نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 دانشجوی دکترای علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، ایران
چکیده
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوههای فهم انسانها از جهان را خلق و دگرگون میکنند و ازسویدیگر، از طریق شیوههای فهم جهان، هدایت میشوند. برایناساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمیشوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود رابطهای دوسویه دارند. در مقاله حاضر، گفتمانی که در سالهای پایانی دهه 1380 در فضای شعر کشور هژمون شده است، با واکاوی اشعار علیرضا آذر ـبهعنوان یکی از مطرحترین عرضهکنندگان این گفتمانـ بررسی میشود و مؤلفههای چهارگانه آن (آرمانگریزی، ناامیدی، شخصمحوری، و میل به خودکشی و انهدام خویشتن) در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، تبیین میشود. تحلیل انتقادی به روش نورمن فرکلاف، چرایی و چگونگی مفصلبندی جهان بهگونهای خاص را در گفتمان اخیر توضیح میدهد و کارکرد ایدئولوژیک آن را در جاودانه نشان دادن مفاهیم محدود تاریخی نشان میدهد.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله