نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

استادیار اندیشة سیاسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

چکیده

اگر در مدینه‌های غیرفاضله، انسان‌های فاضل، منفرداً، بخواهند زندگی فاضلانه‌‌ای داشته باشند، چه سبکی از زندگی می‌تواند سنگ‌بنای زیست آنها باشد؟ فلاسفه اسلامی، با عطف توجه به یک چالش فرهنگی جهت زیست فاضلانه، در این خصوص نظریات مختلقی را داده‌اند. فارابی گزینه‌هایی چون: رفتن از مدینه غیرفاضله به مدینه فاضله؛ زیست غریبانه در مدینه غیرفاضله‌؛ و یا تسلیم مرگ شدن به جای زندگی در مدینه غیرفاضله را پیش می‌کشد. فارابی به جزئیات زیست در مدینه‌های غیرفاضله نمی‌پردازد. پس از او، ابن سینا، به نحو اجمال، تأسیس شهر فاضله را توسط خود فیلسوف در بیرون از شهر ممکن می‌داند. در مقابل، ابن باجه آن سعادت و حیات را در همان جامعه غیرفاضله پی می‌گیرد. ابن‌طفیل، با بیرون بردن انسان فاضل از مدینه غیرفاضله، سعادت او را در انزوا، و با اکتساب نوع خاصی از معرفت پی می‌گیرد. این‌دو برای انسان فاضل یک برنامه عملی پیشنهاد می‌دهند. مهم آن است که این افراد فاضل در هر وضعیت، شیوه‌ای از زندگی را اتخاذ می‌کنند که راهنمای آنها به سوی سعادت است. در واقع، در اینجا بحث از یک وضعیت چالش‌‌برانگیز فرهنگی و نحوه انطباق فرد با آن وضعیت، یا شیوه‌های برون‌رفت از آن وضعیت است؛ فردی که بیرون از قواعد جاری فرهنگ شهر، و در حالیکه امکان تغییر آن وضعیت برایش نیست، خواهان تحقق سعادت خود در این جهان است.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image