مقاله علمی پژوهشی
آموزش عالی
سعید رضا عاملی؛ راضیه صیادی
چکیده
از آنجا که دانشگاه تهران یکی از نهادهای مهم علمی کشور است و دانشجو بعنوان رکن نهادهای دانشگاهی محسوب میشود، دو پرسش اصلی در این رابطه مطرح است: زیستجهان دانشجویی در دانشگاه تهران چیست؟ و این زیستجهان چه ارتباطی با فضا و مأموریت دانشگاه دارد؟ در این مقاله برای مطالعۀ چنین زیستجهانی، دیدگاههای نظری زیستجهان و کنش ارتباطی ...
بیشتر
از آنجا که دانشگاه تهران یکی از نهادهای مهم علمی کشور است و دانشجو بعنوان رکن نهادهای دانشگاهی محسوب میشود، دو پرسش اصلی در این رابطه مطرح است: زیستجهان دانشجویی در دانشگاه تهران چیست؟ و این زیستجهان چه ارتباطی با فضا و مأموریت دانشگاه دارد؟ در این مقاله برای مطالعۀ چنین زیستجهانی، دیدگاههای نظری زیستجهان و کنش ارتباطی در جهان زندگی به کاررفته است. اطلاعات میدانی نیز با اتخاذ روششناسی مردمنگارانه و دو ابزار این روش یعنی مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختیافته به دست آمد. با استفاده از روش مردمنگارانه دانشکده پزشکی از پردیس علوم پزشکی، دانشکده مهندسی برق و الکترونیک، مهندسی مکانیک و مهندسی عمران و نقشهبرداری از پردیس فنی و دانشکده نمایش و موسیقی از پردیس هنرهای زیبا و همچنین دانشکده علوم اجتماعی از مجموعه علوم اجتماعی و رفتاری انتخاب و با سی نفر از دانشجویان مصاحبه انجام شده است. زیستجهان دانشجویی با هشت مقوله دانشجو، استاد، هم کلاسی، اصطلاحات دانشجویی، رشتۀ تحصیلی، رسانۀ فضای مجازی، دانشگاه و خوابگاه تعریف شد و این نظام بههمپیوسته مورد مداقه قرار گرفته است. نتایج برخواسته از مصاحبه عمیق و کیفی بر این معنا تأکید میکند که با یک اختلال معنایی برای «حس دانشجو بودن»، روحیه همکاری علمی و افق نگاه به آینده در پرتو نقش فعال و مؤثر دانشجو و دانشگاه برای پیشرفت و توسعه کشور وجود دارد که مستلزم برنامهریزی چند متغیره برای تقویت آن در دوران گذار از دانشگاه منزوی به دانشگاه پیوند خورده با جهان است.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
مریم ازنب؛ سید جلیل موسوی؛ جمال الدین هنرور
چکیده
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار میگیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا بهمنظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری مییابد. دلبستگی بهگونهای فرد را با مکان پیوند میدهد که آدمی خود را جزئی از مکان در ...
بیشتر
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار میگیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا بهمنظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری مییابد. دلبستگی بهگونهای فرد را با مکان پیوند میدهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر میگیرد. این حس، رابطۀ تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست میکند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکلگیری حس دلبستگی به خانه، در پی شناخت ویژگیهایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا میکنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربۀ زیستۀ افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبۀ غیررسمی (گفتوگو) و نیمهساختاریافته و مصاحبۀ عمیق (ساختاریافته) بهعنوان ابزار گردآوری دادهها بهره گرفته شده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که دو دسته از عوامل میتوانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگیها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوۀ بیرونی خانه، کیفیت خوشنامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگیها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکلگیری دلبستگی ساکنان به خانه بهعنوان مقولۀ «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و بهعنوان هستۀ اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطۀ همپیوندی میان انسان و محیط است که همۀ شاخصها را دربرمیگیرد.
مقاله علمی پژوهشی
جامعه شناسی
هادی افرا
چکیده
در دنیای فردگرای امروز که گروهها، نهادها، هویتها و نگرشهای متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکلگیری خشونت و تعارضات در جامعۀ دارای تنوع فرهنگی میشود. ازاینرو، این مقاله به مطالعۀ رابطۀ فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان ...
بیشتر
در دنیای فردگرای امروز که گروهها، نهادها، هویتها و نگرشهای متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکلگیری خشونت و تعارضات در جامعۀ دارای تنوع فرهنگی میشود. ازاینرو، این مقاله به مطالعۀ رابطۀ فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان جوانان شهر بجنورد پرداخته است. در این مقاله، 825 نفر از جوانان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی و روایی آن با روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافتهها نشان میدهد بین فردگرایی اخلاقی و مدارای اجتماعی، فردگرایی افراطی و مدارای اجتماعی، و همچنین بین فردگرایی اخلاقی/ فردگرایی افراطی و ابعاد سهگانۀ مدارای اجتماعی (مدارای سیاسی، مدارای هویتی و مدارای رفتاری) رابطۀ معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از ضریب رگرسیونی نشان میدهد که فردگرایی اخلاقی و فردگرایی افراطی حدود 34 درصد واریانس مدارای اجتماعی را تبیین میکنند. بنابراین با رواج یکی از پیامدهای فرهنگی مدرنیته، یعنی فردگرایی، مدارای اجتماعی در جامعه افزایش مییابد.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات فرهنگی
افسانه قاسمی
چکیده
در این مقاله، خلقیات ایرانیان به روش فازی بررسی شد تا نشان داده شود خلقیات نیز مانند بسیاری از مفاهیم فازی است. به همین دلیل، واقعه حساس و نقطه گسستی چون قحطی جنگ جهانی اول که تأثیر زیادی بر خلقوخوی مردم ایران داشت انتخاب شد. جنگ جهانی اول، تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان بر جای گذاشت، لذا در این مقاله بهطور ...
بیشتر
در این مقاله، خلقیات ایرانیان به روش فازی بررسی شد تا نشان داده شود خلقیات نیز مانند بسیاری از مفاهیم فازی است. به همین دلیل، واقعه حساس و نقطه گسستی چون قحطی جنگ جهانی اول که تأثیر زیادی بر خلقوخوی مردم ایران داشت انتخاب شد. جنگ جهانی اول، تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان بر جای گذاشت، لذا در این مقاله بهطور خاص این تأثیرات بر خلقیات ایرانیان بررسی شده است. یافتهها نشان داد مردم در قحطی جنگ جهانی اول ویژگیهایی چون فردگرایی، جمعگرایی، استبدادستیزی و قانونگریزی را از خود نشان دادند که هر ویژگی در شاخصهای متفاوت و درجات مختلف ظاهر شد. جمعگرایی با دو شاخص بخشش و مشارکت اجتماعی، و فردگرایی با شاخصهایی مانند ترجیح منافع مادی و غیرمادی ظهور یافت که ترجیح منافع مادی از سوی توانمندان نمرۀ عضویت بالاتری (48/0) دریافت کرد. درقالب قانونگریزی، جرایم مختلفی در جامعه رخ داد که گرانفروشی با 52/0، نمرۀ عضویت بالاتری را به خود اختصاص داد. استبدادستیزی نیز با شاخصهایی مانند دخالت در امور و پاسخگویی حاکمان شناسایی شد که پاسخگویی حاکمان با 18/0، بالاترین نمرۀ عضویت را دریافت کرد. بررسی نهایی مفاهیم نیز نشان داد قانونگریزی (در قالب مصداق گرانفروشی) خلق معرف ایرانیان در قحطی جنگ جهانی اول بود. برایناساس، میتوان گفت خلقیات مانند بسیاری مفاهیم فازی بوده و با استفاده از روش فازی میتوان تحلیل واقعبینانهتری از آن ارائه کرد.
مقاله علمی پژوهشی
مطالعات زنان
مرضیه شهریاری؛ عبدالرضا نواح
چکیده
رابطۀ میان عقلانیشدن روابط اجتماعی و آزادی فردی از درونمایههای اصلی جامعهشناسی است. هدف از این مقاله، شناسایی ﺗﻤﺎﻳﻞ و ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪی زوجین ﺑﻪ ﺟﺪاﺷﺪن و ﮔﺴﺴﺘﻦ رواﺑﻂ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻃﻲ ﻣﺮاﺣﻞ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ اﺳﺖ که در خانوادههای در حال طلاق تابهحال پنهان مانده و دربارۀ آن کمتر بحث و بررسی شده است. این مقاله به روش کیفی و با ...
بیشتر
رابطۀ میان عقلانیشدن روابط اجتماعی و آزادی فردی از درونمایههای اصلی جامعهشناسی است. هدف از این مقاله، شناسایی ﺗﻤﺎﻳﻞ و ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪی زوجین ﺑﻪ ﺟﺪاﺷﺪن و ﮔﺴﺴﺘﻦ رواﺑﻂ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻃﻲ ﻣﺮاﺣﻞ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ اﺳﺖ که در خانوادههای در حال طلاق تابهحال پنهان مانده و دربارۀ آن کمتر بحث و بررسی شده است. این مقاله به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و نیز با بهرهمندی از راهبردهای نمونهگیری هدفمند (ازنوع گلولهبرفی) انجام شده است. دادههای مورد نیاز، ازطریق مصاحبه با 20 زوج در معرض طلاق تا حد اشباع انتخاب و با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته بررسی و به منظور تجزیهوتحلیل دادهها، ابتدا دادهها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. پس از استخراج جملات و واژگان مهم از متن مصاحبهها، 213 کد اولیه به دست آمد که با توجه به هدف و سؤال مقاله بسترهای طلاق در چهار بزرگ مضمون کلان، میانی، خرد و تعاملی طبقهبندی شد. برپایۀ یافتههای مطالعه حاضر، خطر روزمرهشدن عشق و سرکوب امر عاشقانه، رنگباختن سناریوی عشق، فانتزی و تخیلات جنسی، تغییر میل در فانتزی و ظهور دیگری بزرگ، فانتزی و تحریف عشق، دوآلیتۀ عشق و فانتزی، خودِ زنانه و گذار به زنانگی هژمون است. بهطور کلی، یافتههای مقاله نشان میدهد که بهطلاقانجامیدن رابطه ناگهانی نیست و تدقیق ساختار تجربۀ مشارکتکنندگان نشاندهندۀ نظاممندبودن ابعاد طلاق، چرخشیبودن بسترهای طلاق و شکلگیری فرایند ازدواج است.
مقاله علمی پژوهشی
علوم اجتماعی و ارتباطات
ماهرخ حق پرس؛ سید حسین نبوی؛ محمد رضا کلاهی
چکیده
هدف این مقاله شناسایی دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار و سازوکارهای برساخت آن در نهاد خانواده است. رخدادهای تروماتیک نظیر قتلهای ناموسی، برهههایی هستند که با برهمزدن روابط درون خانواده از ظرفیت تحلیلی غنی برای شناسایی بایدها و نبایدهای درون خانواده برخوردارند. برای این منظور از رویکرد بازنمایی استوارت هال و برنامۀ ...
بیشتر
هدف این مقاله شناسایی دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار و سازوکارهای برساخت آن در نهاد خانواده است. رخدادهای تروماتیک نظیر قتلهای ناموسی، برهههایی هستند که با برهمزدن روابط درون خانواده از ظرفیت تحلیلی غنی برای شناسایی بایدها و نبایدهای درون خانواده برخوردارند. برای این منظور از رویکرد بازنمایی استوارت هال و برنامۀ پژوهشی قوی جفری الگزاندر استفاده شده است. پرسشهای اصلی مقاله عبارتاند از: دلالتهای معنایی سوژۀ اخلاقی و بهنجار در خانواده چیست؟ و سازوکار برساخت سوژۀ اخلاقی در خانواده چیست؟ برای پاسخ، 65 یادداشت و سرمقاله از روزنامههای «شرق»، «اعتماد ملی» و «همشهری» در یک بخش و روزنامههای جوان و کیهان در بخش دیگر که به بازنمایی قتل رومینا اشرفی پرداختهاند، با استفاده از چارچوب روشی روایتپژوهی و سنخ تحلیلی تحلیل تماتیک، بررسی و تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد در هر دو بخش، مؤلفههای مشابه از اخلاقیات فردی درون نهاد خانواده بهعنوان امری بهنجار بازنمایی شده است. سوژۀ بهنجار،خودبنیان،خودتنظیمگر و استانداردشده که میتواند آرمان جهان یکدستشده در شبکۀ اطاعت و انقیاد را تحقق بخشد. اما متولیان این جهان آرمانی در دو روایت با هم متفاوتاند. متولیان در روزنامههای «جوان» و «کیهان»: خانوادۀ مقدس، پدر ناموسمدار و حقانیت تام حاکمیت، و در روزنامههای «شرق»، «اعتماد ملی» و «همشهری»: پدر بهنجار، معیارهای حقیقت پنداشتهشدۀ متخصصان روانشناسی و نظام آموزشی هستند.