀ این سخن، هر کشوری که شکلی از شکلهای توسعه را دنبال کند، بهناچار باید زمینۀ فرهنگی آن را نیز فراهم کند و فرهنگ آن را بسازد؛ درغیراینصورت، توسعه به ضد خود تبدیل میشود. اما تحول فرهنگی معطوف به توسعه، گاهی با حذف برخی از مؤلفههای فرهنگیِ ازپیشموجود همراه میشود. انسانشناسی فرهنگی- که فرهنگ در معنای عام آن را مطالعه میکند- درصدد این است که ازیکسو، با پذیرش اصل نسبیتگرایی فرهنگی، تکثر فرهنگها را بهرسمیت بشناسد و ازسویدیگر، بنا به اقتضاهای توسعه، ملزومات فرهنگی توسعه را درنظر بگیرد و با نگاهی ارزشگذارانه دربارۀ فرهنگها قضاوت کند. این کوشش که به شاخۀ جدیدی از انسانشناسی بهنام انسانشناسی توسعه انجامیده است، تلاش میکند بهکمک منطق بومیهای فرودست، فرادستان توسعهگرا را بهچالش بکشد و آنها را متوجه پیامدهای تصمیمهای شتابزدهشان کند. این نوشتار درصدد است، چالش پیشروی انسانشناسی فرهنگی در جمع این دو مؤلفه را تشریح و راهحلهای پیشنهادشده را تحلیل کند. انسانشناسی در شرایط امروزی ازیکسو در پی ایجاد پیوند میان واقعیتهای چندگانۀ جهان انسانی است و ازسویدیگر، برای حفظ تکثر فرهنگی بهمثابه منبع ذخیرۀ خلاقیت فرهنگی تلاش میکند.
آموزش عالی
فرید عزیزی؛ زبیر محمدی بلبان آباد؛ حسین باقری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربههای زیستۀ استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی در دوره گسترش کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ همۀ استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود که یا سابقۀ شرکت در کلاسهای مجازی را همزمان با شروع بیماری کرونا داشتهاند، یا اینکه در طول این دوران، در کلاسهای یادشده تدریس کردهاند. پژوهشگر، پس از انجام مصاحبه با 31 دانشجو و استاد دانشگاه کردستان، به اشباع نظری دست پیدا کرد. یافتههای این پژوهش، نشان داد که کلاسهای مجازی، در مقایسه با شکل پیشین کلاسها، سبب زوال و از دست رفتن موقعیتها، کارکردها، و نقشهای پرشماری در عرصۀ نهاد دانشگاه شدهاند. بهنظر بسیاری از دانشجویان، با محروم شدن دانشجو از فضای فیزیکی، امکان تعاملات و گفتوگوهای رخداده بین طرفین (دانشجو/ دانشجو، دانشجو/ استاد و استاد/ استاد) بهگونهای غمانگیز از بین خواهد رفت و جای خود را به نوعی فرایند مکانیکی و بانکی انتقال مطالب و مواد آموزشی از یک منبع فرستنده به پیامگیرنده خواهد داد؛ فرایندی که سرانجام، پیامدهای منفیای برای نحوۀ یادگیری، خلاقیت، فعالیت، و توانمندی دانشجویان خواهد داشت. بهنظر استادان نیز شکلگیری و همهگیر شدن این کلاسها در ایران، موجب تغییر نقش استادان در کلاسهای مجازی میشود و آنها از مخزنداری اطلاعاتی در حالت خوشبینانه به حامیان دانش تبدیل میشوند. بهنظر بسیاری از استادان، یکی دیگر از آسیبهای ناخواستۀ این نوع کلاسها، از بین رفتن تعاملات و گفتوگوها، بین اعضای جامعۀ علمی (کنشگران علمی) دانشگاه است.
آموزش عالی
خدیجه کشاورز
چکیده
یافتههای مقاله نشان میدهد که با وجود سابقه زیاد حضور زنان در آموزش عالی ایران بهعنوان عضو هیئت علمی، با تداوم شکاف جنسیتی در میان اعضای هیئت علمی روبهرو هستیم و هر چقدر از نردبان سلسلهمراتب حرفهای در دانشگاه بالاتر میرویم، این شکاف تقویت میشود. پرسش محوری این است که زنان برای ورود به حرفۀ استادـپژوهشگری با چه ...
بیشتر
یافتههای مقاله نشان میدهد که با وجود سابقه زیاد حضور زنان در آموزش عالی ایران بهعنوان عضو هیئت علمی، با تداوم شکاف جنسیتی در میان اعضای هیئت علمی روبهرو هستیم و هر چقدر از نردبان سلسلهمراتب حرفهای در دانشگاه بالاتر میرویم، این شکاف تقویت میشود. پرسش محوری این است که زنان برای ورود به حرفۀ استادـپژوهشگری با چه چالشهایی مواجه هستند و روایت آنان از طی این مسیر در بطن مناسبات جنسیتی موجود چیست؟ همچنین این مقاله به عوامل تسهیلگر و موانع دستیابی به این حرفه از نگاه استادـپژوهشگران زن خواهد پرداخت. رویکرد این مقاله کیفی است و از میان تکنیکهای مختلف مورد استفاده در پژوهش کیفی برای دستیابی به اطلاعات موردنیاز، از تکنیک مصاحبهٔ عمیق استفاده شده است. در تحلیل دادهها از روشتحلیل تماتیک استفاده شده است. برای رسیدن به فهمی دقیقتر از ورود زنان به زندگی حرفهای دانشگاهی، دانشگاه تهران و دانشگاه خلیجفارس بوشهر را انتخاب کردهایم. بر اساس روایت مشارکتکنندگان پژوهش، برخوردهای تبعیضآمیز نسبت به زنان در برخی از جلسات جذب متقاضیان دیده میشود. وجود معیارهای فراآکادمیک در جلسات جذب، تغییر مداوم آییننامهها و تصمیمات و نیز وجود لابیهای مردانه از دشواریهای ورود به حرفۀ دانشگاهی است. برخی از مسائلی که زنان از آن بهعنوان دشواریهای جذب نام میبرند، ممکن است میان زنان و مردان مشترک باشد؛ اما باید توجه داشت که در بطن مناسبات جنسیتی موجود، حتی مسائل مشترک بین زن و مرد برای هر کدام سویه و شکلی دیگرگون مییابد.
آموزش عالی
قاسم زائری؛ حاجیه محمدعلی زاده
چکیده
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها(63ـ1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامیکردن است. نکتۀ مهم، تاریخیبودن ایدۀ انقلاب فرهنگی در دانشگاههاست: این ایده محصول یک نقطۀ زمانیـمکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربههای متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی ...
بیشتر
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها(63ـ1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامیکردن است. نکتۀ مهم، تاریخیبودن ایدۀ انقلاب فرهنگی در دانشگاههاست: این ایده محصول یک نقطۀ زمانیـمکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربههای متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی در چین و انقلاب سفید ایران و جنبشهای جدید فرهنگی اروپا یا بازخوانی بعثت فرهنگی پیامبر اسلام(ص) و نیز درتقابلبا برخی رویههای فرهنگی نظیر فرهنگ طاغوتی یا فرهنگ استعماری در دورۀ پهلوی است. مقاله نشان میدهد که براساس شرایط پیشگفته، همۀ نیروهای سیاسی و اجتماعی درگیر در انقلاب اسلامی با تحول در دانشگاه توافق داشتند و همگی در مقطع اولیۀ پس از انقلاب اسلامی(یا قبل از آن) فعالیتهایی را برای دگرگونی در وضعیت دانشگاهـعلم آغاز کرده بودند. وقوع انقلاب موجب شد تا امکان پیگیری و تحقق این ایده فراهم شود. بهعلاوه با آشکارشدن اختلافنظر نیروهای درگیر در انقلاب بر سر ماهیت و ساختار نظم سیاسی جدید در مرحلۀ مابعد انقلاب، و تبدیل دانشگاه به ابژۀ سیاسی نیروهای مخالف و متعارض، پیدایی مناقشۀ جداییطلبی قومی، تسخیر سفارت آمریکا، آغاز جنگ تحمیلی، و بهخصوص تغییر رفتار برخی گروهها از کنشگری سیاسی به رفتار نظامی و تروریستی بهویژه در سالهای 59 و شصت، عملاً گفتار اسلامیکردن غلبهیافت و گفتارهای رقیب از رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاهها کنار رفت یا در حاشیه قرارگرفت. در این مقاله از شیوۀ میشل فوکو برای تباریابی و تحلیل مبدأ استفاده میشود.
آموزش عالی
زهرا نیک نام
چکیده
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان ...
بیشتر
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالشها و دشواریهایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه میشوند، میتواند در شکلگیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل میکند مانع بهوجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان این موضوع در مباحث مرتبط با «مبادلات دانشگاهی» و «مطالعات دوره دکتری»، بهعنوان مباحث مهم و مرتبط با بینالمللیشدن آموزشعالی است. روش تحقیق بهشیوهٔ مردمنگاری است و اطلاعرسانهای این پژوهش یازده دانشجوی دکتری از کشورهای افغانستان، لبنان و هند در رشتهها و دانشگاههای مختلف بودند که بهصورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرحواره مفهومی مک آلپاین و نورتن (2012) برای فهم کلیت تجارب دانشجویان بهکار گرفته شد. تجارب زیستهٔ دانشجویان با مد نظر داشتن سه بافت الف) رشتهای/گروه آموزشی؛ ب) نهادی؛ و ج) اجتماعی/فرااجتماعی، تفسیر شد. این بافتهای تو در تو امکان شناخت لایهها و پیچیدگیهای زندگی و تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را فراهم آورد. یافتههای پژوهش ذیل نُه مقوله توصیف و تفسیر شد. نتایج حاکی از آن است که بهرغم آنکه تجارب زیستۀ این دانشجویان از تحصیل در کشورمان در کل منفی نبوده است، اما در مجموع بهگونهای نبوده است که توانایی گفتگوی بینفرهنگی و تلفیق فرهنگ کشور میزبان در کلیت تجارب آنان را فراهم آورد یا آنان را در مسیری کمتنش و ملایم برای تکوین هویت آکادمیکشان هدایت کرده باشد.
آموزش عالی
علیرضا مرادی
چکیده
برنامههای درسی علاوهبر دانش تخصصی خود، پیامهای ضمنیای را درباره ارزشها، نگرشها، و قواعد رفتاری به فراگیران منتقل میکنند که بر کردار و تلقیهای آنها تأثیر میگذارد. مقاله حاضر، به بررسی این مسئله میپردازد که «هریک از نظریهها یا چشماندازهای نظری جامعهشناسی، برنامه پنهان درسی را چگونه تبیین میکند؟» بر ...
بیشتر
برنامههای درسی علاوهبر دانش تخصصی خود، پیامهای ضمنیای را درباره ارزشها، نگرشها، و قواعد رفتاری به فراگیران منتقل میکنند که بر کردار و تلقیهای آنها تأثیر میگذارد. مقاله حاضر، به بررسی این مسئله میپردازد که «هریک از نظریهها یا چشماندازهای نظری جامعهشناسی، برنامه پنهان درسی را چگونه تبیین میکند؟» بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی مفهوم برنامه درسی پنهان و مرور تعریفها و ماهیت آن در چشمانداز نظریههای گوناگون جامعهشناسی و شناسایی جنبههای اجتماعی شکلگیری برنامههای پنهان است. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی در حوزه جامعهشناسی آموزش است که در آن مفاهیم و نظریههای مختلف مرتبط با برنامۀ درسی پنهان با استفاده از روش اسنادی، گردآوری و تحلیل شدهاند. چارچوب نظری این مقاله مبتنیبر دیدگاههای انتقادی در آموزش است و نتایج بهدستآمده نشان میدهد که کردارهای ذینفعان آموزش، روالها، قوانین، کنشهای متقابل، و ساختارهای اجتماعی در شکلگیری برنامههای درسی پنهان، نقش جدیای ایفا میکنند. همچنین نتایج این بررسی مشخص کرد که طرفداران کارکردگرایی، برنامه درسی پنهان را بهدلیل انتقال ارزشهای اجتماعی، دارای ضرورتی کارکردی میدانند. مارکسیستها و طرفداران نظریه انتقادی، میان برنامههای درسی پنهان و ساختار کلی اجتماعی، رابطه معناداری درنظر گرفته و نقش برنامه را عبارت از آمادهسازی فراگیران برای استثمار شدن در بازارهای کار معرفی میکنند. نظریه کنش متقابل اجتماعی به سلطه بیچونوچرای برنامه درسی پنهان معتقد نیست و امر جامعهپذیری را محصول «تعامل فراگیر» و «معلم» میداند. نظریههای فمینیستی نیز برنامه پنهان را عاملی برای مشروعیتبخشی به کلیشههای جنسیتی میان دانشآموزان دختر و پسر معرفی میکنند.
جامعه شناسی
سیدمهدی اعتمادیفر
چکیده
با توجه به اهمیت فضای دانشگاه بهطور عام، و فضای اداری آن، بهطور خاص ــ بهعنوان نخستین فضایی که دانشجویان از زمان ورود تا پایان تحصیلات خود با آن سروکار دارند ــ در مقاله حاضر، نگرش دانشجویان در این زمینه بررسی شده است. کیفیت نگرش دانشجویان به فضاهای اداری در حوزه عمومی دانشگاه، و زمینههای ذهنی و مقولههای مشترک میان دانشجویان، ...
بیشتر
با توجه به اهمیت فضای دانشگاه بهطور عام، و فضای اداری آن، بهطور خاص ــ بهعنوان نخستین فضایی که دانشجویان از زمان ورود تا پایان تحصیلات خود با آن سروکار دارند ــ در مقاله حاضر، نگرش دانشجویان در این زمینه بررسی شده است. کیفیت نگرش دانشجویان به فضاهای اداری در حوزه عمومی دانشگاه، و زمینههای ذهنی و مقولههای مشترک میان دانشجویان، بحثهای اصلی مورد بررسی مقاله هستند. روش پژوهش حاضر، کیفی و ابزار اصلی آن، مصاحبههای فردی و گروهی است. در این راستا، بیش از 80 مصاحبه با فعالان و دانشجویان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، خوارزمی و الزهرا انجام شده است. شاخصهای فضای اداری در این پژوهش عبارتند از: رضایت از فضای اداری، امور رفاهی دانشجویان، و وضعیت انتقادی در برابر چنین فضایی، که تلاش شده است با دستهبندی و ارجاع به نگرش دانشجویان در مورد این شاخصها، به مسائل تحقیق پاسخ گوییم. مشکلات و موانع موجود در فضای اداری دانشگاه و راهکارهای دانشجویان برای رفع آنها نیز ازجمله موضوعهای موردبررسی مقاله بوده است.
آموزش عالی
ابوعلی ودادهیر؛ آمنه صدیقیان بیدگلی؛ قاسم جعفری
چکیده
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد (زمینهای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفهای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاههای وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با روش نمونهگیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آنها به ...
بیشتر
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد (زمینهای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفهای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاههای وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با روش نمونهگیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آنها به شیوۀ نیمهساختارمند، مصاحبه شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مجموع شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و استراتژیها، باعث شدهاند که هویت حرفهای دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم اجتماعی در ایران، نامتوازن شود، یعنی آنها از آینده حرفهای خود اطمینان نداشته و با یک دانش سطحی و مبهم و دستگاه فکری ناپایدار در زمینۀ حرفه خود، در یک وضعیت سردرگمی بهسر میبرند. پدیده هویت حرفهای نامتوازن، به خود نامنسجم ربط مییابد. خود نامنسجم، خودی است که در آن فرد صاحب حرفه، فاقد هویت علمی یکپارچه و متعادل است و ازاینرو نمیتواند اهداف ازپیشتعیینشده و برنامهدار کنش حرفهای را انجام دهد.
آموزش عالی
محمد رحمان پور؛ محمدجواد لیاقتدار؛ ابراهیم افشار
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مرحله نخست، شش دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، اصفهان، شیراز و کردستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مرحله نخست، شش دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، اصفهان، شیراز و کردستان و در مرحله دوم، 460 نفر از میان دانشگاههای یادشده بهصورت تصادفی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده که ضریب پایایی آن براساس آلفای کرونباخ، 94/0 برآورد شد و روایی محتوایی آن را نیز چند تن از استادان صاحبنظر تأیید کردهاند. دادههای بهدستآمده، با کمک نرمافزار آماری SPSSمحاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شدند. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای فراوانی، درصد و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون t، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که چالشهای مهم فرهنگیـاجتماعی عبارت بودهاند از بالا بودن نسبت دانشجو به رایانههای موجود، ضعف روحیۀ جستوجوگری دانشجویان، و ضعف زبان انگلیسی دانشجویان و استادان. در بعد منابع انسانی نیز ناآشنایی دانشجویان با چگونگی دسترسی به اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی، کمبود یا حرفهای نبودن کارشناسان فناوری اطلاعات در دانشکدهها، و درک نشدن قابلیتهای فناوری اطلاعات توسط مدیران، مهمترین چالشهای توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بودهاند.
آموزش عالی
سیدهادی مرجائی؛ فاطمه غلامرضاکاشی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاهها) در دانشگاههای تهران، پیش از اجرای طرح بومیگزینی در دانشگاهها میپردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیۀ دو تحقیق 1. طرح شیوعشناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاهها) در دانشگاههای تهران، پیش از اجرای طرح بومیگزینی در دانشگاهها میپردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیۀ دو تحقیق 1. طرح شیوعشناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. طرح نگرشها و رفتارهای دانشجویان (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده و همکاران، 1382) با 686 نفر نمونه از هفت دانشگاه، شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، صنعتی شریف، الزهرا، علموصنعت و تربیت معلم، مقایسه و تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج کلی بهدستآمده نشان میدهد که از 28 شاخص مربوط به انواع آسیبهای مرتبط با گرایش و مصرف مواد مخدر، دانشجویان غیربومی در 13 شاخص و دانشجویان بومی در 8 شاخص، بهطور جداگانه و هر دو گروه در 7 شاخص در یک سطح، درگیر انواع گرایش و مصرف مواد مخدر هستند. یکی از نکتههای مهم این پژوهش این است که هر دو گروه دانشجویان بومی و غیربومی در زمینۀ مصرف مواد مخدر در سن بالای 18 سال و در مورد مصرف مشروبات الکلی، در سن پیش از ورود به دانشگاه و زیر 17 سال تجربه مصرف داشتهاند. همچنین، یافتهها نشان میدهد که دانشجویان غیربومی بیش از دانشجویان بومی در معرض گرایش و مصرف مواد مخدر بوده و تجربه مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، شرکت در مجالس مصرف مواد و رفتارهای انحرافی ازجمله مصرف تفریحی تریاک و الکل در بین دانشجویان غیربومی شایعتر بوده است.
آموزش عالی
شهلا خلفی؛ محمدرضا جوادی یگانه؛ مهرداد نوابخش
چکیده
هدف از بررسی موضوع مقاله حاضر که از نظریۀ رشد اخلاقی، نظریۀ مرتن، نظریۀ پارسونز، نظریۀ گافمن، نظریۀ تعارض دروننقشی دارندورف و نظریۀ معیارهای اخلاق علمی رزنیک بهره گرفته است، دستیابی به ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری و میزان انطباق و عدم انطباق آنها است. در این پژوهش با روش پیمایش بهوسیلۀ پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از بررسی موضوع مقاله حاضر که از نظریۀ رشد اخلاقی، نظریۀ مرتن، نظریۀ پارسونز، نظریۀ گافمن، نظریۀ تعارض دروننقشی دارندورف و نظریۀ معیارهای اخلاق علمی رزنیک بهره گرفته است، دستیابی به ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری و میزان انطباق و عدم انطباق آنها است. در این پژوهش با روش پیمایش بهوسیلۀ پرسشنامه اعتباریافته با پایایی 81 و 80 درصد، 196 دانشجوی دکتری بهصورت تمامشماری در سه گروه علوم پایه، فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، تحت آزمون قرار گرفتهاند. نتایج حاصله حاکی از عدم انطباق کامل بین ترجیحات نظری و رفتاری در هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری است. 16.33 درصد دانشجویان در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دارای انطباق بیش از 60 درصد و 83.68 درصد آنان، دارای عدم انطباق بیش از 40 درصد هستند و میزان عدم انطباق در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی در میان سه گروه تحصیلی متفاوت است. نتایج تحقیق نشان میدهد ترجیحات مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات دروننقشی) در هر یک از سطوح نظری و رفتاری جداگانه دارای انطباق بوده ولی در مقایسه میان ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات دروننقشی)، انطباق بالایی وجود ندارد.
جامعه شناسی
سیدضیاء هاشمی؛ محمد رضایی؛ سپیده اکبرپوران
چکیده
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار ...
بیشتر
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانهها، بهویژه نقاط مرکزی بهدست میآید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبههای نیمساختیافته، به گردآوری دادهها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی دادهها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف میکند و معتقد است شادی میتواند وسیلهای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیتهای جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگیهای مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانشآموزان را پر کرده است.
آموزش عالی
احمد نادری؛ رضا بیات
چکیده
این پژوهش مردمنگارانه، تجربۀ زیستۀ دانشجویان ایرانی از مهاجرت تحصیلیشان به آلمان را مورد بررسی قرار داده و بر آن است که معانی ذهنی کنشگران را با توجه به پرسشهای پژوهش فهم کند. برای رسیدن به این هدف از مشاهده، مشاهدۀ مشارکتی، مصاحبۀ عمیق و مصاحبۀ گروهی بهره گرفته شده است. میتوان گفت دانشجویی که برای ادامۀ تحصیل به کشور دیگری ...
بیشتر
این پژوهش مردمنگارانه، تجربۀ زیستۀ دانشجویان ایرانی از مهاجرت تحصیلیشان به آلمان را مورد بررسی قرار داده و بر آن است که معانی ذهنی کنشگران را با توجه به پرسشهای پژوهش فهم کند. برای رسیدن به این هدف از مشاهده، مشاهدۀ مشارکتی، مصاحبۀ عمیق و مصاحبۀ گروهی بهره گرفته شده است. میتوان گفت دانشجویی که برای ادامۀ تحصیل به کشور دیگری مهاجرت میکند، خود را در فرهنگ جدیدی ـفرهنگ عام و فرهنگ علمی کشور مقصدـ مییابد. او روند تغییراتی را که از زمان برای خروج از کشور آغاز و به کنش نهایی حاصل از انتخاب میان ماندن و بازگشت ختم میشود، تجربه میکند. این تغییرات به شکل مرحلهای در زندگی دانشجویان رخ میدهند که میتوان گفت هر تجربۀ دانشجو در این سفر، مرحلهای از تغییر است و هر تغییر، حسی را درون او برانگیخته یا تقویت میکند. در پایان مشخص شد کنش نهایی مشارکتکنندگان این پژوهش با تردید و دودلی همراه است. از این رو، تردید، اساس این مردمنگاری چندمکانه قرار گرفت. این تردید فارغ از انتخاب دانشجویان، همواره همراهشان بود که میزان آن به مدت اقامت و میزان هماهنگ شدن آنها با جامعۀ میزبان بستگی دارد و یادآور مفاهیمیست که در نظریۀ پسااستعماری از آنها با عناوین آستانگی، بینابینیت، فضای سوم و پیوندخوردگی یاد میشود. با دنبال کردن دانشجویان و پیمودن مسیری که هر دانشجو برای تحصیل در آلمان میپیماید، تلاش شده به چرایی این حس تردید پاسخ داده شود.
آموزش عالی
معصومه قاراخانی؛ سید آیتالله میرزایی
چکیده
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستیهای دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعهپذیری علمی طولانیتری در فرایند آموزش هستند ...
بیشتر
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستیهای دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعهپذیری علمی طولانیتری در فرایند آموزش هستند مورد واکاوی قرار داد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، عوامل مؤثر بر ناراستیهای دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی در دو سطح فردی و ساختاری مشهود است. در سطح ساختاری، نظام تخصیص منابع و قواعد تنظیمکننده و در سطح فردی، خصلتهای فردی و شخصیتی کنشگران فضای آموزش (اساتید، دانشجویان و مدیران)، زمینهساز بروز ناراستیهای دانشگاهی است یا وقوع آن را تسهیل میکنند. ازاینرو، در چارچوب دیدگاه تلفیقی کنشگر/ ساختار در تبیین پدیدههای اجتماعی، عوامل مؤثر بر ناراستیهای دانشگاهی و عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در فضای آموزش، لزوماً نه قابل تقلیل به نقش ساختار است و نه قابل فروکاستن به نقش کنشگر؛ بلکه ناراستیهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در پرتو دیدگاهی تلفیقی از تأثیر متقابل ساختار و عاملیت، قابل تبیین است.
آموزش عالی
رضا مهدی
چکیده
کیفیت زندگی دانشگاهی و احساس رضایت کلی دانشجویان کلیاتی از زندگی دانشگاهی هستند که بر اساس نظریۀ تسری، از بخشهای گوناگون تأثیر میپذیرند. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت زندگی تحصیلی دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاههای دولتی شهر تهران انجام شده است، هدفی توسعهای دارد و گردآوری دادههای آن پیمایشیست. جامعۀ آماری این پژوهش، ...
بیشتر
کیفیت زندگی دانشگاهی و احساس رضایت کلی دانشجویان کلیاتی از زندگی دانشگاهی هستند که بر اساس نظریۀ تسری، از بخشهای گوناگون تأثیر میپذیرند. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت زندگی تحصیلی دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاههای دولتی شهر تهران انجام شده است، هدفی توسعهای دارد و گردآوری دادههای آن پیمایشیست. جامعۀ آماری این پژوهش، دانشجویان دورۀ کارشناسی است که 500 نمونه بهطور تصادفی از دانشگاههای جامعۀ هدف انتخاب و دادهها با استفاده از پرسشنامهای که محقق تنظیم کرده، گردآوری شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از پرسشهای آزمودهشده در پژوهشهای مشابه و آرای متخصصان استفاده و پایایی پرسشنامه با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ از طریق پیشآزمون 15 نمونه در حد 86/0 تأیید شده است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار اسپیاساسو آزمونهای آماری استفاده شده است. کیفیت زندگی دانشجویان بهطور معناداری کمتر از حد متوسط و کیفیت زندگی دانشجویان غیر بومی بهطور معناداری بالاتر از کیفیت زندگی دانشجویان بومی ارزیابی شده است. پایین بودن کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان نشان میدهد سیاستهای آموزش عالی دربارۀ کیفیت و بهرهوری منابع ملی، تأثیری اندک داشته است. عدم رضایت دانشجویان از کلیت زندگی دانشگاهی، بهعنوان یکی از ذینفعان اصلی آموزش عالی، میتواند نقطه آغازی برای انحراف از رسالتها و فلسفههای توسعۀ آموزش عالی باشد. مدیران و رهبران آموزش عالی باید تصمیماتی جدی برای ارتقای کیفیت زندگی دانشگاهی اتخاذ نمایند. آموزش عالی بدون کیفیت زندگی دانشگاهی، نقض غرض خواهد بود.
آموزش عالی
امید شکری؛ رضا کرمی نوری؛ محمدتقی فراهانی؛ علیرضا مرادی
چکیده
این پژوهش با هدف رواسازی میانفرهنگی مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده (امپیاساس) در گروهی از دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. در مطالعة حاضر، 212 دانشجوی کارشناسی (112 ایرانی و 100 سوئدی) به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده پاسخ دادند. بهمنظور بررسی تغییرناپذیری عاملی امپیاساس در دو گروه از تحلیل عاملی تأییدی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف رواسازی میانفرهنگی مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده (امپیاساس) در گروهی از دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. در مطالعة حاضر، 212 دانشجوی کارشناسی (112 ایرانی و 100 سوئدی) به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده پاسخ دادند. بهمنظور بررسی تغییرناپذیری عاملی امپیاساس در دو گروه از تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفههای اصلی با استفاده از چرخش واریماکس در دو گروه دانشجویان ایرانی و سوئدی نشان داد که «اماسپیاساس» از سه عامل دوستان، خانواده و دیگرانِ مهم تشکیل شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی تکگروهی نشان داد که در کل نمونه و در دو گروه، الگوی سهعاملی امپیاساس برازش خوبی با دادهها داشتند. نتایج تحلیل عامل تأییدی چندگروهی بهروشنی تغییرناپذیری بینگروهی باقیماندههای اندازهگیری، کوواریانسهای ساختاری و وزنهای اندازهگیری «اماسپیاساس» را در دانشجویان ایرانی و سوئدی نشان دادند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که اثر عنصر بافتاری فرهنگ بر زیرمقیاسهای حمایت اجتماعی ادراکشده از نظر آماری معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعة حاضر نشان داد که دانشجویان در دو گروه فرهنگی صرف نظر از زمینة فرهنگی، گویههای مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده را به شیوة مشابهی تفسیر کردند.
آموزش عالی
غلامرضا خواجهسروی؛ رضا صمیم؛ رضا کاوند
چکیده
این مقاله تلاش میکند با تمرکز بر مدرنیته بهعنوان اصلیترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورتهای متکثر رویارویی و مواجهۀ ایرانیان با این تمدن را قالببندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم بهعنوان مهمترین جلوۀ تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعۀ ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده ...
بیشتر
این مقاله تلاش میکند با تمرکز بر مدرنیته بهعنوان اصلیترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورتهای متکثر رویارویی و مواجهۀ ایرانیان با این تمدن را قالببندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم بهعنوان مهمترین جلوۀ تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعۀ ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعۀ ایران با تمدن غرب تحت سه مقولۀ غربشیفتگی، غربگزینی و غربگریزی تیپبندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعههایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شدهاند و برای هر تیپ و زیرمجموعههای آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونههای استنادی ارائه شده است. مقالۀ تیپشناسی حاصلشده، بهعنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعۀ ایران با آنچه از آن بهعنوان کلیت تمدن غرب یاد میشود، در حوزۀ مطالعات میانفرهنگی و سیاست بینالملل توصیه میشود.
آموزش عالی
فیروزه اصغری؛ محمدعلی نعمتی
چکیده
یکی از اهداف اصلی پژوهشهای دانشگاهی، پاسخ به نیازهای علمی جامعه است. در وهلۀ نخست، آنچه موجب اعتماد و ایجاد ارزش بهمنظور بهرهمندی از این پژوهشها توسط ذینفعان میشود، کیفیت علمی آنهاست. درصد قابل توجهی از پژوهشهای انجامشده در دانشگاهها، رسالههای دورة دکتری هستند که با صرف زمان و بودجۀ قابل توجه توسط دانشجویان این دوره ...
بیشتر
یکی از اهداف اصلی پژوهشهای دانشگاهی، پاسخ به نیازهای علمی جامعه است. در وهلۀ نخست، آنچه موجب اعتماد و ایجاد ارزش بهمنظور بهرهمندی از این پژوهشها توسط ذینفعان میشود، کیفیت علمی آنهاست. درصد قابل توجهی از پژوهشهای انجامشده در دانشگاهها، رسالههای دورة دکتری هستند که با صرف زمان و بودجۀ قابل توجه توسط دانشجویان این دوره انجام میشوند. پژوهش کیفی حاضر با هدف کشف و شناسایی چالشهای «کیفیت علمی رسالههای دورۀ دکتری» در دانشگاه های ایران براساس دیدگاه و تجربیات استاد و دانشجو، بهعنوان دو مؤلفۀ اصلی در انجام پژوهشهای دورۀ دکتری با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبۀ جمعآوری و براساس مفهوم نظری «زنجیرۀ ارزش» مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد چالش کیفیت در رسالههای دکتری، دارای ابعاد چندگانه و چندلایۀ در هم پیچیدهای از عوامل (دانشجو، استاد، مدیران و سیاستگذاران)، ساختار سازمانی، رویهها، قوانین و عوامل محیطی دیگر است. افزون بر این، جریان قدرتمند و شتابان دیگری، همزمان در لابهلای این لایهها شکل گرفته که هم متأثر از آنها و هم تأثیرگذار بر آنهاست. مواردی از رفتارهای غیردانشگاهی که ضمن خدشهدار کردن هویت علمی دانشگاهها تبدیل به چالشی عمده برای کیفیت رسالههای دکتری در ایران شده است.