مطالعات فرهنگی
محمد حسن پور
چکیده
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین ...
بیشتر
ادراک شنیداری از مهمترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگیهای تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگارههای مجازیِ آن نیز گسترش مییابد. عکسها بهعنوان سندتاریخی، این اینمنظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، میتوانند نمایههای صوتی و انگارههای نمادین مجازیِ صدا را در بستر خود ارائه دهند. بنابراین، در متن پیش رو، از تاریخ اجتماعی و فرهنگیِ حواس بهعنوان روش تحقیقِ ادراکِ شنیداری در متن عکس استفاده شده تا لایههای ضمنیِ صوتی در آن مورد تفسیر و تحلیل قرار گیرد. اهمیت کار آنجا خودرا نشان میدهد که عکسهای شهریرا بهعنوان اسنادی درنظر داشته باشیم که توانایی «ثبتِ حسی» موضوعات انسانی در اجتماعات شهری را دارند و بنابراین بیننده -مفسر- میتواند در هنگامه تأویل و تفسیر، از قوه شنیداری بهعنوان یکی از حواس پنجگانه در فهم عکس بهره گیرد. سؤال اما اینجاست که ادراک شنیداری در تحلیل عکس که رابطهای لازم و ملزوم با ادراک دیداری دارد، چگونه میتواند اطلاعات تاریخی درباره متن خود ارایه دهد؟ فرضیه ما آن است که عکسهای شهری به دلیل ثبتِ زندگی روزانه مردم، اطلاعاتی را به جز در فرم و ساختار بصری خود، به صورت داده های ضمنی ثبت میکند که می توان از طریق درک شنیداری-تاریخیِ سند عکاسانه، آن را تحلیل و فهم نمود. نتیجه آنکه ادراک شنوایی آنجا که در اسناد عکاسانه با قوه دیداری تداخل پیدا کند، انبوهی از اطلاعات فرهنگیِ مبتنی بر آگاهی همچون نوستالژیا، خاطرات، و یادها را در بیننده خاص خود ایجاد میکنند؛ بهعلاوه، از طریق ردّ نمایههای صوتیِ ثبتشده در سطح عکس، میتوان بافت تاریخی اجتماعی انسانی، کیفیت زیست و تعاملات زندگیِ روزمره یک مقوله جمعتی را در متن آن مورد مطالعه قرار داد.