نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی فرهنگی، گروه مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، ایران

2 دانشیار جامعه‌شناسی، گروه مطالعات فرهنگی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، ایران

3 استاد فلسفه علم، گروه مطالعات فرهنگی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، ایران

4 استادیار جامعه‌شناسی، گروه مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، ایران

چکیده

هر تعریفی از مسئولیت اجتماعی دانشگاه دربردارنده‌ی آن است که شکل خاصی از دانشگاه را پیشاپیش در نظر گرفته باشیم. این شکل‌ها چه هستند و چه پیامدهایی دارند. این مقاله که بر پژوهش‌های منتشره در حوزه مسئولیت اجتماعی دانشگاه در  دهه ۱۳۹۰ شمسی متمرکز است، درصدد شناسایی الگوهایی بر پایه پژوهش‌های مورد بررسی برآمده است. سپس با واکاوی انتقادی این شکل‌ها نشان داده شده که چرا باید از مطالعات موجود فراتر رفت و به شکل‌های بدیل دیگر اندیشید که بهتر بتواند مسئولیت اجتماعی دانشگاه را صورت‌بندی کند. سه شکل اصلی دانشبنگاه، دانشگاه خدمت‌محور و دانشگاه اجتماعی بر اساس رویکردهای موجود در فضای مطالعات دانشگاه و مسئولیت اجتماعی آن شناسایی شدند. این سه شکل مورد واکاوی و نقد قرار گرفت تا شکل چهارم یعنی دانشگاه بوم‌شناختی همچون بدیلی مسئول‌تر از نظر اجتماعی معرفی شود. درواقع، به‌شکلی ضمنی می‌خواهیم نشان دهیم که که الگوها و رویکردهای پژوهشگران نقشی اساسی در شکل‌یابی جهت‌گیری پژوهشی آن‌ها دارد و همین ضرورت ارائه شکل‌ها و الگوهای بدیل را نشان می‌دهد. چرا که امکان‌های تازه نظری و پژوهشی را ایجاد می‌کند. یافته‌ها نشان داد که بدون وجود درکی هستی‌شناختی از دانشگاه، هر شکلی از صورت‌بندی مسئولیت اجتماعی به تقلیل وجوه گوناگون دانشگاه به وجوه بازار یا دولت می‌انجامد؛ چیزی که به‌ویژه در پژوهش‌های دانشگاهی ایرانی درباره مسئولیت اجتماعی دانشگاه به چشم می‌خورد. پیشنهاد ما توجه به دانشگاه بوم‌شناختی همچون بدیلی مهم است که رونالد بارنت آن را صورت‌بندی کرده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image