مقاله علمی پژوهشی
صمد علی پور؛ وحید قاسمی؛ سید احمد میرمحمد تبار
چکیده
با گسترش دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی اینترنتی و استفاده فزآیندهای که جوانان از انواع مطالب و محتوای این رسانههای نوین مینمایند، هویت فرهنگی به یکی از دغدغههای اصلی مرتبط با انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی تبدیل شده است. بدین لحاظ پژوهش حاضر، رابطه حضور و تعامل در شبکه اجتماعی فیسبوک را با هویت فرهنگی جوانان مورد ...
بیشتر
با گسترش دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی اینترنتی و استفاده فزآیندهای که جوانان از انواع مطالب و محتوای این رسانههای نوین مینمایند، هویت فرهنگی به یکی از دغدغههای اصلی مرتبط با انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی تبدیل شده است. بدین لحاظ پژوهش حاضر، رابطه حضور و تعامل در شبکه اجتماعی فیسبوک را با هویت فرهنگی جوانان مورد مطالعه قرار میدهد. پرسش اصلی این است که استفاده از فیسبوک چه تأثیری بر هویت فرهنگی کاربران دارد؟ آیا فیسبوک بهعنوان یکی از ابزارهای جهانیشدن، تضعیفکننده هویت فرهنگی است؟پژوهش حاضر بهصورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس و بهرهگیری از پرسشنامه اینترنتی محققساخته، با تکیه بر نظریههای کاشت و ساختیابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران جوان فیسبوک شهر اصفهان در سال 1391 تشکیل میدهند و حجم نمونه برابر با 424 نفر است.نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان مشارکت و فعالیت کاربران در فیسبوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار معکوس و بین واقعی تلقی کردن محتوای مطالب فیسبوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. یعنی هر چه مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان فعالیت و مشارکت کاربران در فیسبوک از سوی کابران افزایش پیدا میکند هویت فرهنگی کاربران ضعیفتر میشود.
مقاله علمی پژوهشی
محبوبه البرزی
چکیده
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روانشناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوتهای فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوتهای فرهنگی میپردازد. پژوهش حاضر در پارادایم ...
بیشتر
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روانشناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوتهای فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوتهای فرهنگی میپردازد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی با رویکرد توصیفی– تفسیری و توصیفی- استتناجی انجام شده است. تأکید نظری پژوهش حاضر بر نظریة آمابلی است که معتقد است خلاقیت از سه بعد مهارتهای اطلاعاتی، مهارتهای خلاقانه و انگیزش تشکیل شده است که در بین این سه بعد، انگیزش اهمیت به سزایی دارد. تحلیلها و بررسیها نشان داده است که مطابق اصل افزایشی انگیزش درونی و بیرونی سطح انگیزش اولیه، نوع انگیزش بیرونی و زمان ارائه انگیزش بیرونی، بر آغاز، ادامه و پایان چرخة خلاقیت نقش دارند. با توجه به آنکه انگیزش بیرونی در جوامع جمعگرا از جمله ایران اهمیت به سزایی دارد و نمیتوان نقش آن را در فعالیتهای تحصیلی و خلاقانه افراد نادیده گرفت، شناخت شرایطی که استفاده از برانگیزانندههای بیرونی در آن منجر به پرورش خلاقیت گردد، ضروری است. تحلیلهای انجام شده حاکی از آن است که اگر انگیزش بیرونی بهجای کنترل و بازدارندگی، جنبه اطلاعدهی داشته باشد، اگر سطح انگیزش درونی اولیه فرد برای شروع چرخة خلاقیت بالا باشد و اگر این مشوقها و برانگیزانندهها در انتهای فعالیت خلاقانه ارائه شوند نه تنها جنبة بازدارنده ندارند بلکه موجب تسهیل فرآیند خلاقیت میگردند. در آخر آنکه میتوان گفت خلاقیت گرچه نمیتواند فرمولی جهانی و همگانی داشته باشد اما برای رشد و پرورش آن برای همگان در هر فرهنگی که باشند امکان پذیر است.
مقاله علمی پژوهشی
وحید نجاتی
چکیده
ارزشهای فرهنگی، مجموعهای از رفتارها، نگرشها و باورهای افراد در هر فرهنگ است. سنجش ارزشهای فرهنگی نیازمند ابزارهای معتبر شناختی است که از سوگیری آزمودنی و آزمونگر متأثر نباشد. هدف از این مطالعه طراحی معماهای اجتماعی- شناختی بهعنوان یک سنجه ضمنی برای ارزشهای فرهنگی و بررسی اعتبار آن است. این مطالعه مقطعی در 308 نفر ...
بیشتر
ارزشهای فرهنگی، مجموعهای از رفتارها، نگرشها و باورهای افراد در هر فرهنگ است. سنجش ارزشهای فرهنگی نیازمند ابزارهای معتبر شناختی است که از سوگیری آزمودنی و آزمونگر متأثر نباشد. هدف از این مطالعه طراحی معماهای اجتماعی- شناختی بهعنوان یک سنجه ضمنی برای ارزشهای فرهنگی و بررسی اعتبار آن است. این مطالعه مقطعی در 308 نفر با میانگین سنی 68/22 سال اجرا شد. ابزار مورد استفاده معماهای طراحی شده و پرسشنامه ابعاد فرهنگی هافستد بود. آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی روایی و آزمون کایدو برای مقایسه پاسخهای دو جنس استفاده شد. بین معماهای طراحی شده برای هر ارزش فرهنگی با مقیاسهای جمعگرایی (P<0.01) مردانگی (P<0.05)، تحمل ابهام (P<0.05) و ساختار قدرت (P<0.01) همبستگی معنیداری وجود دارد. افراد مورد بررسی جمع گرا، مردگرا، پذیرنده ابهام و طرفدار سطح متوسطی از قدرت توزیع شده بودند. زنان آیندهنگری بیشتری نسبت به مردان داشتند (P<0.01). بر اساس یافته های این مطالعه سنجش ارزشهای فرهنگی با استفاده از آزمون ضمنی معماهای شناختی- اجتماعی امکانپذیر است و ابزار طراحی شدة مطالعه حاضر ابزاری معتبر برای سنجش ارزشهای فرهنگی است.
مقاله علمی پژوهشی
بیژن خواجه نوری؛ لیلا پرنیان؛ صغری همت
چکیده
هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس بوده است. در این مقاله تلاش شده است که ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت اجتماعی جوانان در عرصه فرآیند جهانیشدن مورد مطالعه قرار گیرد. از آنجا که این فرآیند، ابعاد مختلفی را در بر میگیرد، در اینجا به مطالعه ارتباط سبک زندگی بهعنوان پدیدهای مدرن ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس بوده است. در این مقاله تلاش شده است که ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت اجتماعی جوانان در عرصه فرآیند جهانیشدن مورد مطالعه قرار گیرد. از آنجا که این فرآیند، ابعاد مختلفی را در بر میگیرد، در اینجا به مطالعه ارتباط سبک زندگی بهعنوان پدیدهای مدرن و مرتبط با فرآیند جهانیشدن با هویت اجتماعی پرداخته شده است. نظریة مورد مطالعه عمدتاً مبتنی بر آراء گیدنز بوده است. متغیر سبک زندگی بهعنوان متغیر مستقل شامل: مصرف محصولات فرهنگی، فعالیت فراغتی، مدیریت بدن، میزان استفاه از رسانهها و الگوی خرید و هویت اجتماعی بهعنوان متغیر وابسته شامل: هویت مذهبی، هویت جنسیتی، هویت ملّی، هویت قومی، هویت گروهی و هویت بدنی میباشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است. شیوه نمونهگیری تحقیق، تصادفی سهمیهایچند مرحلهای و حجم نمونه 406 نفر است. یافتههای تحقیق نشان دادهاند که بین متغیرهای: سبک زندگی مذهبی و سبک زندگی موسیقایی ــ سنتیبا هویت اجتماعی ارتباط مثبت و معنیدار و بین متغیرهای: سبک زندگی موسیقایی ــ مدرن و سبک زندگی معطوف به بدن ارتباط منفی و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک زندگی مذهبی، سبک زندگی موسیقایی - مدرن، سبک زندگی موسیقایی - سنتی، سبک زندگی معطوف به ورزش و سبک زندگی دوستانه در مجموع نزدیک به 7/62 درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین کردند.
مقاله علمی پژوهشی
معصومه شفیعی؛ فردین علیخواه
چکیده
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی ...
بیشتر
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی از ایده های فوکو، مسأله اصلی این مقاله مقاومتی است که در مقابل تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی شکل می گیرد. علاوه بر فوکو، برای نشان دادن زوایای اعمال قدرت از طریق فضا، نظریه هنری لوفور مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت برای روشن کردن اهمیت موضوع جنسیت در این مسأله، به دیدگاههای جودیت باتلر مراجعه شده است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، روش تحقیق کیفی و به طور خاص مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. در اینجا تجربه زیسته 16 دانشجوی دختر دانشگاههای شهر تهران بررسی شده است. طبق یافته های این تحقیق، اعمال تکنیک های انضباطی فضا در سطح دانشگاها به خلق سوژه مطیعی که صرفا مصرف کننده فضا باشد منجر نشده ، بلکه مصرف کننده ای از فضا شکل گرفته است که برای تحقق خواسته هایش در فضاهای عمومی تلاش و تقلا می کند.
مقاله علمی پژوهشی
نعمت الله موسی پور
چکیده
ضرورت انتقال تجربة مدیریتی به هنگام تغییر مدیران، موضوعی بینیاز از استدلال است. با وجود این، انتقال تجربه مدیریتی در مؤسسات آموزشی و پژوهشی با مشکلات و موانعی مواجه است که شناخت آنها میتواند به سیاستگذاری و برنامهریزی این حوزه کمک کند. این موانع به استناد تجربه زیسته مدیریت در سطوح مختلف نظام دانشگاهی در دورهای نزدیک به ...
بیشتر
ضرورت انتقال تجربة مدیریتی به هنگام تغییر مدیران، موضوعی بینیاز از استدلال است. با وجود این، انتقال تجربه مدیریتی در مؤسسات آموزشی و پژوهشی با مشکلات و موانعی مواجه است که شناخت آنها میتواند به سیاستگذاری و برنامهریزی این حوزه کمک کند. این موانع به استناد تجربه زیسته مدیریت در سطوح مختلف نظام دانشگاهی در دورهای نزدیک به دو دهه و در شرایط گوناگون عمل، شناسایی شدهاند. منظور از شرایط گوناگون، سه وضعیت متفاوت برای پذیرش و واگذاری مدیریت است: رقابت آشکار (فرآیند تعارض)؛ رفاقت آشکار (فرآیند همکاری) و بیطرفی (فرآیند جدایی). پذیرش و واگذاری مسئولیتهای مدیریتی در شرایط رقابت، احساس پیروزی و شکست را پدید میآورد و این پدیده مانع انتقال تجربه مدیریتی است؛ در شرایط رفاقت، احساس خودیبودن غلبه دارد که با انتقال و استفاده از تجارب مدیریتی همراه میشود؛ و در شرایط بیطرفی، نوعی احتیاط و محافظهکاری ظهور میکند که انتقال و استفاده از تجربه را به امور دیگری مربوط میسازد. تحلیل واقعیتها نشان میدهد موانع انتقال تجربه در شرایط رقابت، حسادت از سوی مدیر قبلی و بیاعتمادی از سوی مدیر جدید؛ در شرایط رفاقت، تعارف از سوی مدیر قبلی و بینیازی از سوی مدیر جدید؛ و در شرایط بیطرفی، ناهمزبانی از سوی طرفین است. با وجود این، انتقال تجربه مدیریتی با متغیرهای دیگری نیز پیوند دارد که برای تبیین دقیقتر، از دو متغیر وضعیت و موقعیت مدیر استفاده میشود.همچنین، دو پدیده دیگر که در همه شرایط مذکور نقش ایفا میکنند عبارتند از: «سازماننایافتگی تجارب»، که ریشه در سنت حفظ شفاهی تجارب (پرهیز از ثبت کتبی) دارد و «حفظ ابهام»، که خود نشانهای از توانایی و صلاحیت محسوب میشود و به فرد نوعی اعتماد به نفس را القاء میکند
مقاله علمی پژوهشی
رضا صمیم
چکیده
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعهشناختی نیست لیکن مفهومپردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعهشناختیای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهومپردازی سبک زندگی به عنوان مسئلهای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز میگردد. در این زمان تمرکز اصلیِ پیشگامان جامعهشناسی در ...
بیشتر
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعهشناختی نیست لیکن مفهومپردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعهشناختیای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهومپردازی سبک زندگی به عنوان مسئلهای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز میگردد. در این زمان تمرکز اصلیِ پیشگامان جامعهشناسی در کنار توضیح تفاوتهای جامعه و اجتماع، بررسی اشکال و الگوهای سبک زندگی انسانها در جامعة جدید بود. در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه در هدایت تحقیقات و انجام پژوهشهای مختلف تبدیل شده است. در اینجا این سؤال به وجود میآید که آیا میتوان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئلهای جامعهشناختی طرح گردید در جامعة ایرانی نیز به عنوان مسئلهای جامعهشناختی صورتبندی گردد؟ و آیا پژوهشهای جامعهشناختی صورت گرفته تاکنون توانسته در تمام ابعادِ یک پژوهش، چون طرح مسئله، مفاهیم و نظریات، روشها و یافتهها به صورتبندی خود منطبق با چارچوبهای مسئلهمندیِ سبک زندگی در جامعه ایرانی بپردازد؟ در جهت پاسخگویی به این سؤال در مقالة حاضر، یازده مقاله علمی- پژوهشی که با رویکرد جامعهشناختی درباب سبک زندگی در ایران به نگارش درآمده و چاپ شده را با روش تحلیل متنی بررسی نمودهایم. در این پژوهش هدف آن بوده که با توجه به نگاه جامعهشناختی به مفهوم سبک زندگی، رویکرد مقالاتی که به عنوان نمونه انتخاب شدهاند را در تمام ابعاد پژوهش مورد ارزیابی قرار دهیم.