نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دهاقان

2 استادیار انسان‌شناسی پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

چکیده

همزمان با تحولات مدرن و تجربۀ تجدد، شاهد دگرگونی‎های متعددی در اشکال زندگی روزمره هستیم؛ تحولاتی که زنان نیز به‌عنوان عاملانی با نقش‎های جنسیتی متفاوت در جامعه تجربه خواهند کرد و به دگرگونی معناهای ذهنی و به تبع آن دگرگونی در نقش‌های اجتماعی آنها می‎انجامد. تغییراتی در انگیزه و تمایلات زنان که به‎منظور تحقق خود و انتخاب مسیرهای جدید در راستای آرمان‌های هویتی، آنها را به سمت بازاندیشی در هویت و تغییرات فردی و اجتماعی هدایت خواهد کرد. این مقاله با روش نظریۀ زمینه‌ای به بررسی عملکرد و تجربۀ انگیزشی زنان از منظر خودشان و با منطق ذهنیت کنشگر فردی پرداخته و از طریق مصاحبه با زنانی که همزمان نقش همسر، مادر، شاغل و دانشجو را دارند، به ارائۀ یک تیپولوژی هویتی از زنان مورد مطالعه با تأکید بر فرایند انگیزشی آنها برای ورود به آموزش عالی می‎پردازد. یافته­های پژوهش نشان می‌دهد شرایطی همچون تجربۀ تجدد و تغییرات نظام ارزشی حول محور زنان، ورود زنان به بازار کار، گسترش فضاهای آموزشی و سرمایه‎های اجتماعی نمادین در ملازمت با انگیزه‎های فردی و اجتماعی در زندگی روزمرۀ زنان منجر به ظهور انگیزشی نو در آنها شده و زنان طی این فرایند برای کاهش تنش‌های حاصل از عدم تحقق انگیزه‌ها و نیازهایشان، استراتژی تحصیل و اشتغال را به‎عنوان راهبردهای تحقق اهداف خود برگزیده‎اند که در این مقاله، بر راهبرد تحصیل تأکید شده است. در پایان، تحلیل حاضر به چهار دسته­بندی انتزاعی از انگیزش‌های نویافتة زنان مورد مطالعه رسیده که شامل 1) انتخاب تحصیل به‌مثابه ابزار مبارزه و رقابت، 2) تحصیل به‌عنوان طرحی مبهم، 3) تحصیل و اشتغال به‌منظورتحقق خود و ۴) تحصیل و اشتغال به‌عنوان مسیری برای ارتقا، آینده‌نگری و استقلال مالی است.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image