نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
دکترای جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
چکیده
شیوع ویروس کرونا در جهان تغییرات و پیامدهای مختلفی به دنبال داشته است. یکی از پیامدهای مهم این بیماری، متحول شدن آیینهای مرتبط با سوگواری در پی مرگ انسانها بهویژه مرگ جوانان بوده است. مقالهٔ حاضر سعی دارد با بهرهگیری از رویکرد کیفی، مؤلفههای شکلدهندهٔ سوگواریهای ناتمام در دوران پاندمی کووید19 را در شهر سنندج مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، از مفاهیم نگرانی، احساس گناه، تقابل مرگ معنادارـ بیمعنا، رنج روحی بازماندگان و گفتمان بهمثابۀ چارچوب مفهومی بهره گرفته شد. برای ورود به میدان مطالعه از روش نظریۀ زمینهای پُستمدرن (تحلیل موقعیتی) و برای گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبۀ عمیق به شیوۀ نیمهساختیافته استفاده شد. نمونهها از طریق روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند و در نهایت با 15 نفر از مشارکتکنندگان مصاحبه به عمل آمد و دادههای گردآوریشده در قالب 11 مقولۀ محوری، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که سوگواریهای ناتمام، تحت تأثیر مؤلفههای مکانی، فناوری، درمانی-بهداشتی، روانی، سازمانیـپزشکی، اجتماعی، فرهنگی، گفتمانی، فلسفیـعقیدتی و مقررات بوروکراتیک شکل یافته است؛ بهطوریکه، گفتمان پزشکی با شکلبخشی به قوانین سازمانها و نهادها از جمله آرامستانها، بیمارستانها و اماکن عمومی، عدم برگزاری آیینهای تدفین، تشییع، ترحیم، رعایت پروتکلهای بهداشتی، مصرف دارو، دوریگزینی خویشاوندان و همسایهها و تنشهای خانوادگی شده است و منجر به احساس پوچی، بیمعنایی زندگی، طولانیشدن فرایند تسکین و در نهایت پایداری سوگِ سوگواران شده است؛ بنابراین، تجربۀ سوگواران در ایام پاندمی کرونا، تجربهٔ ارتباط با گفتمان پزشکی و فضای اجتماعی است و این بدان معناست که جهان اجتماعی ما فقط در قالب گفتمان قابل فهم است.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله