پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
هویت در آستانۀ کولی های ساکن در تهران
1
29
FA
ثمره
صفی خانی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی، گرایش بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه الزهراء (س)
safikhani@alzahra.ac.ir
سید یعقوب
موسوی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهراء
y.mousavi91@alzahra.ac.ir
قنبرعلی
رجبلو
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهراء (س)
rajabloo@alzahra.ac.ir
10.22035/ijcr.2016.319
در این تحقیق از طریق تحلیل، روایتهایی از کولی بودن ونحوۀ حضور اجتماعِ کولیها در شهر تهران مطالعه شده است.عمدهترین و مکررترین تعاملاتی که کولیها با محیط اجتماعی پیرامون خود در دوران اخیر تجربه کردهاندـ یعنی چهار چرخۀ گداییـ مصرف، اعتیادـپاکی، زندانـآزادی و روابط ناپایدار جنسیـ در پرتو مفهوم آستانگی توضیح داده شده است؛ چگونگی «بودنِ» کولیها بهعنوان یک اجتماع در حال گذردر بسترهای کنونی جامعه ایران بهطور عام و در متنهای شهریای چون محلههای خاک سفید، دروازه غار و لب خط در تهران بهطور خاص توضیح و نشان داده شده است که چگونه کولیها با گذر از مرحله پیشاآستانگی در مرحلۀ آستانگی باقی مانده و نتوانستهاند از این مرحله خارج شوند و بدین ترتیب دارای هویتهای درآستانهای شدهاند که گذار آنها را به مرحلۀ پساآستانگی و جذب ایشان در بسترهای کنونی شهر تهران را با موانع جدی روبهرو ساخته است.
طرد,کولی,غربت,آستانگی,هویت در آستانه
http://www.jicr.ir/article_319.html
http://www.jicr.ir/article_319_96e0c7f965c35bc4b77e2f1be6e479b9.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
بررسی انطباق نظری و رفتاری در هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان
31
55
FA
شهلا
خلفی
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران
shkhalafi2010@yahoo.com
محمدرضا
جوادی یگانه
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
myeganeh@ut.ac.ir
مهرداد
نوابخش
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
m.navabakhsh@iauctb.ac.ir
10.22035/ijcr.2016.320
هدف از بررسی موضوع مقاله حاضر که از نظریۀ رشد اخلاقی، نظریۀ مرتن، نظریۀ پارسونز، نظریۀ گافمن، نظریۀ تعارض دروننقشی دارندورف و نظریۀ معیارهای اخلاق علمی رزنیک بهره گرفته است، دستیابی به ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری و میزان انطباق و عدم انطباق آنها است. در این پژوهش با روش پیمایش بهوسیلۀ پرسشنامه اعتباریافته با پایایی 81 و 80 درصد، 196 دانشجوی دکتری بهصورت تمامشماری در سه گروه علوم پایه، فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، تحت آزمون قرار گرفتهاند. نتایج حاصله حاکی از عدم انطباق کامل بین ترجیحات نظری و رفتاری در هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری است. 16.33 درصد دانشجویان در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دارای انطباق بیش از 60 درصد و 83.68 درصد آنان، دارای عدم انطباق بیش از 40 درصد هستند و میزان عدم انطباق در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی در میان سه گروه تحصیلی متفاوت است. نتایج تحقیق نشان میدهد ترجیحات مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات دروننقشی) در هر یک از سطوح نظری و رفتاری جداگانه دارای انطباق بوده ولی در مقایسه میان ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات دروننقشی)، انطباق بالایی وجود ندارد.
انطباق,ترجیحات نظری و رفتاری,انتظارات درون نقشی,هنجارهای اخلاق علمی
http://www.jicr.ir/article_320.html
http://www.jicr.ir/article_320_9b771c65cec08023168e85ed24255288.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
سیاست و فرهنگ؛ شاخصهای سیاستگذاری فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره)
57
90
FA
مجتبی
باباخانی
دانشجوی دکتری معارف اسلامی و علوم سیاسی، گرایش مسائل ایران، دانشگاه امام صادق (ع)
ojtabababakhani@gmail.com
اصغر
افتخاری
دانشیار علوم سیاسی، دانشکدة معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)
eftekhari@isu.ac.ir
10.22035/ijcr.2016.321
فرهنگ بهعنوان شاخصی مهم در مدیریت سیاست، در نظامهای مختلف مدنظر بوده است. هرچند بسیاری از عناصر فرهنگی در طول زمان و در اثر علل و عواملی گوناگونی بهتدریج شکل میگیرد، اما نمیتوان نقش سیاستهای حکومت در ساماندهی به آن را نادیده انگاشت. یکی از وظایف مهم حکومت در جامعة اسلامی، تعیین اصول و سیاستهای کلی در حوزة مدیریت فرهنگ جامعه است. اصول و سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای آموزههای اسلامی شکل گرفته است نیز طبعاً بر اساس این آموزهها باید طراحی و ترسیم گردد. به این ترتیب، سؤال اصلی تحقیق حاضر آن است که اصول حاکم بر سیاستگذاری فرهنگی در جامعة ایران کدامند؟ با توجه به رویکرد عملیاتی نویسندگان، نظریة امام خمینی بهعنوان محور و مبنای تحقیق انتخاب شده است. برای این منظور، با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، مهمترین بیانات ایشان در این حوزه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و تلاش شده مدلی بیانگر مهمترین اصول سیاستگذاری فرهنگی از نگاه امام خمینی ارائه گردد.
امام خمینی,سیاستگذاری فرهنگی,جمهوری اسلامی ایران,فرهنگ,سیاست
http://www.jicr.ir/article_321.html
http://www.jicr.ir/article_321_a08179e93c26900b4bff51f76bdd1ad6.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
نسبت مرگ و دین در نمایشنامه های فرهنگی مرگ و مردن در بین نمونه ای از ساکنین شهر تهران
91
117
FA
سارا
مزینانی شریعتی
دانشیار دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
saramazinani@ut.ac.ir
رضا
تسلیمی طهرانی
دکترای جامعهشناسی نظری فرهنگی از دانشگاه تهران
reza.taslimi@ut.ac.ir
10.22035/ijcr.2016.322
نوشتار حاضر در صدد دستیابی به دیدگاهها و تفکرات افراد معمولی ساکن شهر تهران در مورد مرگ و مردن و تشخیص نسبت مرگ و دین در بین آنهاست. در تحقیق حاضر پس از مرور مختصر دیدگاههای نظری، با استفاده از روش نظریة مبنایی و تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته دیدگاههای مصاجبه شوندگان در 9 نمایشنامه فرهنگی متمایز مرگ و مردن (نمایشنامههای: مرگ تقدیرگرا، مرگ معادگرا، مرگ عارفانه، مرگ شهادت طلبانه، مرگ تلفیقی، مرگ دنیوی، مرگ زیبا شناختی/پوچگرا، مرگ ندانمگرا و مرگ ابهامگرا) مشخص شدهاند و نمایشنامههای بیشتر دینی و بیشتر غیر دینی از هم متمایز گشتهاند. همچنین وجود تکثر و تنوع در دیدگاههای مصاحبهشوندگان در مورد مرگ و مردن، فردی شدن دین در بین تعدادی از آنها، تلفیقی شدن تفکرات و عدم وجود هماهنگی بین عقاید و باورها با رفتارها و شیوة زندگی برخی از آنها، از دیگر نتایج این تحقیق است.
انکار مرگ,فردی شدن دین,تلفیقی شدن دیدگاه ها,کثرتگرایی,ناهمخوانی عقاید و رفتار
http://www.jicr.ir/article_322.html
http://www.jicr.ir/article_322_0285190a0e1bbedff73f8a1e1988ea0a.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
رمزگشایی اهل سنت از سریالهای تاریخی ـ مذهبی سیما؛ مطالعۀ موردی آثار شاخص داوود میرباقری
119
145
FA
سید بشیر
حسینی
استادیار علوم ارتباطات، گروه علوم نوین رسانه، دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه صدا و سیما
bhosseini@iribu.ac.ir
مختار
جعفری
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشگاه صدا و سیما (تهران)
mokhtarjafari@gmail.com
10.22035/ijcr.2016.323
هدف این نوشتار، بررسی چگونگی انواع مفاهمۀ گفتمانی سریالهای مذهبیـتاریخی از منظر رمزگشایی مخاطب اهل سنت است و به این سبب، به تحلیل گفتمان مهمترین سریالهای مذهبیـتاریخی سیمای جمهوری اسلامی ایران، به کارگردانی داوود میرباقری ـمطالعۀ موردی سه سریال شاخص امام علی <sup>(ع)</sup>، مسافر ری و مختارنامهـ از منظر اهل سنت پرداخته و با ملاحظۀ حقوق اقلیتهای دینی در رسانۀ ملی، بهتصریح و تشریح دو اصل بنیادین «حفظ وحدت» و «صدور گفتمان انقلاب» در راستای «منافع ملی» و «التزام عملی به قانون اساسی» میپردازد. همچنین به این پرسش پاسخ میدهد که پیامدهای عدم رعایت این دو اصل در ساخت و توزیع محتوای سریالهای تاریخیـمذهبی چیست؟ نظریههای بهکار رفته در این پژوهش عبارتند از: نظریۀ استفاده، نظریۀ خشنودی و مدل رمزگذاریـرمزگشایی استوارت هال. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل گفتمان متن و فرامتن (از منظر مخاطب هدف پژوهش) بوده که با بهرهگیری از مدل سناریوسازی استقرایی چهارگانه، به جمعبندی و ارائۀ راهکار میپردازد. از اینرو، یافتههای تحقیق بر فرضهای مختلف مخاطبشناختی و واکنشهای متفاوت آنان (شامل طیف وسیعی اعم از کمتوجهی، عدم استفاده از رسانه، خودتحریمی رسانهای، انزوا، مذاکره و حتی تقابل) مبتنی است. بنابراین، با تأکید بر هویت ملی و ساخت سریالهایی از شخصیتها یا دورههای تاریخی مورد وفاق شیعه و سنی، میتوان به سمت وحدتآفرینی و پرهیز از مسئلهسازی گام نهاد.
گفتمان,روش سناریو,امنیت ملی,رویکرد استفادهـخشنودی,مدل رمزگذاریـرمزگشایی
http://www.jicr.ir/article_323.html
http://www.jicr.ir/article_323_d69784b96707cabf31fc27484d7af1de.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
مطالعۀ رویکرد برنامه های توسعه در ایران به ارتباطات
147
180
FA
زهره
شاه قاسمی
دکترای علوم ارتباطات اجتماعی، عضو گروه پژوهشی فرهنگ و ارتباطات، جهاد دانشگاهی، واحد علامه طباطبایی
shahghasemi@gmail.com
مخمدمهدی
فرقانی
دانشیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی
forghani@atu.ac.ir
هادی
خانیکی
دانشیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی
hadi.khaniki@gmail.com
10.22035/ijcr.2016.324
حرکت بهسمت اهداف «سند چشمانداز 1404» نیازمند درک الزامات برای تدوین برنامههای مناسب جهت دستیابی به اهداف مطلوب در توسعه است. با آغاز عصر اطلاعات، قواعد سیاستگذاری توسعه نیز بهشدت در جهان تغییر کرده و تحت تأثیر متغیرهای ارتباطات، فرصتهای بیبدیلی برای جهش کشورهایی که در مراحل آغازین توسعه بودهاند، فراهم شده است. بر این اساس، توجه به بعد ارتباطات در سطح کلان و در برنامههای توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور، بسیار مهم و ضروری است. این امر نیازمند بازنگری برنامههای پیشین و آسیبشناسی آنها و ارزیابی نقاط قوت و ضعف برنامهها برای تدوین برنامههای جامعتر آینده است. سؤال اصلی این تحقیق این است که بعد از انقلاب، رویکرد برنامههای توسعه به بخش ارتباطات چگونه بوده است؟ کدامیک از ابعاد ارتباطات مورد توجه و چه جنبههایی مورد غفلت قرارگرفته است؟ <br />در این پژوهش، تحلیل پنج برنامة توسعة پس از انقلاب، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. یافتهها نشان میدهند که در همۀ برنامههای پنجسالة توسعه به ابعاد سختافزارانه و کمی توسعة ارتباطات و رسانهها بیشتر پرداخته شده و جنبههای کیفی و محتوایی، نظیر حق دسترسی همگانی به اطلاعات، آزادی کسب و انتشار اطلاعات در چارچوب قانون اساسی، آزادی بیان و قلم و نیز حرکت بهسوی جامعة اطلاعاتی و داناییمحور و همچنین سایر ابعاد ارتباطات، از جمله ارتباطات انسانی، سنتی و اجتماعی کمتر مورد توجه بوده است. درعینحال، در برنامة چهارم توسعه با محوریت «دانایی»، نسبت به سایر برنامهها بهصورت جامعتر به ابعاد و زمینههای جدید ارتباطات پرداخته شده است. این پژوهش، با توجه به همین رویکردها و نیز رهیافتهای جدید علمی و تجربی، ضرورت دخیل کردن بیشتر ارتباطات را در سیاستگذاری توسعه، پیشنهاد میکند.
برنامههای توسعه,سیاستگذاری ارتباطی,برنامهریزی ارتباطی,ارتباطات,رسانه
http://www.jicr.ir/article_324.html
http://www.jicr.ir/article_324_3e397b7faf61d42b499309ca86d0655d.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
9
3
2016
12
20
شادی در ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی
180
202
FA
سیدضیاء
هاشمی
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران
zhashemi@ut.ac.ir
محمد
رضایی
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس
rezaeim@modares.ac.ir
سپیده
اکبرپوران
کارشناس ارشد جامعهشناسی، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
s.akbarpouran@gmail.com
10.22035/ijcr.2016.325
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانهها، بهویژه نقاط مرکزی بهدست میآید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبههای نیمساختیافته، به گردآوری دادهها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی دادهها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف میکند و معتقد است شادی میتواند وسیلهای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیتهای جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگیهای مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانشآموزان را پر کرده است.
شادی,ساختار معنایی,نظام آموزشی,مدرسه,گفتمان
http://www.jicr.ir/article_325.html
http://www.jicr.ir/article_325_1acb9e8b8ca93f2dbd75c832dc50452e.pdf