نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه اصفهان

2 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه اصفهان

چکیده

ویژگی عمده جامعه‌شناسی معرفت و علم جدید تأکید بر فرهنگ و تحلیل فرهنگی در مطالعات علم و فناوری است. در این مقاله به بررسی دو حوزه مطالعاتی می‌پردازیم که جامعه‌شناسان جدید علم و فناوری در آن تحلیل‌های فرهنگی خود را ارائه داده‌اند. این دو حوزه عبارتند از: جامعه‌شناسی معرفت علمی و مطالعات فرهنگی علم.جامعه­شناسی معرفت علمی، نخستین مکتبی است که محتوای درونی معرفت علمی را مستعد و منقاد تحلیل‌های فرهنگی و  جامعه‌شناختی می­کند. در مکتب  SSK، پیش‌فرض اصلی این است که  «معرفت علمی تماماً قراردادی است». بر این اساس، طرح و ارزیابی نظریه­ها و دعاوی علمی، معلول علایق اجتماعی و گرایشات فرهنگی است، به‌طوری‌که نظریه­های علمی ابزاری‌اند برای توجیه، مشروعیت بخشیدن، ترغیب و اقناع.در اوایل دهه 90، با بحران به‌وجود آمده در تبیینات جامعه‌شناسی معرفت علمی و انتقادات مطرح شده نسبت  به آن، موضوعیت کلی این حوزه  به بن‌بستی جدی رسید و ابتکار در مطالعات علم به جهت­گیری­های نظری متفاوتی از جمله مطالعات فرهنگی واگذار شد.مطالعات فرهنگی علم بر خلاف جامعه‌شناسی معرفت علمی، به رد «تبیین» می‌پردازد و به‌جای آن بر «معنا» و «درک» تأکید می‌کند. به‌عبارت دیگر، مطالعات فرهنگی به مشاجره قدیمی­ای بازگشته است که بین رویکردهای تفسیری و هرمنوتیک و رویکردهایی که جامعیت قانون‌نگر را در امتداد خطوط اثبات‌گراتر دنبال می‌کنند، درگرفته بود. این حوزه نوظهور بر این مسئله تأکید می­کند که باید برای تعین‌ناپذیری، بی‌ثباتی، ابهام و تفاوت نقش مهم‌تری در علم قائل شد. مطالعات فرهنگی علم، تغییر از جامعه­شناسی معرفت علمی به یک فرهنگ­گرایی نوین  را بنیاد نهاد.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image