پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
تحلیل و واکاوی روند شکلگیری سرمایهی فرهنگی معلمان در میدان آموزش و پرورش (مطالعهی تجربی معلمان شهرستان بیرجند)
1
26
FA
یحیی
علی بابایی
دانشیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ababaie@ut.ac.ir
سیدضیاء
هاشمی
دانشیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
zhashemi@ut.ac.ir
محمود
تیموری
دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
teimouri.mahmoud@stu.um.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1464.2175
با توجه به اهمیت سرمایه فرهنگی در میدان آموزش و پرورش تحقیق حاضر سرمایه فرهنگی معلمان را بر اساس چارچوب نظری پیر بوردیو بررسی میکند. حجم نمونه 480 نفر از معلمان شهرستان بیرجند است، که به روش نمونهگیری طبقهای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه است که برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و مقدار آن 71/0 بهدست آمده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و اعتبار محتوایی استفاده شده است و برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمونهای آماری مناسب در سطح تحلیلهای دومتغیره و چندمتغیره استاندارد، مانند تحلیل رگرسیون، تحلیل عاملی و همبستگیها با بهکارگیری نرمافزارهای اسپیاساس و اِموس استفاده شده است. طبق یافتههای توصیفی، موقعیت اجتماعی معلمان برحسب سرمایه فرهنگی در سطح متوسط و برحسب سرمایه اقتصادی در سطح متوسط رو پایین است. براساس آزمون معادلات ساختاری، سرمایه اجتماعی معلمان بهصورت مستقیم، سرمایه اقتصادی و خاستگاه اجتماعیـاقتصادی آنها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم و سرمایه نمادین معلمان فقط بهصورت غیرمستقیم شکلگیری سرمایه فرهنگی معلمان را تبیین میکند.
سرمایه اقتصادی,سرمایه فرهنگی,سرمایه اجتماعی,سرمایه نمادین,میدان اجتماعی,معلمان,آموزش و پرورش
http://www.jicr.ir/article_340.html
http://www.jicr.ir/article_340_9a03be419142cdbe21746885e6494261.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
تامّلی بر مفهوم «موجُو» و نمودهای آن در فرهنگ و تفکر ژاپن؛گریز از ابدیّت در جهانبینی ژاپنی
27
50
FA
علیرضا
رضائی
استادیار، گروه زبان و ادبیات ژاپنی، دانشکده زبانها و ادبیات خارجی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
alireza_rezaee@ut.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1467.2177
مفهوم «موجُو» از مفاهیم بنیادی فرهنگ و تفکر ژاپن است که در مقایسه با سایر مفاهیم و کلیدواژههای ضروری برای درک فرهنگ ژاپن در ایران کاملاً ناشناخته مانده است. درک این مفهوم پیششرط لازم برای درک موضوعاتی مانند چرایی اهمّیت «ساکورا» یا همان شکوفههای گیلاس در فرهنگ ژاپن، دلیل ارجحیّت چوب بر سنگ در معماری ژاپنی، چگونگی توجیه سنّت شکمدری ساموراییها، پدیده کامیکازه، چرایی خاص بودن معنی واژه بیانگر خداحافظی در زبان ژاپنی یعنی سایونارا، و همچنین درک درونمایه بسیاری از اشعار ژاپنی و بهویژه هایکو است. موجُو بیانگر نوعی جهانبینی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب ژاپن و از طریق ادغام تفکرات اصیل ژاپنی با تفکرات بودیسم شکل گرفته است. مقاله حاضر پس از تبیین معنی لغوی و مفهومی موجُو نمودهای آن را در ادبیات، فرهنگ، جامعه و زبان ژاپن بررسی میکند و تلاش میکند که از دیدگاه یک فرد غیرژاپنی یکی از جنبههای جهانبینی ژاپنی را واکاوی کند. نگارنده با دقیق شدن بر روی مفهوم موجُو و تفاسیر موجود از آن تلاش میکند برداشت جدیدی از این مفهوم ارائه دهد؛ برداشتی که مفهوم موجُو را بهصورت «گریز از ابدیّت» تفسیر میکند. مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به چرایی این برداشت است.
ژاپن,موجُو,ساکورا,کامیکازه,سایونارا
http://www.jicr.ir/article_341.html
http://www.jicr.ir/article_341_5d84bb9bfe054aead2af99fcdd9fab61.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
بازنمایی مناسبات نسلی از منظر ادبیات داستانی پیش و پس از انقلاب اسلامی
51
78
FA
شقایق
یوسفی مقدم
کارشناسی ارشد جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
shaghayegh.y.m@gmail.com
محمد سعید
ذکایی
0000-0001-7134-0801
استاد جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی، گروه مطالعات فرهنگی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
saeed.zokaei@gmail.com
10.22631/jicr.2017.1490.2196
پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازۀ زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواۀ ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمانها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را بهمثابة میانجی فهممان از تحولات جامعه در این زمینه در نظر گرفتهایم و از آنجا که با هدف مطالعۀ ژرف و عمیق روایتها بهدنبال کشف و تفسیر بودهایم، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمونی استفاده کردهایم. براساس چارچوب مفهومی، الگوی مناسبات نسلی را ذیل سه عنوان بررسی کردهایم: توافق نسلی، تفاوت و تعامل همزمان نسلی، و شکاف نسلی. به رغم متفاوت بودن بازنمایی مناسبات نسلی در دو بازۀ زمانی، مسئلۀ نسلی در بافت روایی رمانها، در همۀ موارد، به شکل شکاف تصویر شده است. از بررسی مناسبات نسلی در روایت های پیش از انقلاب الگویی بهدستآمده که مهمترین ویژگی آن شکاف مذهبی و ایدهآلگرایی شخصیت های داستانی است که در چارچوب کلی تقابل سنت و مدرنیته و ماهیت طردی و تقابلی آن قابل تفسیر است. اینگونه شکاف و تقابلهای سنتیـمدرن در روایت های پس از انقلاب کمتر دیده میشود؛ اما بهرغم پیدایش مؤلفههایی چون رسانه های جمعی و فنّاوریهای اطلاعاتی، که گذار به بزرگسالی را غیرخطی و دگرگون کرده اند، روایت های پس از انقلاب نیز کماکان شکاف نسلی را بازنمایی میکنند.
بازنمایی,الگوی روابط نسلی,شکاف نسلی,گذار,رمان
http://www.jicr.ir/article_342.html
http://www.jicr.ir/article_342_018fa2c1a0c36be4cade07be49e33797.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
مکتب قرآن؛ مؤمنانی در نوستالژی «امت»؛ مطالعه موردیِ کردها در ایران
79
99
FA
سارا
شریعتی مزینانی
استادیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
salarsara@hotmail.com
سامان
ابراهیم زاده
کارشناسارشد جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
saman.ebrahimzadeh@gmail.com
10.22631/jicr.2017.935.1785
مکتب قرآن، اولین و قدیمیترین جریان اسلامگرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر بهلحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانیـساختاری این جریان ــ از میانه دهه 1370 هجری تا کنون ــ با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوشها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگیهای بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالیکه روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگتر بهسمت نوعی روابط جامعهای حرکت کرده که ویژگیهای بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعهای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دلزده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی میآورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبهاجتماع گونهاش یکی از پناهگاههاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی ــ چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است ــ بلکه مبتنی بر جهتدهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درونگروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درونگروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
جنبش اسلامگرا,روابط اجتماعی,روابط جامعهای,فردگرایی,جمعگرایی
http://www.jicr.ir/article_343.html
http://www.jicr.ir/article_343_eae3e1c0ed341ecacb191416d4f1f9c5.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
پدیدارشناسی تجربه کاربران از موبایلی شدن روابط
101
124
FA
مریم
مختاری
دانشیار جامعهشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، کهگیلویه و بویراحمد، ایران
mokhtari1380@yahoo.com
حکیمه
ملک احمدی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، کهگیلویه و بویراحمد، ایران
hakime_malekahmadi@yahoo.com
10.22631/jicr.2017.898.1761
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل میدهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهرهبهچهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگیهایی، مانند سرعت و کمیت یاد میشود. هدف این پژوهش پیگیری تجربههای کاربران از موبایلیشدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کردهایم و استفاده از تلفن همراه و شبکههای مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کردهایم. یافتهها با روش 7 مرحلهای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آنها زیرمقولههای جزئیتری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را بهصورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی میکنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکتکنندگان گونههای متفاوت ارتباط مخدوششده را نشان میدهد. این فرایند را موبایلی شدن مینامند؛ یعنی ویژگیها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایههای انسانی شده و شکل روابط را تغییر میدهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتنمان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
پدیدارشناسی,موبایلی شدن,تجربه از تکنولوژی,تجارب ارتباطی
http://www.jicr.ir/article_344.html
http://www.jicr.ir/article_344_817a904b5521c9401223a8e91baff372.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
الگوهای بهکارگیری راهبردهای سواد حریم خصوصی آنلاین؛ مطالعۀ موردی کاربران دختر اینستاگرام
125
151
FA
عبدالله
بیچرانلو
0000-0002-1266-9671
علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
bicharanlou@yahoo.com
سیده فرزانه
سیاسی راد
ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
fsiasirad@yahoo.com
10.22631/jicr.2017.1534.2230
امروزه شبکههای اجتماعی در زندگی کاربران حضوری پُررنگ دارند، اما بهرهمندی کاربران از مزایای آنها، مانند اغلب تعاملات میانفردی در زندگی واقعی مستلزم حل تناقض میان خودافشاگری و حفظ حریم خصوصی کاربر است. این بهرهمندی با فرایندهای بهینهسازی حریم خصوصی و با تأکید بر تواناییهای کاربر در سطح فردی محقق میشود. هدف اصلی این نوشتار ایجاد درکی از چگونگی بهکارگیری راهبردهای مبتنی بر سواد حریم خصوصی آنلاین برای دستیابی کاربران دختر اینستاگرام به سطح بهینه حریم خصوصی است. به این منظور ابتدا تناقض حریم خصوصی، مزایا و خطرهای خودافشاگری بررسی شده و سپس بر اساس سواد حریم خصوصی آنلاین، برخی از راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل «تناقض حریم خصوصی» معرفی شدهاند. در بخش یافتهها پس از توصیف مهمترین مزایا و خطرهای خودافشاگری برای کاربران دختر، الگوهای فعلی چگونگی بهکارگیری راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل این تضاد استخراج و دربارۀ آنها بحث شده است. این بررسی به روش مردمنگاری و با مصاحبۀ نیمهساختیافته و مشاهدۀ غیرمشارکتی صفحات 20 کاربر دختر اینستاگرام صورت گرفته است.
سواد حریم خصوصی آنلاین,حریم خصوصی,خودافشاگری,شبکههای اجتماعی مجازی
http://www.jicr.ir/article_345.html
http://www.jicr.ir/article_345_3c88d3e43388921f665fdb71b65555e9.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
10
3
2017
09
23
شناسایی و تحلیل فرصتها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی در فضای مجازی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
153
175
FA
روح الله
تولایی
استادیار مدیریت تولید و عملیات، دانشکده مدیریت، دانشگاه امام حسین، تهران، ایران.
tavallaee.r@gmail.com
زهرا
صباغی
کارشناس ارشد مدیریت فنّاوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
z.sabaghi@yahoo.com
نوید
نظافتی
استادیار مهندسی صنایع، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
n_nezafati@sbu.ac.ir
10.22631/jicr.2017.1065.1871
امروزه با توجه به رشد فزاینده فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع بهویژه در میان قشر فرهیخته دانشگاهی استفاده از این فنّاوریها بخشی از کار روزمره افراد شده است. شبکههای اجتماعی نیز یکی از موضوعات مهم و گسترده در فضای مجازی است که بسیاری از افراد در زمینههای گوناگون از آن استفاده میکنند. بهرهبرداری دانشجویان از این شبکهها بهمثابه قشر جوان و فرهیخته جامعه بسیار اهمیت دارد. این تحقیق با هدف بررسی و شناسایی فرصتها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفته است. جامعه آماریِ تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی فعال در شبکههای اجتماعی است و نمونه آماری بهصورت تصادفی شامل 370 نفر است. متغیرهای مستقل تحقیق در قالب فرصتها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی با مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق در قالب مدل مفهومی احصا شده و بر اساس آن پرسشنامه تحقیق طراحی شده است. بر مبنای نتایج تحقیق پنج متغیر فرصتهای شبکههای اجتماعی شامل یادگیری الکترونیک، پر کردن اوقات فراغت، سازماندهی گروههای اجتماعی، امکان گفتوگو و آشنایی با فرهنگها، و همچنین پنج متغیر تهدیدهای شبکههای اجتماعی شامل انتقال ارزشهای غیراخلاقی، سوءاستفاده، انتشار اطلاعات نادرست، اعتیاد اینترنتی و ارتباطات مخرب بر دانشجویان اثری مثبت و معنادار دارد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات,فضای مجازی,شبکه اجتماعی,دانشجویان,دانشگاه شهید بهشتی
http://www.jicr.ir/article_346.html
http://www.jicr.ir/article_346_7342291985d54ab3cda9f90f254a20ac.pdf