مقاله علمی پژوهشی
مطالعات زنان
سید حسین سراج زاده؛ کرم حبیبپورگتابی
چکیده
خوابگاه دانشجویی بهعنوان فضایی اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در رضایت دانشجویان از دانشگاه و آموزش عالی ازیکسو و عملکرد آموزشی آنها ازسویدیگر دارد. به همین سبب، درک شرایط زندگی خوابگاهی و تدبیر برای بهبود آن ضروری بهنظر میرسد. مقالۀ حاضر ضمن مفهومسازی کیفیت زندگی خوابگاهی، با استفاده از روش پیمایش و فن پرسشنامه، به بررسی ...
بیشتر
خوابگاه دانشجویی بهعنوان فضایی اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در رضایت دانشجویان از دانشگاه و آموزش عالی ازیکسو و عملکرد آموزشی آنها ازسویدیگر دارد. به همین سبب، درک شرایط زندگی خوابگاهی و تدبیر برای بهبود آن ضروری بهنظر میرسد. مقالۀ حاضر ضمن مفهومسازی کیفیت زندگی خوابگاهی، با استفاده از روش پیمایش و فن پرسشنامه، به بررسی کیفیت زندگی خوابگاهی 2500 نفر از دانشجویان خوابگاهی دختر در 10 منطقۀ دانشگاهی و 22 دانشگاه کشور پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که در بُعد رفاهی، دانشجویان از امکانات رفاهی اتاق، ساختمان و خوابگاه، امکانات فرهنگی در خوابگاه، و امکانات رفاهی کالبدی خوابگاه ناراضی بودهاند. در بُعد فرهنگی، ازیکسو دانشجویان از فعالیتها و برنامههای فرهنگی در خوابگاه ناراضی بودهاند و ازسویدیگر، از وقت فراغت آنان بهگونهای مطلوب استفاده نمیشود. در بُعد اجتماعی، جنس آسیبهای اجتماعی برای دختران، بیشتر مربوط به امر جنسی و از نوع روابط دوستی بود (رابطۀ دوستی، رابطۀ جنسی، و پارتی). شایعترین مواد دخانی مصرفی بین دانشجویان، ابتدا قلیان و سپس سیگار، مشروبات الکلی، مواد مخدر، و پیپ بود. بسیاری از دانشجویان از دامنۀ زمانی رفتوآمد در خوابگاه، ناراضی بودند و رویهمرفته، رضایت دانشجویان از کیفیتِ ذهنی زندگی خوابگاهی، چه در شکل شهودی و چه در شکل منطقی آن، پایین بود. نتایج بهدستآمده، نشاندهنده پایین بودن کیفیت زندگی عینی در سطح خوابگاههای دانشجویی دختران است که بهنوبۀ خود، بر کیفیت ذهنی آنها نیز تأثیر گذاشته است.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
زهرا محمدی
چکیده
دانشگاه بهمثابه فضای فرهنگیـاجتماعیای است که روابط نسلی، بهصورت دروننسلی و میاننسلی در آن جریان مییابد و بر مدیریت، برنامهریزی، یاددهیـیادگیری، و تحقیق و خدمات تخصصی در آن تأثیر میگذارد؛ بنابراین، مطالعۀ نسلی در فضای دانشگاهی ضرورت پیدا میکند. این پژوهش با هدف نسلبندی دانشگاهیان ایران و مقایسه با نسلبندی ...
بیشتر
دانشگاه بهمثابه فضای فرهنگیـاجتماعیای است که روابط نسلی، بهصورت دروننسلی و میاننسلی در آن جریان مییابد و بر مدیریت، برنامهریزی، یاددهیـیادگیری، و تحقیق و خدمات تخصصی در آن تأثیر میگذارد؛ بنابراین، مطالعۀ نسلی در فضای دانشگاهی ضرورت پیدا میکند. این پژوهش با هدف نسلبندی دانشگاهیان ایران و مقایسه با نسلبندی موجود در جهان انجام شده است تا ویژگیهای اجتماعی هر نسل را در زیستبوم خودش بررسی کند. پژوهش به روش مطالعه اسنادی و استدلال تحلیلی انجام شده است. در مباحث نظری، پنج نسل ایرانی متناظر با پنج نسل جهان معاصر قابلپیجویی هستند؛ نسل نخست، نسل کهنهسربازان/ نسل مشروطه ایران؛ نسل دوم، نسل بومر/ نسل ناسیونالیسم ایرانی؛ نسل سوم، نسل X/ نسل نوسازی در ایران؛ نسل چهارم، نسل y یا هزاره/ نسل انقلاب اسلامی؛ و نسل پنجم، نسل Z یا نت/ نسل پساانقلاب. نسل نخست، با هنجارهای مرتونی و سنت اقامت در دانشگاه نخبهگرا آشنا است؛ نسل دوم، با رشد هنجارهای سیاسی در کنار هنجارهای غالب علمی روبهرو است؛ نسل سوم، رشد سیاست و ایدئولوژی در کنار علمآموزی و سپس، غلبه آن را تجربه کرده است؛ در نسل چهارم، رشد کمّی آغاز شده و چرخش از آموزش به پژوهش و علم سبک دو است؛ در نسل پنجم، دانش، کالایی و تجاری شده و چرخشی از پژوهش به کارآفرینی همراه با کاهش سنت اقامت رخ داده است. نتیجه اینکه، تفاوتهای جدی در ویژگیهای نسلهای پنجگانه در قرن اخیر، موجب شده است که این نسلهای متفاوت نتوانند با هم زندگی خلاق و مؤثر دانشگاهی را تجربه کنند.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
نعمت الله موسی پور؛ لیلا فلاحتی؛ مهدی مزینانی
چکیده
حوزه مدیریت در نظام آموزش عالی از نخستین حوزههایی است که ارتباطگیری با دانشجویان و فرایند شکلدهی به ذهنیت آنها را آغاز میکند. مطالعه این فرایند از دو جنبه ممکن و مهم است: آنچه مدیران، اراده میکنند؛ آنچه مخاطبان برداشت میکنند. اهمیت جنبه دوم، از منظر سیاستگذاری فرهنگی بهعنوان لازمۀ اجرای سیاستها، جایگاه ذینفعان در ...
بیشتر
حوزه مدیریت در نظام آموزش عالی از نخستین حوزههایی است که ارتباطگیری با دانشجویان و فرایند شکلدهی به ذهنیت آنها را آغاز میکند. مطالعه این فرایند از دو جنبه ممکن و مهم است: آنچه مدیران، اراده میکنند؛ آنچه مخاطبان برداشت میکنند. اهمیت جنبه دوم، از منظر سیاستگذاری فرهنگی بهعنوان لازمۀ اجرای سیاستها، جایگاه ذینفعان در فرایند سیاستگذاری، زمینهسازی برای بهبود سیاستها، و تنظیم پیشنهادهای سیاستی، همیشگی و محوری است. مقاله حاضر در پی کاوش و بازشناسی نظری دیدگاه و خوانشی است که دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در مورد مدیریت فرهنگی دانشگاه، بهعنوان زیرنظامی از نظام مدیریت دانشگاه، دارند. دادههای لازم از طریق روشهای مشاهده مشارکتی (مشارکتکننده در نقش مشاهدهگر) و مصاحبه (روش هدایت کلیات) گردآوری شدهاند. در مصاحبه، 35 نفر از دانشجویان (19 دختر و 16 پسر) و 5 نفر از مدیران فرهنگی دانشگاه، با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. مصاحبهها با روش نظامدار (منسوب به استراوس و کوربین) در 4 سطح، تحلیل شدند. در جریان تحلیل، 109 مفهوم، 15 مقوله، و 5 مقولۀ عمده پدیدار شدند که درنهایت بهنظر پژوهشگران، برسازندۀ سبکی از مدیریت بومیـفرهنگی ایرانی، بهنام پدرسالاری فرهنگی، هستند. این نوع از مدیریت، در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی، مبتنیبر برنامهریزی عمودی، تکبُعدی، و تکجنسیتی، در حوزه هدایت و هماهنگی، مبتنیبر غیرسازی، و در حوزۀ پایش و نظارت، مبتنیبر نگاهبانی و مراقبت است. سلوک پدرانه، امتیازی است که میتواند این سبک مدیریتی را تعالیبخش، کارآمد، مطلوب، و ارزنده معرفی کند.
مقاله علمی پژوهشی
زبان و ادبیات
محبوبه پاکنیا؛ مهدیس صادقی پویا
چکیده
این مقاله در پی بازنمایی شاخص زبانی جنسیت در بلندترین رمان فارسی، یعنی کلیدر، است. عنصر جنسیت در این رمان ـکه زندگی عشایر شمال شرق کشور را بهتصویر کشیده استـ بهوضوح دیده میشود. نویسنده برای زن کوچنشین، جایگاهی استثنائی قائل شده است؛ زنی که در زندگی عشایری، نقش اساسیای بازی میکند، اما تحت تأثیر کلیشههای جنسیتی، فرودست ...
بیشتر
این مقاله در پی بازنمایی شاخص زبانی جنسیت در بلندترین رمان فارسی، یعنی کلیدر، است. عنصر جنسیت در این رمان ـکه زندگی عشایر شمال شرق کشور را بهتصویر کشیده استـ بهوضوح دیده میشود. نویسنده برای زن کوچنشین، جایگاهی استثنائی قائل شده است؛ زنی که در زندگی عشایری، نقش اساسیای بازی میکند، اما تحت تأثیر کلیشههای جنسیتی، فرودست بهشمار میآید. در این مقاله که برگرفته از یک کار پژوهشی است، شاخص زبانی جنسیت به روش نقد ادبی زنانهنگر بازنمایی شده است. پرسش اصلی مقاله این است که برخورد رمان کلیدر با موضوع زن چگونه است؟ یافته اصلی مقاله حاضر این است که رمان کلیدر در رویارویی با زنان، رفتار دوگانهای دارد؛ ازیکسو سرشار است از الفاظ، ضربالمثلها، و موضعگیریهای شخصیتهای داستان در ضمن گفتوگوها که زنان و جنس زن را گاه به کنایه و گاهی به صریحترین وجه تحقیر میکند، و از سوی دیگر، از بسیاری از قهرمانانِ زن خود شخصیتهای نیرومند و مؤثری میپردازد؛ بهگونهای که خواننده تحت تأثیر نقش فعال و شخصیتهای کارآمد آنها قرار میگیرد. این امر تاحدودی ناشی از فضای عشایری داستان است که در آن زنان بهناگزیر در زندگی، بهویژه در اقتصاد خانوار، نقش مهمی دارند. روش انجام پژوهش، تحلیل متن به روش نقد ادبی است که از دغدغههای زنانهنگری الهام گرفته است.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
سیدمجید حسینی؛ احسان فرزانه
چکیده
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود ...
بیشتر
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود رابطهای دوسویه دارند. در مقاله حاضر، گفتمانی که در سالهای پایانی دهه 1380 در فضای شعر کشور هژمون شده است، با واکاوی اشعار علیرضا آذر ـبهعنوان یکی از مطرحترین عرضهکنندگان این گفتمانـ بررسی میشود و مؤلفههای چهارگانه آن (آرمانگریزی، ناامیدی، شخصمحوری، و میل به خودکشی و انهدام خویشتن) در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، تبیین میشود. تحلیل انتقادی به روش نورمن فرکلاف، چرایی و چگونگی مفصلبندی جهان بهگونهای خاص را در گفتمان اخیر توضیح میدهد و کارکرد ایدئولوژیک آن را در جاودانه نشان دادن مفاهیم محدود تاریخی نشان میدهد.
مقاله علمی پژوهشی
علوم سیاسی
رضا سرحدی قهری؛ مهدی نجف زاده
چکیده
نشانهشناسی، علم مطالعه نظامهای نشانهای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانهها و نمادهای فرهنگی است. افزونبراین، نشانهشناسی به ما میگوید که ساختارها میتوانند معنادار باشند؛ بهگونهایکه ساختارها مبنایی نشانهای دارند و بهصورت یک نظام عمل میکنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران ...
بیشتر
نشانهشناسی، علم مطالعه نظامهای نشانهای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانهها و نمادهای فرهنگی است. افزونبراین، نشانهشناسی به ما میگوید که ساختارها میتوانند معنادار باشند؛ بهگونهایکه ساختارها مبنایی نشانهای دارند و بهصورت یک نظام عمل میکنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ساختارها بسیار گسترده هستند. نظام نشانهای در جمهوری اسلامی ایران بهدلیل خلق یک هویت شیعی جدید و اسلام سیاسی، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانهشناسی، فرایند گذار از نشانههای سیاسی به نشانههای اجتماعی را در تمبرهای بین سالهای 1389-1357 بهمثابه یکی از ابزارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بررسی کرده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد، فرایند تغییر نمادهای گنجاندهشده بر روی تمبرها بین سالهای 1389-1357 حکایت از این دارد که نشانهای مشروعیتی جمهوری اسلامی ایران بر روی تمبرها، از حکمرانان به جامعه و از سیاسی به اجتماعی گذر کردهاند.