مهدی محسنیان راد؛ امیر عبدالرضا سپنجی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگیها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانهها» میپردازد و آن را در کشورهای درحالتوسعه با اصطلاح «مخاطبپنداری» توصیف میکند. در مقدمه این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاستگذاران و مدیران عرصههای رسانهای در کشورهای درحالتوسعه با واقعیتهای موجود در این عرصه فاصله ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگیها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانهها» میپردازد و آن را در کشورهای درحالتوسعه با اصطلاح «مخاطبپنداری» توصیف میکند. در مقدمه این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاستگذاران و مدیران عرصههای رسانهای در کشورهای درحالتوسعه با واقعیتهای موجود در این عرصه فاصله داشته باشد، پیامدهایی از قبیل دور شدن مخاطبان از محتواهای رسانههای بومی و مورد تأیید را به دنبال خواهد داشت.شناخت و تحلیل انگاره یا تصویر «افراد آن سوی رسانهها» با بررسی نظریههای عرصه علوم ارتباطات، میتواند بسیاری از زوایای پنهان فعالیت در عرصه رسانهها و عملکردهای مختلف انجامشده در این عرصه در کشورهای درحالتوسعه را بهروشنی بازنمایاند؛ بر این اساس، هرچه نگرش سرآمدان حکومتی در چنین کشورهایی نسبت به افراد آن سوی رسانهها که در معرض پیامهای رسانهای هستند، با ماهیت واقعی فعالیت رسانهها، پیامگیران و جایگاه امروزی آنان در بازار پُررونق رسانهها و به تعبیر محسنیان راد «بازار پیام» (1387) بیشتر فاصله داشته باشد، احتمال مواجهه با عواقب جبرانناپذیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی در مقوله بهرهمندی از رسانهها بیشتر خواهد بود.مقاله در ادامه به مرور تاریخچه و تعریف «افراد آن سوی رسانهها»، نظریه بهرهمندی و خرسندی از رسانهها و مفهوم «مخاطبپنداری» برای رسانهها میپردازد. سپس بر اساس نظریات پیشگفته، ویژگیهای کنونی افراد آن سوی رسانهها را با توجه به افزایش روزافزون اختیارات و حق انتخاب آنان و در شرایط فعلی بازار پیام، برمیشمارد.
مهدی محسنیان راد
چکیده
مقاله ابتدا به سیر تحول «نقشپنداری» از انسانهای مقابل رسانهها پرداخته و تفاوت هر یک از آنها را نشان داده است؛ تفاوتی که در منابع علوم ارتباطات، به ترتیب تاریخی، با اصطلاحاتی همچون مخاطب، گیرنده ، مصرفکننده و اخیراً، ارتباطگیر معرفی میشده است. و بر این نکته تأکید شده که تغییر تصور «انسان مقابل رسانهها» از موجودی ...
بیشتر
مقاله ابتدا به سیر تحول «نقشپنداری» از انسانهای مقابل رسانهها پرداخته و تفاوت هر یک از آنها را نشان داده است؛ تفاوتی که در منابع علوم ارتباطات، به ترتیب تاریخی، با اصطلاحاتی همچون مخاطب، گیرنده ، مصرفکننده و اخیراً، ارتباطگیر معرفی میشده است. و بر این نکته تأکید شده که تغییر تصور «انسان مقابل رسانهها» از موجودی منفعل به موجودی فعال، حاصل تحولاتی است که جهانی شدن مهمترین آنهاست. بارزترین خصلت ارتباطگیر، استقلال او در «انتخابِ مبتنی بر نیازهای ارتباطی» است و به موازات تحولات دهههای آینده در حوزه ICT، توان گزینشگری او بهشدت افزایش خواهد یافت و او به «ارتباطگیر گزینشگر» تبدیل خواهد شد. به دلیل تأخیر کشورهای در حال توسعه در دستیابی به رسانههای جدید و در واقع، تأخیر در ورود به عصر کهکشان گوتنبرگ و کهکشان مارکنی نگاه فرستندگان پیام در کشورهای در حال توسعه به آن سوی رسانهها، همچنان نگاه مخاطبمحور است و در نتیجه، سیر تحول «نقشپنداری» از انسانهای مقابل رسانهها از «مخاطب» به «ارتباطگیر» طی نشده است. پدیده «مخاطبپنداری» در برخی کشورهای در حال توسعه، در آینده، به تأمین نیازهای بومی رسانهای ارتباطگیران آنان آسیبهای جدی وارد خواهد کرد و باعث خواهد شد که زمینه برای رویکرد به تولیدات رسانههای بیگانه فراهم شود و در نتیجه، ویژگیهای فرهنگی به گونهای ناخواسته تغییر کند.