ارتباطات میانفرهنگی
حسن بشیر
چکیده
حوزه ارتباطات میان فرهنگی یکی از حوزه های مهم ارتباطات است که با توجه به گسترش مطالعات فلسفه میان فرهنگی نیازمند پژوهش و توجه عمیقتر و بیشتر است. یکی از دلایل اهمیت این حوزه ارتباطی، شکل گیری ارتباطات مختلفی است که در وجهه و برندسازی ملت ها و فرهنگ ها نقش اساسی دارد.حضور عینی تر این گونه ارتباطات با تحرک و جابجایی انسان در فضای واقعی ...
بیشتر
حوزه ارتباطات میان فرهنگی یکی از حوزه های مهم ارتباطات است که با توجه به گسترش مطالعات فلسفه میان فرهنگی نیازمند پژوهش و توجه عمیقتر و بیشتر است. یکی از دلایل اهمیت این حوزه ارتباطی، شکل گیری ارتباطات مختلفی است که در وجهه و برندسازی ملت ها و فرهنگ ها نقش اساسی دارد.حضور عینی تر این گونه ارتباطات با تحرک و جابجایی انسان در فضای واقعی و مجازی باعث شده است که ارتباطات میان فرهنگی از دایره محدود ارتباطات چهره به چهره به ارتباطات همه با همه گسترش یابد و در حوزه های فردی و یا میان فردی و حتی گروهی متوقف نشود.اتفاقا در همین زمینه، یکی از مباحث مهم در این حوزه این است که آیا مقصود از فرهنگهای مختلف، فرهنگ های ملتهای دیگر است یا اینکه در یک جامعه چندفرهنگی نیز می توان ارتباطات افراد مختلف دارای فرهنگهای گوناگون یا حتی مثلاً ارتباطات بین نسلی را نیز به نوعی ارتباطات میان فرهنگی نامید.ارتباطات میان افراد وابسته به فرهنگهای مختلف در یک جامعه را هنوز طبق دیسیپلین ارتباطات میانفرهنگی نمیتوان ارتباطات میان فرهنگی نامید. شاید یکی از دلایل آن این است که نمی توان تمایز جدی میان افراد یک جامعه که فرهنگ عمومی بر آنها حاکم است، قائل شد. آنچه که به عنوان تفاوت در چنین جامعهای می توان مطرح کرد، تفاوت دیدگاهها و برخی از رفتارها و آیینهایی است که میتواند متاثر از تاریخ و جغرافیا و آموزشهای بین نسلی مناطق مخصوص باشد.علیرغم اینکه وضعیت بالا هنوز وارد مباحث جدی ارتباطات میان فرهنگی نشده اند، اما میتوان گفت که در این زمینه مباحث گوناگونی مطرح شده است که میتواند تحولی در این دیدگاهها ایجاد نماید.البته برخی از تعاریف در این زمینه بیانگر وسعت مصداقی ارتباطات میان فرهنگی بر حالتهای مختلف می باشد. در اینجا، برای اختصار، فقط به یک تعریف و یک توضیح اشاره می شود.جاندت معتقد است که «ارتباطات میان فرهنگی هنگامی ظهور میکند که مردمانی با فرهنگ یا پاره فرهنگ های هویتی متفاوت به ارتباط میان خود بپردازند.» (Jandt, 1995: 408)جاندت یکی از دلایل ارتباطات میان فرهنگی را احساس متمایز شدن می داند. وی می گوید: «فرد هنگامی نیازمند آگاهی از راز و رمزهای ارتباطات میان فرهنگی می شود که در یک حس فرهنگی خود را متمایز از دیگران ببیند.» (Jandt, 1995: 7)به عبارت دیگر ارتباطات افراد داری فرهنگ و یا پاره فرهنگ متفاوت در یک فرهنگ وسیعتر را میتوان ارتباطات میان فرهنگی نامید. یکی از دلایل این نام گذاری، احساس تمایز یک فرد از دیگری است. بنابراین، مصداق ارتباطات میان فرهنگی می تواند بسیار وسیعتر از آنچه هم اکنون در مطالعات این رشته مطرح است، باشد.علیرغم اینکه مطالعات و تحقیقات مربوط به ارتباطات میان فرهنگی در بسیاری از دانشگاههای جهان به یک رشته آکادیمیک مهمی تبدیل شده است، متاسفانه در ایران، که به شدت درگیر بسیاری از ارتباطات میان فرهنگی با ملت های مختلف، چه در داخل و چه خارج از کشور، است، این حوزه مطالعاتی نه در سطح دانشگاهی و نه در سطح اجتماعی هنوز مورد توجه جدی نمی باشد. آنچه که مایه تأسف بیشتر است این که تا کنون تقریبا کتاب های تألیفی و ترجمه ای در این زمینه بسیار کم و محدود هستند.با توجه به این وضعیت، نگارنده تلاش نمود که مهمترین کتاب در حوزه ارتباطات میان فرهنگی که توسط ویلیام بی گادیکانست (Gudykunst, 2005) و با عنوان «نظریه پردازی درباره ارتباطات میان فرهنگی» (گادیکانست، 1396) منتشر شده است را در دو جلد ترجمه که توسط انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) در سال 1396 منتشر گردیده است.کتاب مزبور شامل مهمترین نظریات حوزه ارتباطات میان فرهنگی است. در حقیقت این کتاب یک دانشنامه ارتباطات میان فرهنگی است که مباحث نظری را به شکل وسیع و همه جانبه مطرح نموده است.یکی از مشکلات مباحث نظری به ویژه در تدریس آنها در سطح دانشگاهی، نبود مصادیق و یا مطالعات موردی در مورد نظریات مرتبط است. در حقیقت رویکردهای نظری با مطالعات عملی همراه نیستند و این خود نوعی از جهت گیری انتزاعی در ذهن ایجاد می کند که از فایده عملی تا اندازه زیادی به دور می باشد.از جهت دیگر با تلفیق رویکردهای نظری با مصادیق عملی می توان روایی نظری را نیز مورد ارزیابی قرار داد. همچنین، امکان تطبیق نظری و عملی را مورد آزمایش قرار داد.ویژه نامه ارتباطات میان فرهنگی در همین راستا تلاش کرده است که به شکل موضوعی تعدادی از مقالات مرتبط با این حوزه را منتشر کند که تا اندازه زیادی با رویکردی عملی و با استفاده از نظریات و رویکردهای میان فرهنگی به نگارش درآمده اند؛ با این امید که استادان، پژوهشگران و دانشجویان در این زمینه تلاش های بیشتری را انجام داده تا این حوزه مهم ارتباطی با تحقیقات گستردهتری غنی تر گردد.
جامعه شناسی
زهره شاه قاسمی؛ مخمدمهدی فرقانی؛ هادی خانیکی
چکیده
حرکت بهسمت اهداف «سند چشمانداز 1404» نیازمند درک الزامات برای تدوین برنامههای مناسب جهت دستیابی به اهداف مطلوب در توسعه است. با آغاز عصر اطلاعات، قواعد سیاستگذاری توسعه نیز بهشدت در جهان تغییر کرده و تحت تأثیر متغیرهای ارتباطات، فرصتهای بیبدیلی برای جهش کشورهایی که در مراحل آغازین توسعه بودهاند، فراهم شده ...
بیشتر
حرکت بهسمت اهداف «سند چشمانداز 1404» نیازمند درک الزامات برای تدوین برنامههای مناسب جهت دستیابی به اهداف مطلوب در توسعه است. با آغاز عصر اطلاعات، قواعد سیاستگذاری توسعه نیز بهشدت در جهان تغییر کرده و تحت تأثیر متغیرهای ارتباطات، فرصتهای بیبدیلی برای جهش کشورهایی که در مراحل آغازین توسعه بودهاند، فراهم شده است. بر این اساس، توجه به بعد ارتباطات در سطح کلان و در برنامههای توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور، بسیار مهم و ضروری است. این امر نیازمند بازنگری برنامههای پیشین و آسیبشناسی آنها و ارزیابی نقاط قوت و ضعف برنامهها برای تدوین برنامههای جامعتر آینده است. سؤال اصلی این تحقیق این است که بعد از انقلاب، رویکرد برنامههای توسعه به بخش ارتباطات چگونه بوده است؟ کدامیک از ابعاد ارتباطات مورد توجه و چه جنبههایی مورد غفلت قرارگرفته است؟ در این پژوهش، تحلیل پنج برنامة توسعة پس از انقلاب، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. یافتهها نشان میدهند که در همۀ برنامههای پنجسالة توسعه به ابعاد سختافزارانه و کمی توسعة ارتباطات و رسانهها بیشتر پرداخته شده و جنبههای کیفی و محتوایی، نظیر حق دسترسی همگانی به اطلاعات، آزادی کسب و انتشار اطلاعات در چارچوب قانون اساسی، آزادی بیان و قلم و نیز حرکت بهسوی جامعة اطلاعاتی و داناییمحور و همچنین سایر ابعاد ارتباطات، از جمله ارتباطات انسانی، سنتی و اجتماعی کمتر مورد توجه بوده است. درعینحال، در برنامة چهارم توسعه با محوریت «دانایی»، نسبت به سایر برنامهها بهصورت جامعتر به ابعاد و زمینههای جدید ارتباطات پرداخته شده است. این پژوهش، با توجه به همین رویکردها و نیز رهیافتهای جدید علمی و تجربی، ضرورت دخیل کردن بیشتر ارتباطات را در سیاستگذاری توسعه، پیشنهاد میکند.
علی آدمی؛ حاجیه صباغ کلجاهی
چکیده
آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی وضعیت ارتباطات در جهان امروز و به طور اخص رسانه ها و ارتباط آن با دین است. اندیشمندان مختلفی در حوزه ارتباطات و اطلاعات، رابطه ارتباطات و اطلاعات با مقوله دین را بررسی کرده اند.در این تحقیق سعی شده است که مهم ترین نظریات بعضی از آنها موردتامل قرار گیرد. چگونگی ارتباط رسانه ها با عامل فرهنگ و همچنین، ...
بیشتر
آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی وضعیت ارتباطات در جهان امروز و به طور اخص رسانه ها و ارتباط آن با دین است. اندیشمندان مختلفی در حوزه ارتباطات و اطلاعات، رابطه ارتباطات و اطلاعات با مقوله دین را بررسی کرده اند.در این تحقیق سعی شده است که مهم ترین نظریات بعضی از آنها موردتامل قرار گیرد. چگونگی ارتباط رسانه ها با عامل فرهنگ و همچنین، نقش آنها در شکل دهی به شخصیت انسان ها و نحوه ارتباط انسان ها با یکدیگر از خلال رسانه ها از جمله عواملی بودند که این مقاله دغدغه بررسی آنها را داشت. از آنجایی که جهانی شدن یا به تعبیر بعضی از اندیشمندان، جهانی سازی، خصوصا در حوزه اقتصاد، مهم ترین ویژگی و مشخصه جهان امروز است، عامل رسانه ارتباط تنگاتنگی در گسترش این مقوله بازی می کند و از آنجا که دین به طور قابل توجهی چه به صورت ایجابی و چه به صورت سلبی از جهانی شدن که رسانه نقش کاتالیزور را در آن دارند، تاثیر می گیرد، این مقاله ارتباط بین دین، رسانه و وضعیت معناداری در جهان ارتباطات را بررسی می کند.
ناصر باهنر؛ طاهره جعفری کیذقان
چکیده
این مقاله به بیان تأثیرات تلویزیون در عرصه فرهنگ با تأکید بر مقولههای هویت قومی و ملی میپردازد. نتایج طرحشده که حاصل بخشی از یک پژوهش علمی در مرکز تحقیقات صدا و سیما است نشان میدهد از سویی در سه بخش برنامههای طنز، خبر و سریال در برخی مقولههای هویت پیامهایی به طور متوالی از تلویزیون ایران پخش شده و بینندگان در معرض این پیامها ...
بیشتر
این مقاله به بیان تأثیرات تلویزیون در عرصه فرهنگ با تأکید بر مقولههای هویت قومی و ملی میپردازد. نتایج طرحشده که حاصل بخشی از یک پژوهش علمی در مرکز تحقیقات صدا و سیما است نشان میدهد از سویی در سه بخش برنامههای طنز، خبر و سریال در برخی مقولههای هویت پیامهایی به طور متوالی از تلویزیون ایران پخش شده و بینندگان در معرض این پیامها قرار گرفتهاند؛ و از سوی دیگر تماشای تلویزیون تأثیری بر هویت قومی افراد نداشته است. در رابطه با هویت ملی نیز نتایج رگرسیون چندمتغیره ثابت میکند میزان تماشای تلویزیون پس از متغیرهای گسترة شبکه ارتباطی و میزان اعتماد به نفس افراد وارد معادله شده و به عنوان سومین عامل تأثیرگذار شناخته شده است. در مجموع، بهرغم اینکه تلویزیون ایران در مورد هرکدام از مقولههای مورد بررسی هویت، پیامهایی را تولید و پخش میکند، اما این پیامها در کنار سایر عوامل تأثیرگذارند و تلویزیون پس از سایر متغیرهای نظام اجتماعی، عامل مؤثری بر نگرش مخاطبان در مورد هویت بوده است. همچنین این بررسی نشان داد برخلاف نظریه کاشت گربنر، در ایران تلویزیون بر ذهن مخاطبان تأثیر کاشتی نداشته و مردم بیشتر تحت تأثیر سایر متغیرهای نظام اجتماعی هستند.
محمدرضا دهشیری
چکیده
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای ...
بیشتر
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای تأثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگگرایی (به معنای تأثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهرهگیری از نظریههای ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تأثیرات فرهنگیِ رسانهها در عرصههای اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت میورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که رسانهها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگپذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگگرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشمانداز مثبت فعالیتهای رسانهای در عرصه فرهنگسازی را خاطرنشان میسازد.
سعید رضا عاملی؛ حمیده مولایی
چکیده
این مقاله به بررسی حساسیتهای بین فرهنگی اهل تشیع و ترکمنهای اهل تسنن در استان گلستان میپردازد. بهمنظور تبیین حساسیتهای بین فرهنگی دو گروه، از سنجههای حساسیتهای بین فرهنگی براساس مدل نظری ششمرحلهایِ حساسیتهای بین فرهنگی میلتون بنت، استفاده شده است. بر مبنای نظریه حساسیتهای بین فرهنگی، توسعه ارتباطات عامل مهمی در ...
بیشتر
این مقاله به بررسی حساسیتهای بین فرهنگی اهل تشیع و ترکمنهای اهل تسنن در استان گلستان میپردازد. بهمنظور تبیین حساسیتهای بین فرهنگی دو گروه، از سنجههای حساسیتهای بین فرهنگی براساس مدل نظری ششمرحلهایِ حساسیتهای بین فرهنگی میلتون بنت، استفاده شده است. بر مبنای نظریه حساسیتهای بین فرهنگی، توسعه ارتباطات عامل مهمی در کاهش حساسیتهای بین فرهنگی است. در این تحقیق به رویکرد دوفضایی توجه شده و با هدف سنجش توسعه ارتباطات، از دو قلمرو سنجش مجازی و سنجش حضوری استفاده شده است. با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانهها که مهمترین بستر جهانیشدن ارتباطات را فراهم آوردهاند، در ابتدا توسعه ارتباطات افراد از طریق رسانهها مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور به بررسی رابطه بین میزان استفاده افراد از رسانهها ـ بهویژه اینترنت و ماهواره ـ با حساسیتهای بین فرهنگی افراد پرداخته شده است. در مرحله دوم، توسعه ارتباطات افراد در محیط واقعی با توجه به محل سکونت آنها سنجیده شده و رابطه آن با میزان حساسیتهای بین فرهنگی مورد توجه قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد توسعه ارتباطات مجازی (ارتباط افراد از طریق رسانهها) و ارتباطات فیزیکی (تعامل افراد در محل سکونت) منجر به کاهش حساسیتهای بین فرهنگی میشود. از این منظر میتوان یکی از منابع و عوامل اصلی توسعه حساسیتهای بینِ دینی و بینِ قومی را ناشی از عدم تعامل اجتماعی دانست که برای کاهش آن، توسعه زمینه ارتباطات اجتماعی در میان اقوام و پیروان مذاهب توصیه میشود.
حسن بشیر
چکیده
با توجه به اینکه عصر کنونی «عصر ارتباطات» شناخته شده است و بهرغم اینکه تعاریف متعددی تا کنون برای مفهوم ارتباطات ارائه شده، اما هنوز این مفهوم نیازمند تعریفی مناسبتر و جامعتر است.یکی از مشکلات جدی در تعریف ارتباطات، بدیهی بودن معنای آن و تحقق آن در همه ابعاد زندگی است. بدیهی بودن معنای ارتباط به معنای دستیابی به تعریف روشن آن ...
بیشتر
با توجه به اینکه عصر کنونی «عصر ارتباطات» شناخته شده است و بهرغم اینکه تعاریف متعددی تا کنون برای مفهوم ارتباطات ارائه شده، اما هنوز این مفهوم نیازمند تعریفی مناسبتر و جامعتر است.یکی از مشکلات جدی در تعریف ارتباطات، بدیهی بودن معنای آن و تحقق آن در همه ابعاد زندگی است. بدیهی بودن معنای ارتباط به معنای دستیابی به تعریف روشن آن نیست، بلکه عملاً، این بدیهی بودن، خود یکی از معضلات جدی دستیابی به تعریفی جامع و مانع در این زمینه است.تعریف دقیق ارتباطات نه فقط به درک عمیقتری از این مفهوم کمک میکند، از جهتی دیگر، میتواند رابطه میان فرهنگ و رسانه را نیز تبیین نماید. در این مقاله تلاش شده است که تعاریف و معانی مختلف مفهوم «ارتباطات» با استفاده از روش تحلیل معناشناسی بررسی و تعریف جدیدی در این زمینه ارائه شود. این تعریف، نه تنها نگاه جدیدی را درباره معنای مفهومی ارتباطات ارائه میدهد، زمینه مناسبی نیز برای درک هر چه بهتر و عمیقتر رابطه فرهنگ با رسانهها، بهعنوان مهمترین وسایل ارتباطات جمعی، در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و میانفرهنگی به وجود میآورد.