نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری برنامهریزی آموزش از راه دور، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 استاد علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3 استاد انسانشناسی اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
4 استاد علومتربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تأکید بر اصل «یادگیرندهمحوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجاکه در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بیتوجهیشده، مقالۀ حاضر، بهمنظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسئلۀ ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی تاریخی ـکه دورۀ معاصر ایران را دربر میگیردـ از شیوۀ تبارشناسی منسوب به فوکو، استفاده شده است. تبارشناسی، تبیین تحولاتِ برههای تاریخ است در نسبتِ درونی آنها با قدرت. بهتعبیر فوکو، در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر پیوند میخورند. و منظور از «تحلیل تبارشناسانه»، راهبرد معرفتشناختیای است که در حوزههای گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین، برای توصیف و تبیینِ مسئلۀ مقاله، ناگزیر از بررسی کردارهای گفتمانی سنتی و مدرنِ آموزشی در نسبتِ با فضای گفتمانی آموزش باز هستیم. در پاسخ به این پرسش مقاله که «ساخت ناتمام آموزش باز در ایران معاصر، محصول چه شرایطی است؟» یافتههای مقاله، حکایت از این دارد که «نادیدهانگاری وجوه نرمافزاری و گفتمانی علم که به سیطرۀ نگاه ابزاری به آن انجامیده است، فهم نارس از آموزش باز که آن را به آموزش مکمل فروکاسته است، و روابط بوروکراتیک، که با ویژگی دموکراتیک این آموزش فرامدرن در تعارض است، سبب ناتمامی آموزش باز شده و تعمیق چالش بیگانگیِ علم از فرهنگ و جامعه را درپی داشته است».
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله