پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
بنیانهای طبیعی صلح و دوستی در آیین نوروز
1
22
FA
داود
غرایاق زندی
استادیار علوم سیاسی، دانشکدهٔ اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
d_zandi@sbu.ac.ir
سویل
ماکویی
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشکدهٔ علوم حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
makouee@hotmail.com
10.22035/jicr.2019.2055.2606
آیین نوروز یکی از آیینهای سنتی ایرانیان است که براساس نظم و بنیان طبیعی استوار شده است. این بنیان طبیعی هم واجد ویژگیهای طبیعی است و هم از مشخصهٔ اجتماعی برخوردار است. درعینحال بنیانهای طبیعی نوروز زمینهساز صلح و دوستی در رابطهٔ میان انسان و طبیعت و انسان با انسان است. این بنیانها عبارتاند از: آغاز، پایان، تنوع و شادیبخشی، زندگی، حیات، چرخه(اکوسیستم)، همگونی با طبیعت، ارزش(نه بهای) طبیعت و ریتمیک بودن زمان. بنیانهای طبیعی به ابعاد اجتماعی زیست بشر یعنی صلح و دوستی کمک میکنند. این مقاله بر این باور است که با درک نوروز از منظر طبیعی میتوان به بسیاری از ابعاد زیست انسان ایرانی در سیر تاریخی آن رسید؛ زیرا آیین نوروز از گذشته تداوم داشته و این تداوم نوعی معنای طبیعی و اجتماعی را با خود به همراه داشته که در طی دوران زیست انسان ایرانی همراه زندگی ایرانیان بوده است. آیین نوروز درعین داشتن وجه پیوستاری زیست ایرانی و نوعی همگونی و همبستگی فکری، از بنیانهای طبیعی برخوردار است که امکان تسرّی و پذیرش در آن، فراوان است و نگاه خاصگرایانه ندارد که مانع همزیستی و پذیرش و دوستی میان ایرانیان و غیرایرانیان باشد. این به نوعی راز ماندگاری نوروز نیز محسوب میشود.
آیین نوروز,صلح,دوستی,طبیعت,طبیعت بشر
http://www.jicr.ir/article_389.html
http://www.jicr.ir/article_389_155f6e5d0fece9086203597b60a2f90f.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
بازنمود فرهنگ و هویت ملی در هویت بصری شهر؛ مطالعۀ موردی دیوارنگارههای مترو تهران
23
66
FA
اعظم
محمودی
کارشناس ارشد ارتباط تصویری، گرافیک و ارتباط تصویری، دانشکدۀ هنر، دانشگاه فنی و حرفهای دختران بیرجند، خراسان جنوبی، ایران
mahmoodi_a85@yahoo.com
محسن
حسن پور
استادیار، دکتری پژوهش هنر، ارتباط تصویری، دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
hasanpourgd@yahoo.com
سوسن
خطایی
استادیار، دکتری پژوهش هنر، ارتباط تصویری، دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
s.khataei@gmail.com
10.22035/jicr.2019.1877.2464
دیوارنگارهها نوعی گرافیک محیطی منظرساز هستند که علاوهبر زیباسازی و تلطیف محیط، نقش مؤثری در شکلدهی هویت بصری شهر دارند و بهدلیل ویژگیهای ساختاری بهطور گسترده در محیط ایستگاههای مترو استفاده میشوند. محیط مترو یکی از پرترددترین محیطها در زندگی مدرن شهری است که تأثیر بهسزایی در تغییرات فرهنگی و هویتی جامعه ایفا میکند. ارزیابی نقش و جایگاه گرافیک محیطی بهعنوان رسانهای قدرتمند در شکلدهی و اثرگذاری بر هویت بصری شهر و همچنین بررسی نقش آن در احیای فرهنگ، هنر و هویت ملی و بومی با تجزیهوتحلیل بخشی از آثار گرافیک محیطی مترو تهران شامل تعدادی از دیوارنگارههای ایستگاهها، ازجمله اهداف اصلی پژوهش حاضر به شمار میرود. تجزیهوتحلیل کمّی هفتاد دیوارنگاره از منظر ابعاد مختلف هویت ملی و ارزیابی این آثار ازنظر چگونگی بازنمایی ارکان تشکیلدهندۀ بعد فرهنگی هویت ملی و درنهایت تجزیهوتحلیل کمّی و کیفی این آثار ازنظر محتوایی و ساختاری، شیوههای پژوهشی مقالۀ حاضر محسوب میشوند. اطلاعات بخش نظری تحقیق بهروش کتابخانهای و با استفاده از مدارک و اطلاعات موجود و دادههای بخش تحلیلی پژوهش بهروش میدانی و با استفاده از ابزار مشاهده، گردآوری شده است.
گرافیک محیطی,هنر ایرانیاسلامی,هویت ملی,هویت بصری شهر,دیوارنگاری مترو
http://www.jicr.ir/article_396.html
http://www.jicr.ir/article_396_afb624de9bc1bd6e4e67554cc73fc807.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
تحلیل تحولات نگرشی مؤثر بر روابط اجتماعی اعضای گروه معنویتگرای نوین فرادرمانی
67
100
FA
نفیسه
جابریان
استادیار علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور تبریز، تهران، ایران
nafisehjaberian@yahoo.com
علی
ربیعی
استاد، مدیریت استراتژیک، دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران
alirabieipnu@gmail.com
حسن
محدثی گیلوایی
استادیار جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد تهران مرکز، تهران، ایران
mohaddesi2011@gmail.com
محمد جواد
زاهدی مازندرانی
دانشیار جامعهشناسی توسعه، دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران
m_zahedi@pnu.ac.ir
10.22035/jicr.2019.2009.2572
مقالۀ حاضر، پژوهشی در راستای تحلیل تحولات نگرشی در روابط اجتماعی افرادی است که در مجموعۀ معنویتگرای فرادرمانی مشارکت داشتهاند. این مقاله، پژوهشی تحلیلیـتوصیفی است که به روش نظریۀ پهنهمحور بر روی چهارده نفر از اعضای پیوسته فعال و غیرفعال و گسسته این مجموعه انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که تغییرات در بین دو گروه مصاحبهشونده، یکسان نیست و حتی گاهی عکس هم بوده است؛ بهگونهای که جهانبینی و ایدئولوژیای که با مشارکت در گروه و بهواسطۀ تجربۀ معنوی بهدست میآید، در بین افراد مختلف، متفاوت است و اکثراً از نظر اعضای پیوسته، مثبت و از نظر اعضای گسسته، منفی ارزیابی میشود. تحولات شناختی و نگرشی اعضا در چهار بعد دستهبندی شده است که هریک پیامدهای خاصی دارد. چهار بعد یادشده عبارتاند از: شناسایی ابعاد پنهان خود، ادراک وحدت و حس یگانگی، باور به شعورمندی هستی و تسلیم و واگذاری امور به آن، و باور به وجود هستیهای غیرارگانیک.
معنویتگرایی نوین,تحولات نگرشی,نظریۀ پهنهمحور
http://www.jicr.ir/article_397.html
http://www.jicr.ir/article_397_60f8f9e7fe5f4598bd27180dc4ef74ef.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
نقش گردشگری آیینی در نگهداشت فرهنگ عزاداری حسینی؛ مطالعه موردی شهرک ماسوله
101
131
FA
حمیده
بیگی
استادیار گردشگری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
h.beigi@guilan.ac.ir
10.22035/jicr.2019.2032.2587
آیینها و مراسم سوگواری مذهبی، از مهمترین منابع رسیدن به هویت، ریشههای فکری، و سبک زندگی افرادی است که بهطور جمعی در منطقۀ مشخصی برای اجرا و حفظ آن میکوشند. آیین عزاداری حسینی در شهرک ماسوله، اجرای آیینی سنتی است که پس از ورود اسلام به این منطقه، لباس نمادین خود را به قامت سوگواریهای مسلمانان نشانده و شیوۀ آیینی سنتی را برای ابراز همدردی با امام حسین(علیهالسلام) و یارانش بهروز کرده است. این پدیدۀ فرهنگی که بهعنوان میراث معنوی ثبت شده است، برای حفظ و صیانت و از بین نرفتن جلوههای عملی آن، نیاز به دیده شدن دارد. گردشگری آیینی با ویژگی نمایشی خود، تکرار و بازنمایش جریان رویداد و کنش و واکنش آیینی را در مقابل چشمان گردشـگـران روایت کرده و بهعنوان رسـانهای قدرتمند در نگهداشت ویژگیهای ناب و منحصربهفـرد مناطق عمـل میکند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و پیمایشی است که با ابزار مصاحبه و پرسشنامه و به روش نمونهگیری دردسترس و گلولهبرفی در بین 340 نفر از گردشگران داخلی و خارجی حاضر در آیینهای عزاداری حسینی شهرک ماسوله در سال 1396 انجام شده است. نتایج بررسی و تجزیهوتحلیل خروجی از نظرات گردشگران با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Excel، بیانگر نقش بسزای گردشگری آیینی در حفظ و صیانت از آیینهای سنتی و لزوم تجهیز زیرساختهای گردشگری منطقه است. در راستای هدایت هدفمند گردشگران و بهرهگیری از رویداد گردشگری آیینی، برگزاری تورهای تخصصی و برنامهریزیشده یکی از پیشنهادهای اصلی این پژوهش است.
آیین,نمایش آیینی,گردشگری آیینی,گردشگری فرهنگی,عزاداری حسینی,شهرک ماسوله
http://www.jicr.ir/article_398.html
http://www.jicr.ir/article_398_c7d0e228c0efa1097e301670f2b0acce.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
تجربههای زیستۀ مرزنشینانِ شهر نودشه از پدیدۀ مرز
133
152
FA
سردار
فتوحی
دانشجوی دکترای سیاستگذاری فرهنگی، پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، ایران
fotohis@yahoo.com
نعمت الله
فاضلی
دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
nfazeli@hotmail.com
10.22035/jicr.2019.394
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، تقریباً نیمی از محیط پیرامون کسانیکه در نزدیکی مرز زندگی میکنند، تحت این نظارت و کنترل قرار میگیرد؛ ازاینرو، بهنظر میرسد که تجربههای این افراد از مرز، با کسانیکه در مرکز نقاط غیرمرزی ساکن هستند، متفاوت است، زیرا این افراد، از هر چهار جهت، فاقد نظارت و کنترل هستند. پژوهش حاضر، در راستای درک بهتر این موضوع، با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجربههای زیستۀ مردم شهر نودشه را (بهعنوان نمونه موردی) بررسی کرده است. دراینراستا، برپایه روش تحلیل تماتیک، چهار بُعد نگرش فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، و سیاسی در مورد مرز، شناسایی شد. در رویکرد فرهنگی و محیطی، مرز بهعنوان دیوار محدودکننده و عامل سلب ارتباط انسانی قلمداد شده است، ولی از بُعد سیاسی، مرز، رهاییبخش تلقی میشود. از بعد اقتصادی، وضعیت پیچیدهتر است و سه دیدگاه متفاوت به پدیدۀ مرز، مطرح است. براساس دیدگاه نخست، مرز، «محدودکنندۀ حیاتبخش» است، در این معنا، مرز، مانعی در برابر روابط اقتصادی است، ولی این موانع، بیش از نبود آن برای گذران زندگی، اهمیت دارد. در دیدگاه دوم، مرز، «آزادیبخشِ بازار» است، در این معنا، مرز، عامل پیوند ــدستکم ــ اقتصاد دو کشور با هم است و مبادلۀ دوسویه بین آنان رواج مییابد که این ظرفیت، برای شهرهای غیرمرزی فراهم نیست. در رویکرد سوم، مرز، عاملی برای «محرومیت از مرکز» تلقی میشود که برایناساس، مرز بهعنوان مانعی در برابر توسعه و پیشرفت و حتی دریافت امکانات رفاهی بهشمار میآید.
رهاییبخش,محرومیت,مرزنشینی
http://www.jicr.ir/article_394.html
http://www.jicr.ir/article_394_735ce40f4c8d560adb15e6087ed722dc.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
تحلیل کیفی منابع هویتی مردمان اورامی
153
181
FA
ابراهیم
فیاض
دانشیار مردمشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
efayaz@ut.ac.ir
ایمیلیا
نرسیسیانس
0000-0003-3060-1758
دانشیار مردمشناسی ، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
enerciss@ut.ac.ir
احمد
نادری
استادیار مردمشناسی ، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
anaderi@ut.ac.ir
نافع
باباصفری
دانشآموخته دکترای مردمشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
nafebabasafari@gmail.com
10.22035/jicr.2019.1987.2552
منطقه قومیـفرهنگی اورامان با ترکیب چندگانه و پیچیدهای از منابع هویتی روبهرو است که شناخت آن به بررسی عمیق و بسترمندی نیاز دارد. این مقاله تلاش میکند با رویکرد کیفی به بررسی منابع هویتی مردم اورامیزبان بپردازد. دادههای این پژوهش، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 33 صاحبنظر و افراد آگاه کلیدی اورامی که با حداکثر تنوع انتخاب شدهاند، گردآوری شد. تحلیل دادهها با دو نرمافزار مکسکیودیای و انویوو مبتنیبر تحلیل محتوای کیفی قراردادی پیشنهادی گرنهایم و لاندمن انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که منابع هویتی در منطقه اورامان، متشکل از چهار درونمایه «هویت قومی اورامیـکردی»، «هویت ملی ایرانی»، «هویت دینی» و «هویت مدرن» است. مقولههای هویت قومی اورامیـکردی شامل زبان و ادبیات اورامی، نمادهای اورامی، تعلق خاطر و افتخار به اورامی بودن، حفظ و دفاع از منابع و منافع اورامی، موسیقی و آواز، و تأکید بر یکپارچگی اجتماعی مناطق مختلف بهعنوان قوم کرد است. مقولههای هویت ملی ایرانی دربردارندۀ حضور زبان و ادبیات فارسی در زندگی روزمره، موسیقی و آواز، آیینها و ارزشهای ایرانی، و وفاداری ملی ایرانی است؛ مقولههای هویت دینی شامل اعتقادات، مناسک، تصوف و عرفان قادریه و نقشبندیه، جایگاه دین در حوزه عمومی، مدارا و تساهل، و احیاگراییـبنیادگرایی است و مقولههای هویت مدرن نیز دربردارندۀ بهچالش کشیدن باورهای پیشینیان، تفکر، نقد و آگاهیبخشی، انسانگرایی و گرایش به مدرنیسم، جهانوطنی و مصرف است. درنهایت، برمبنای یافتهها، الگوی منابع هویتی مردم اورامی بازشناسی و ارائه شده است.
هویت,اورامی,هویت قومی,هویت دینی,هویت ملی ایرانی,هویت مدرن
http://www.jicr.ir/article_395.html
http://www.jicr.ir/article_395_cdb0e21b52f27f33800d2975f0f280a7.pdf
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
2008-1847
2476-5058
12
2
2019
06
22
ساخت سیاسی- اجتماعی ایل و بازنمایی سازوکارهای مشروعیتبخش قدرت: مطالعۀ موردی ایل قشقایی
183
210
FA
علی اشرف
نظری
دانشیار علوم سیاسی، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
a.ashraf@ut.ac.ir
میلاد
یزدان پناه
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
milad.yazdanpanah@ut.ir
10.22035/jicr.2019.1893.2478
نظام ایلیـعشیرهای ایل قشقایی دارای تاریخی کهن است که باتوجهبه شرایط زندگی کوچی و عشایری شکل گرفته است. این نظام دارای سازمانهای سیاسیـاداری خاص خود بوده که متناسب با شرایط زندگی عشایری و بهصورت سیار تنظیم شده است. دررأس این نظام ایلی، مقامی به نام ایلخان وجود داشت که از ابتدای تشکیل ایل درزمان صفویان در دست یک خاندان به نام شاهیلو بود. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که ساختار سیاسیـاجتماعی در ایل قشقایی به چه صورت بوده و سازوکارهای مشروعیتبخش قدرت در آن چگونه حفظ میشده است؟ فرضیۀ مقاله این است که ساختار سیاسیـاجتماعی ایل قشقایی بهگونهای سلسلهمراتبی در پاسخ به نیازهای ایل بوده است و ساختار قدرت در آن نه لزوماً براساس قدرت معطوف به خشونت حاکمان و زور محض رؤسای ایل، بلکه براساس نمادها، مناسک و آدابورسوم سامان یافته است. ازاینرو، اساس پژوهش حاضر، چارچوب نظری خشونت یا سلطۀ نمادین، بررسی سازوکارها و مؤلفههای درونی مشروعیتبخش قدرت رهبران و تلاش برای مطالعۀ موضوع از چشمانداز جامعهشناسی تاریخی بوده است.
قشقایی,طایفه,ایل,ساخت قدرت,مشروعیت
http://www.jicr.ir/article_399.html
http://www.jicr.ir/article_399_318bdf94810c9bc660cd3d36352524ac.pdf