نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رشتۀ معماری، گروه معماری، دانشکدۀ معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران

2 استادیار رشتۀ معماری، گروه معماری، دانشکدۀ معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران

چکیده

مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار می‌گیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به‌‌منظور بهره‌مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری می‌یابد. دلبستگی به‌گونه‌ای فرد را با مکان پیوند می‌دهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر می‎گیرد. این حس، رابطۀ تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست می‎کند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکل‌گیری حس دلبستگی به خانه، در پی ‌شناخت ویژگی‌هایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا می‌کنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربۀ زیستۀ افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبۀ غیررسمی (گفت‌و‌گو) و نیمه‌ساختاریافته و مصاحبۀ عمیق (ساختاریافته) به‌عنوان ابزار گردآوری داده‌ها بهره گرفته ‌شده است. یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که دو دسته از عوامل می‌توانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگی‌ها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوۀ بیرونی خانه، کیفیت خوش‌نامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگی‌ها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکل‌گیری دلبستگی ساکنان به خانه به‌عنوان مقولۀ «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و به‌عنوان هستۀ اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطۀ هم‌پیوندی میان انسان و محیط است که همۀ شاخص‌ها را دربرمی‌گیرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image