پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
مطالعه تجربه اسارت در جنگ ایران و عراق؛ بررسی رمانهای «من زندهام» و «حکایت زمستان» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی
1
30
FA
منصور
طبیعی
استادیار جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
tabiee46@gmail.com
مریم
هاشم پور صادقیان
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
mh.sadeghian12@gmail.com
آزاده
هوشیار
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشکده اقتصاد مدیریت علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
azade.hoshiar@gmail.com
10.22631/jicr.2017.972.1805
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشتساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربههای زنانه و هم تجربههای مردانه به مقولۀ اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنیبر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زندهام» ـخاطرات دوران اسارت معصومه آبادـ و «حکایت زمستان» ـخاطرات دوران اسارت عباس حسینمردیـ بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقولههای فرعی و درنهایت، مقولههای اصلی، برگرفته شده است. نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی بهعنوان ادامۀ مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما بهطور خاص، تجربههای این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابلتقسیمبندی است که با تحلیل و جمعبندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف میشوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربههای روانی، سازوکارهای مقابله با بحران، و سیاستهای خصمانه.
خشونت,مقاومت,آزادی
http://www.jicr.ir/article_334.html
http://www.jicr.ir/article_334_a612711ff94c650a816e8ee07a6b46a1.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
جامعهشناسی برنامههای درسی پنهان
31
64
FA
علیرضا
مرادی
https://orcid.org/00
وزارت علوم،تحقیقات و فناوری
ali298@gmail.com
10.22631/jicr.2017.1456.2167
برنامههای درسی علاوهبر دانش تخصصی خود، پیامهای ضمنیای را درباره ارزشها، نگرشها، و قواعد رفتاری به فراگیران منتقل میکنند که بر کردار و تلقیهای آنها تأثیر میگذارد. مقاله حاضر، به بررسی این مسئله میپردازد که «هریک از نظریهها یا چشماندازهای نظری جامعهشناسی، برنامه پنهان درسی را چگونه تبیین میکند؟» بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی مفهوم برنامه درسی پنهان و مرور تعریفها و ماهیت آن در چشمانداز نظریههای گوناگون جامعهشناسی و شناسایی جنبههای اجتماعی شکلگیری برنامههای پنهان است. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی در حوزه جامعهشناسی آموزش است که در آن مفاهیم و نظریههای مختلف مرتبط با برنامۀ درسی پنهان با استفاده از روش اسنادی، گردآوری و تحلیل شدهاند. چارچوب نظری این مقاله مبتنیبر دیدگاههای انتقادی در آموزش است و نتایج بهدستآمده نشان میدهد که کردارهای ذینفعان آموزش، روالها، قوانین، کنشهای متقابل، و ساختارهای اجتماعی در شکلگیری برنامههای درسی پنهان، نقش جدیای ایفا میکنند. همچنین نتایج این بررسی مشخص کرد که طرفداران کارکردگرایی، برنامه درسی پنهان را بهدلیل انتقال ارزشهای اجتماعی، دارای ضرورتی کارکردی میدانند. مارکسیستها و طرفداران نظریه انتقادی، میان برنامههای درسی پنهان و ساختار کلی اجتماعی، رابطه معناداری درنظر گرفته و نقش برنامه را عبارت از آمادهسازی فراگیران برای استثمار شدن در بازارهای کار معرفی میکنند. نظریه کنش متقابل اجتماعی به سلطه بیچونوچرای برنامه درسی پنهان معتقد نیست و امر جامعهپذیری را محصول «تعامل فراگیر» و «معلم» میداند. نظریههای فمینیستی نیز برنامه پنهان را عاملی برای مشروعیتبخشی به کلیشههای جنسیتی میان دانشآموزان دختر و پسر معرفی میکنند.
برنامه درسی پنهان,نظریه انتقادی,نابرابری آموزشی,جامعهپذیری,نظریه جامعهشناسی
http://www.jicr.ir/article_335.html
http://www.jicr.ir/article_335_ebb2c96b3adccef26c173147664577f1.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
مطالعه وضعیت نگرشی دانشجویان در مورد فضای اداری در حوزه عمومی دانشگاه
65
88
FA
سیدمهدی
اعتمادیفر
استادیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
etemady@ut.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1463.2174
با توجه به اهمیت فضای دانشگاه بهطور عام، و فضای اداری آن، بهطور خاص ــ بهعنوان نخستین فضایی که دانشجویان از زمان ورود تا پایان تحصیلات خود با آن سروکار دارند ــ در مقاله حاضر، نگرش دانشجویان در این زمینه بررسی شده است. کیفیت نگرش دانشجویان به فضاهای اداری در حوزه عمومی دانشگاه، و زمینههای ذهنی و مقولههای مشترک میان دانشجویان، بحثهای اصلی مورد بررسی مقاله هستند. روش پژوهش حاضر، کیفی و ابزار اصلی آن، مصاحبههای فردی و گروهی است. در این راستا، بیش از 80 مصاحبه با فعالان و دانشجویان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، خوارزمی و الزهرا انجام شده است. شاخصهای فضای اداری در این پژوهش عبارتند از: رضایت از فضای اداری، امور رفاهی دانشجویان، و وضعیت انتقادی در برابر چنین فضایی، که تلاش شده است با دستهبندی و ارجاع به نگرش دانشجویان در مورد این شاخصها، به مسائل تحقیق پاسخ گوییم. مشکلات و موانع موجود در فضای اداری دانشگاه و راهکارهای دانشجویان برای رفع آنها نیز ازجمله موضوعهای موردبررسی مقاله بوده است.
امور رفاهی,حوزه عمومی,زیستجهان دانشگاه,فضای اداری,فعالیت دانشجویی
http://www.jicr.ir/article_333.html
http://www.jicr.ir/article_333_21b6d0a686b869b3acc3e0254be146a4.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
تبیین فرایند تکامل هویت حرفهای؛ در بین دانشجویان دوره دکترای علوم اجتماعی در ایران
89
118
FA
ابوعلی
ودادهیر
دانشیار انسانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
vedadhir@yahoo.com
آمنه
صدیقیان بیدگلی
استادیار گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تهران، ایران.
sedighian_a@yahoo.com
قاسم
جعفری
دکترای جامعهشناسی فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
ghsmj@yahoo.com
10.22631/jicr.2017.1433.2150
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد (زمینهای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفهای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاههای وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با روش نمونهگیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آنها به شیوۀ نیمهساختارمند، مصاحبه شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مجموع شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و استراتژیها، باعث شدهاند که هویت حرفهای دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم اجتماعی در ایران، نامتوازن شود، یعنی آنها از آینده حرفهای خود اطمینان نداشته و با یک دانش سطحی و مبهم و دستگاه فکری ناپایدار در زمینۀ حرفه خود، در یک وضعیت سردرگمی بهسر میبرند. پدیده هویت حرفهای نامتوازن، به خود نامنسجم ربط مییابد. خود نامنسجم، خودی است که در آن فرد صاحب حرفه، فاقد هویت علمی یکپارچه و متعادل است و ازاینرو نمیتواند اهداف ازپیشتعیینشده و برنامهدار کنش حرفهای را انجام دهد.
نظریۀ پهنهمحور,معنویتگرایی نوپدید,ناهمنوایی با فرهنگ دینی,نظام ارزشی,نوگروی
http://www.jicr.ir/article_337.html
http://www.jicr.ir/article_337_5ac07cec62496ce9d30f423d28192beb.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
نگاهی جامعهشناختی به گسترش معنویتگرایی نوپدید در شهر تبریز
119
150
FA
نفیسه
جابریان
دانشجوی دکترای جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور.
nafisehjaberian@yahoo.com
علی
ربیعی
استاد مدیریت استراتژیک، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور.
alirabieipnu@gmail.com
حسن
محدثی گیلوایی
استادیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
mohaddesi2011@gmail.com
محمد جواد
زاهدی مازندرانی
دانشیار جامعهشناسی توسعه، علوم اجتماعی، پیام نور.
m_zahedi@pnu.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1513.2210
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویتگرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگیـاجتماعیای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریۀ پهنهمحور بوده و دادهها از طریق پرسشنامه نیمهساختیافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده از تحلیل یافتهها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل میدهد که ابعاد آن همراه با مهمترین عناصر تشکیلدهندۀ آنها عبارتند از: الفـ علل مقدم: تنشهای زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگیهای عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینۀ آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخلهگر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیدۀ مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخلهگر2: نظام ارزشی؛ جامعهپذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوۀ تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهتگیری ابزاری و غایی است.
نظریۀ پهنهمحور,معنویتگرایی نوپدید,ناهمنوایی با فرهنگ دینی,نظام ارزشی,نوگروی
http://www.jicr.ir/article_336.html
http://www.jicr.ir/article_336_4dff2b9cc2c2cb8466a38705de163457.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی
151
181
FA
محمد
رحمان پور
دکترای مطالعات برنامهریزی درسی، دانشگاه پیام نور، کردستان، ایران.
mohammad_33564@yahoo.com
محمدجواد
لیاقتدار
استاد علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
mjavad_liaghatdar@yahoo.com
ابراهیم
افشار
استادیار کتابداری و اطلاعرسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
e.afshar@edu.ui.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1460.2172
<span lang="FA">هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای فرهنگیـاجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مرحله نخست، شش دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، اصفهان، شیراز و کردستان و در مرحله دوم، 460 نفر از میان دانشگاههای یادشده بهصورت تصادفی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بوده که ضریب پایایی آن براساس آلفای کرونباخ، 94/0 برآورد شد و روایی محتوایی آن را نیز چند تن از استادان صاحبنظر تأیید کردهاند. دادههای بهدستآمده، با کمک نرمافزار آماری </span><span lang="X-NONE" dir="LTR">SPSS</span><span lang="FA">محاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شدند. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای فراوانی، درصد و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون </span><span lang="X-NONE" dir="LTR">t</span><span lang="FA">، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که چالشهای مهم فرهنگیـاجتماعی عبارت بودهاند از بالا بودن نسبت دانشجو به رایانههای موجود، ضعف روحیۀ جستوجوگری دانشجویان، و ضعف زبان انگلیسی دانشجویان و استادان. در بعد منابع انسانی نیز ناآشنایی دانشجویان با چگونگی دسترسی به اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی، کمبود یا حرفهای نبودن کارشناسان فناوری اطلاعات در دانشکدهها، و درک نشدن قابلیتهای فناوری اطلاعات توسط مدیران، مهمترین چالشهای توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بودهاند.</span>
فناوری اطلاعات,چالشهای فرهنگیـاجتماعی,چالشهای منابع انسانی,آموزش عالی ایران,دانشجویان
http://www.jicr.ir/article_338.html
http://www.jicr.ir/article_338_0ca7b945990dbf0d1c08f87fb105f94c.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
2
2017
06
22
گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان: مقایسه دانشجویان بومی و غیربومی
183
210
FA
سیدهادی
مرجائی
موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
hdmarjaie@gmail.com
فاطمه
غلامرضاکاشی
دانشجوی دکترای رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
fatemeh.gholamrezakashi@gmail.com
10.22631/jicr.2017.1630.2288
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاهها) در دانشگاههای تهران، پیش از اجرای طرح بومیگزینی در دانشگاهها میپردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیۀ دو تحقیق 1. طرح شیوعشناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. طرح نگرشها و رفتارهای دانشجویان (نمونه دانشجویان دانشگاههای تهران) (سراجزاده و همکاران، 1382) با 686 نفر نمونه از هفت دانشگاه، شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، صنعتی شریف، الزهرا، علموصنعت و تربیت معلم، مقایسه و تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج کلی بهدستآمده نشان میدهد که از 28 شاخص مربوط به انواع آسیبهای مرتبط با گرایش و مصرف مواد مخدر، دانشجویان غیربومی در 13 شاخص و دانشجویان بومی در 8 شاخص، بهطور جداگانه و هر دو گروه در 7 شاخص در یک سطح، درگیر انواع گرایش و مصرف مواد مخدر هستند. یکی از نکتههای مهم این پژوهش این است که هر دو گروه دانشجویان بومی و غیربومی در زمینۀ مصرف مواد مخدر در سن بالای 18 سال و در مورد مصرف مشروبات الکلی، در سن پیش از ورود به دانشگاه و زیر 17 سال تجربه مصرف داشتهاند. همچنین، یافتهها نشان میدهد که دانشجویان غیربومی بیش از دانشجویان بومی در معرض گرایش و مصرف مواد مخدر بوده و تجربه مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، شرکت در مجالس مصرف مواد و رفتارهای انحرافی ازجمله مصرف تفریحی تریاک و الکل در بین دانشجویان غیربومی شایعتر بوده است.
دانشجویان بومی,دانشجویان غیربومی,مسائل اجتماعی,مصرف مواد مخدر,مصرف مشروبات الکلی
http://www.jicr.ir/article_339.html
http://www.jicr.ir/article_339_e588b598a3d8a7c6bc0510e94c08d971.pdf