مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
فاطمه نصراللهی نیا؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ مقصود فراستخواه؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی ...
بیشتر
امروزه میدانهای دانشگاهی به ابزاری قدرتمند برای شکلدادن به جامعه تبدیلشده و نقش مهمی در تولید علم و ایجاد اجتماعات علمی ایفا میکنند. از طرفی ماهیت علم و تولید آن در محیطهای دانشگاهی دچار تغییرات و تحولات شده و با چالشهایی مواجه است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه جامعهشناختی پیر بوردیو عوامل و چالشهایی که محیطهای دانشگاهی برای تولید علم خود با آن روبرو هستند، مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که عوامل و چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی کدامند؟ بدینمنظور، با بهکارگیری روش فراترکیب، تعداد 62 مقاله موردبررسی قرار گرفت که مقولهها و کدهای مرتبط آنها با استفاده از تحلیل محتوا استخراج و شناسایی شدند. بر اساس یافتهها مشخص شد که عوامل مؤثر بر تولید علم در میدان دانشگاهی شامل مقولات «سرمایه اجتماعی»، «عوامل ساختاری-مدیریتی»، «زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم»، «سرمایه نمادین» و «سرمایه علمی» و همچنین چالشهای تولید علم در میدان دانشگاهی در چهار مقوله «مسائل اجتماعی و ارتباطی»، «مسائل ساختاری و مدیریتی»، «مسائل مربوط به زیرساختها، امکانات و تجهیزات لازم در تولید علم» و «مسائل فرهنگی»، تقسیمبندی شدند.
مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
مهدی سپهر؛ سیدحسین سراجزاده؛ بیژن زارع؛ کرم حبیبپور گتابی
چکیده
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. ...
بیشتر
نشانۀ تغییر و تحول در آموزش و پرورش همواره نشانهای شناور در مفصلبندی کنشهای سیاستی آموزش و پرورش و محور منازعات معنایی متعدد بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف، به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی تولیدشده در دهۀ نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که منازعات معنایی در عرصۀ آموزش و پرورش، در فضایی که «جهاد فرهنگی» ایجاد نمود، تغییر بنیادی در اهداف، محتوا، ساختار، برنامهها و فلسفۀ آموزش و پرورش را با محوریت نشانۀ «اسلامیسازی» مفصلبندی کرد. این نشانۀ محوری از طریق کنشهایی مثل تغییر محتوای دروس، پاکسازی نیروی انسانی و حذف نشانههای گفتمان سابق، تأسیس نهاد امور تربیتی، جهتدهی به فعالیتهای فوق برنامه، دولتیکردن مدارس و...، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی این معنا نیز با برجستهشدن ضرورت تثبیت نشانههای گفتمان انقلاب اسلامی پیوند برقرار کرد.
مقاله علمی پژوهشی
جامعهشناسی موسیقی
مهدی مختاری؛ محمدرضا آزادهفر
چکیده
موسیقی کلاسیک ایران پس از تأسیس شعبۀ موزیک دارالفنون، که مدخلی بود برای حضور موسیقی غربی در ایرانِ معاصر، دستخوش تحولات گوناگونی شده است. شکلگیری جریانهای مختلف در حیات موسیقایی ایران، ازجمله پیامدهای ورود مدرنیته و تصادم آن با موسیقی ایرانی بود. دراینراستا، جریانهای تأثیرگذار موسیقایی، بهمثابه گفتمانهایی در ...
بیشتر
موسیقی کلاسیک ایران پس از تأسیس شعبۀ موزیک دارالفنون، که مدخلی بود برای حضور موسیقی غربی در ایرانِ معاصر، دستخوش تحولات گوناگونی شده است. شکلگیری جریانهای مختلف در حیات موسیقایی ایران، ازجمله پیامدهای ورود مدرنیته و تصادم آن با موسیقی ایرانی بود. دراینراستا، جریانهای تأثیرگذار موسیقایی، بهمثابه گفتمانهایی در نظر گرفته شدهاند که در فرایندی دیالکتیکی، نوعی پویایی را در موسیقی کلاسیک ایرانی بهدنبال داشتهاند. برای بررسی بازۀ زمانی مذکور، سه گفتمانِ تجددگرا، سنتگرا و انقلاب (که بهنمایندگی مجموعۀ چاووش در بستر موسیقی ایرانی پدیدار شد) موردتوجه قرار گرفتهاند. مسئلۀ اصلی در مطالعه حاضر معطوف به این پرسش است که حضور و نیز تصادمِ گفتمانهای تجددگرا و سنتگرا در حیات موسیقایی ایران معاصر، چگونه به شکلگیری و ظهور چاووش در قالب یک گفتمان جدید منتج شده است. تبیینِ چگونگی ظهورِ یک گفتمان جدید پس از فروپاشی گفتمانهای متخاصمِ پیشین بهعنوان هدف این مطالعه لحاظ شده است. در این مقاله، سعی شده با اتخاذ روش توصیفی ـ تحلیلی، روند شکلگیری و تصادم گفتمانهای موردمطالعه و نیز چگونگیِ گذار از گفتمانی به گفتمانِ دیگر، موردبررسی قرار گیرد. مفهوم «دیالکتیکِ» هگل و همچنین مفاهیم «نظریۀ گفتمانِ» لاکلو و موف، در مقامِ چارچوب نظری، برای تبیین مسئلۀ پژوهش استفاده شدهاند. یافتههای این پژوهش مبین آن است که چاووش تا حد زیادی محصول سنتزِ دو گفتمان متجدد و سنتگرای موسیقی ایرانی است. نتایج نشان میدهد که خلق و رسیدن به یک آگاهیِ تازه و نوین در موسیقی کلاسیک ایرانی، بهواسطۀ فرایند دیالکتیکیِ حاصل از تصادمِ این دو گفتمان به دست آمده است.
مقاله علمی پژوهشی
کیوان آقامحسنی
چکیده
اتنوموزیکولوژی کاربردی گرایشی در رشته اتنوموزیکولوژی محسوب میشود. در نیمه دوم قرن بیستم، اتنوموزیکولوژی کاربردی فعالیتهای گوناگونی مانند برگزاری جشنوارهها را بهمنظور حفظ و اشاعه موسیقیهای سنتی شامل میشد. در قرن بیست و یکم، دومین جریان عمده در اتنوموزیکولوژی کاربردی ظهور کرد. در این جریان، به موسیقی بهعنوان ابزاری برای ...
بیشتر
اتنوموزیکولوژی کاربردی گرایشی در رشته اتنوموزیکولوژی محسوب میشود. در نیمه دوم قرن بیستم، اتنوموزیکولوژی کاربردی فعالیتهای گوناگونی مانند برگزاری جشنوارهها را بهمنظور حفظ و اشاعه موسیقیهای سنتی شامل میشد. در قرن بیست و یکم، دومین جریان عمده در اتنوموزیکولوژی کاربردی ظهور کرد. در این جریان، به موسیقی بهعنوان ابزاری برای حل مشکلات اجتماعی نگریسته میشود. برخی از متداولترین حوزههای کاری در اتنوموزیکولوژی کاربردی عبارتاند از: تلاش برای احقاق حق گروههای فرهنگی و موسیقایی محروم، حفاظت از حقوق موسیقایی در قالب پروژههای آرشیوی، تلاش برای احقاق حق فرهنگی و موسیقایی اقلیتها، تلاش برای محافظت و بازتولید محیطهای طبیعی و اجتماعی فرهنگهای موسیقایی، حضور در بحرانهایی مانند جنگ و درگیریهای اجتماعی، حضور فعالانه در بحرانهای حوزه سلامت و بهداشت، آموزش موسیقی به شکل بینافرهنگی. اتنوموزیکولوژی کاربردی به معنای امروزیاش در گفتمان رایج در فضای اتنوموزیکولوژی ایران جایگاهی ندارد. در میان واحدهای مصوب رشته اتنوموزیکولوژی و پایاننامههای دانشآموختگان این رشته هیچ ردی از اتنوموزیکولوژی کاربردی یافت نمیشود. ظرفیتهای اتنوموزیکولوژی کاربردی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی مغفول مانده است. از جمله فرصتهایی که اتنوموزیکولوژی کاربردی در اختیار سیاست فرهنگی قرار میدهد میتوان به این موارد اشاره کرد: بازتعریف گروههای فرهنگی-موسیقایی محروم و حمایت از آنها در قالب جشنوارههای رایج در کشور، تأسیس آرشیوهای موسیقی منطقهایی در مناطق کمتر برخوردار بهمنظور تأثیر پایدار بر حیات موسیقایی این مناطق و ارائه راهحلهایی برای بهبود شرایط فرهنگیـموسیقایی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایران.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
سیدیحیی خاتمی؛ سیدعلی صفوی؛ سیدمهدی خاتمی
چکیده
عزاداری محرم یکی از رویدادهای خاص و ریشهدار اسلامی است که طی قرنها با معنویت گره خورده است. این رویداد غالبا مسیرهای مشخص؛ «مسیرهای عزاداری» که از گذرهای سنتی و مکانهای مقدس عبور نموده را مقصد و هدف قرار میدهد. این مسیرها و فضاهای مرتبط در طی زمان علاوه بر خاطرهانگیزی و ایجاد هویت، به مکانهای مقدس و معنوی تبدیل شدهاند. ...
بیشتر
عزاداری محرم یکی از رویدادهای خاص و ریشهدار اسلامی است که طی قرنها با معنویت گره خورده است. این رویداد غالبا مسیرهای مشخص؛ «مسیرهای عزاداری» که از گذرهای سنتی و مکانهای مقدس عبور نموده را مقصد و هدف قرار میدهد. این مسیرها و فضاهای مرتبط در طی زمان علاوه بر خاطرهانگیزی و ایجاد هویت، به مکانهای مقدس و معنوی تبدیل شدهاند. اما شهرسازی معاصر ایران، بیشتر به جنبههای مادی توجه دارد و از فضاهای معنوی دور شده است. تغییرات و مداخلههای کالبدی گسترده در شهرهای سنتی و تهدید و خدشهدار شدن مسیرهای عزاداری، ضرورت انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه را نمایان میکند. این مقاله با استفاده از مطالعات تطبیقی-کیفی و آوردن شواهد و نمونههای متعدد از شهرهای مختلف ایران و با تاکید بر شهر اردبیل، تلاش کرده با تفسیر دادههای جمعآوری شده، ضمن اثبات و معرفی مسیرهای عزاداری به عنوان یک مسیر مقدس، ابعاد و وجوه معنوی آنها را مشخص نماید. اثرات معنوی رویداد عزاداری در دوره زمانی قبل از رویداد، حین رویداد و بعد از رویداد به همراه حاشیه آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد عوامل مختلف قدسی-مذهبی، کالبدی- فضایی، فرهنگی -اجتماعی، تاریخی -سیاسی و طبیعی وجوه مکانی مسیرهای عزاداری را تشکیل میدهند در این میان مقدس بودن و سپس بعد فرهنگی – اجتماعی وزن بیشتری در اینگونه فضاهای شهری به خود اختصاص میدهند. این مسیرها، از یک طرف فضا را به تاریخ پیوند میدهند و از طرف دیگر بعد نمادین و معنایی خاصی به آنها میافزایند که آنها را نسبت به سایر فضاها متمایز میکنند.
مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
مجید فولادیان؛ نیلوفر خاوری خراسانی
چکیده
بیشتر جوامع امروزی آمیخته از مردمانی با فرهنگها، ملیتها و قومیتهای گوناگون هستند. امروزه، مهاجرت و ارتباط میان ملیتها امری عادی و گاهی ضروری تلقی میشود؛ ازاینرو، پذیرش ملیتهای مختلف از سوی یکدیگر و نبود فاصلۀ اجتماعی بین آنها امری لازم برای جوامع متکثر خواهد بود. ایران سالها پذیرای تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی ...
بیشتر
بیشتر جوامع امروزی آمیخته از مردمانی با فرهنگها، ملیتها و قومیتهای گوناگون هستند. امروزه، مهاجرت و ارتباط میان ملیتها امری عادی و گاهی ضروری تلقی میشود؛ ازاینرو، پذیرش ملیتهای مختلف از سوی یکدیگر و نبود فاصلۀ اجتماعی بین آنها امری لازم برای جوامع متکثر خواهد بود. ایران سالها پذیرای تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی و مسافران عراقی است. با توجه به اهمیت نحوه و کیفیت ارتباط بین ملیتها و نقش تعیینکنندۀ نگرش جامعۀ میزبان در این امر، این مقاله با هدف بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به چهار ملیت عراقی، افغانستانی، آمریکایی و هلندی انجام شده است. روش پژوهش به شیوۀ پیمایشی بود. حجم نمونه 197 نفر بود که به روش تصادفی انتخاب شدند و مقیاس بوگاردس را برای چهار ملیت ذکرشده پر کردند. تحلیل آماری دادهها نشان داد که دانشجویان ایرانی تفاوت چشمگیری در نگرش خود به این چهار ملیت دارند. مطابق با نتیجۀ این پژوهش، هلند بهعنوان نمایندۀ اروپاییان از بیشترین میزان پذیرش در بین دانشجویان ایرانی برخوردار است، در مقامهای دوم و سوم بهترتیب آمریکا و افغانستان قرار دارند و در آخر، عراق کمترین میزان پذیرش را در بین دانشجویان ایرانی دارد.