نویسندگان
1 استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور
2 ذلتشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان
3 دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان
چکیده
در سالهای اخیر، «بینالمللی شدن» یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی بوده است. این موضوع دلالت بر تلفیق بُعد بینالمللی، میانفرهنگی و جهانی در اهداف، کارکردها و نحوة آموزش دارد. بومیسازی، نظریه دیگری است که خواهان اشاعه، انطباق و رشد پارادایم دانش، فناوری، هنجارهای رفتاری و سرمایههای فرهنگی و ارزشهای محلی خاص در موقعیت خاص است و همچون رویکرد بینالمللی شدن، پاسخی در برابر پدیده جهانیشدن است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ماهیت و الگوهای عملی بینالمللی سازی برنامههای درسی و تبیین ربط و نسبت این رویکرد با نظریههای بومیسازی علوم و پدیده جهانیشدن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و تحلیلی است که تلاش شده موضوع تحقیق با بهرهگیری از نظریات متخصصان حوزه علوم تربیتی و جامعهشناسی مورد بررسی و نقد قرار گیرد. یافتهها نشان میدهد بومیسازی و بینالمللی شدن یکی از مهمترین لوازم در عصر جهانیشدن، و رویکردی مهم برای احیای تفکر اسلامی در نظام علمی فرهنگی جهان است. اگرچه هر نظام آموزشی طبق آرمانها و اهداف جامعه و با توجه به میزان اهمیتی که برای دانش ملی و دانش جهانی قائل است، راهکارها و فرصتهای خاصی در ارتباط با رویکرد بینالمللی سازی و بومیسازی علوم دارد، اما نظام هایی که دور از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه قدم برداشتهاند، توانستهاند نسبت به فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات مؤثرتری داشته باشند و در بحث تولید علم و تحقق رسالتهای آموزش عالی، اثربخشتر عمل کنند.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله