فضای مجازی و فرهنگ متاورس
سعید رضا عاملی؛ منیژه اخوان
چکیده
متاورس برآیند همگرایی صنعت و تخیل است و این امکان را به کاربران میدهد تا با آواتارهای خودشان در آنجا حضور سهبُعدی و غوطهور داشته باشند و نوعی تجربه زندگی دوفضایی در دنیای واقعی و محیطهای دیجیتال است. بازیها، پیشگامان متاورس هستند. سکوی بازی زپتو بزرگترین سکوی متاورس کره جنوبی و آسیاست که کاربرانی از سرتاسر جهان دارد. با افزایش ...
بیشتر
متاورس برآیند همگرایی صنعت و تخیل است و این امکان را به کاربران میدهد تا با آواتارهای خودشان در آنجا حضور سهبُعدی و غوطهور داشته باشند و نوعی تجربه زندگی دوفضایی در دنیای واقعی و محیطهای دیجیتال است. بازیها، پیشگامان متاورس هستند. سکوی بازی زپتو بزرگترین سکوی متاورس کره جنوبی و آسیاست که کاربرانی از سرتاسر جهان دارد. با افزایش محبوبیت محصولات موج کرهای (هالیو) مانند کیپاپ در میان نوجوانان ایرانی، زپتو به یک جهانبازی پرطرفدار میان آنها تبدیل شده است. بر این اساس، در این مقاله اکتشافی، به دو مسئله پرداخته شده است: نخست، در چارچوب الگوی پذیرش فناوری، بر تجربه کاربری در زپتو و مطالعه عوامل تعیینکنندهای تمرکز شده است که روی تمایل کاربران ایرانی برای بازی کردن در زپتو اثرگذار است؛ دوم، چالشهای زپتو بر اساس قالب محتوایی آن برای کاربران ایرانی آن بررسی شده است. جامعه موردنظر در این مقاله، تمام کاربران ایرانی زپتو بودند و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، با 40 نفر از کاربران آن مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. یافتهها نشان میدهد که زپتو به نوعی رواجدهنده الگوهای غربی در حوزه سرگرمیهاست و بر اساس دارا بودن ظرفیت شکلدهی به سلیقه و ذائقه و نگرش و رفتار کاربران ایرانی، دریچهای برای پرورش سبک زندگی غیراسلامی فراهم میکند.
فضای مجازی و فرهنگ متاورس
فاطمه خوشنویسان؛ مریم طلائی؛ سعید شریفی
چکیده
رشد روزافزون استفاده از فناوریهای مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات و شبکههای مجازی، امکانی را برای تحول و توسعه آموزشی در بستر متاورس ایجاد کرده است؛ امکانی که از یکسو به قابلیتهای توسعه زیرساختی، و از سوی دیگر، به جنبههای محتوایی و ساختاری آموزش در جامعه برمیگردد. موضوعی که بهرغم جنبههای مثبت و منفی آن برای دستیابی به فراآموزش ...
بیشتر
رشد روزافزون استفاده از فناوریهای مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات و شبکههای مجازی، امکانی را برای تحول و توسعه آموزشی در بستر متاورس ایجاد کرده است؛ امکانی که از یکسو به قابلیتهای توسعه زیرساختی، و از سوی دیگر، به جنبههای محتوایی و ساختاری آموزش در جامعه برمیگردد. موضوعی که بهرغم جنبههای مثبت و منفی آن برای دستیابی به فراآموزش نیازمند توجه جدی است. در همینراستا، این مقاله سعی دارد چالشهای آموزش را در دنیای متاورس از نظر متخصصان واکاوی کند. بههمین منظور، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و از طریق گردآوری اطلاعات مصاحبههای نیمهساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی مصاحبه شد و این مصاحبهها تا حد اشباع دادهها انجام گرفت. تجزیهوتحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام شد و برای ارزیابی قابلیت اطمینان تحلیلمحتوا از روش «استفاده از کدگذاران مستقل و گروه خبرگان» استفاده شد. یافتهها نشان داد چالشهای آموزش در متاورس مشتمل بر مضامینی چون ساختشکنی آموزش، بازیگونهسازی، تنازع تنوع و تکینگی، چالش ناشناختگی، منافع مالکیت معنوی، عدالت آموزشی، سازگاری درکشده، چالش درگیری، وابستگی و یادگیری پساواقع است. بهنظر میرسد قابلیتهای بهرهگیری از متاورس آموزشی در ایران به دلیل چالشهای پیشگفته همچنان میسر نیست. هر چند ظرفیتها و قابلیتها برای توسعه آموزشی ضروری است اما پیشزمینههای استفاده از آن برای آمادهسازی نسلهای بعدی از طریق برنامهریزی و براساس یافتههای این مقاله میتواند تا حد زیادی به افزایش ضریب استفاده از جنبههای مثبت آن کمک کند.
فضای مجازی و فرهنگ متاورس
صدرا خسروی
چکیده
آموزش غیرحضوری در دروان کرونا و در روزهای آلودگی هوا، نیاز به تأمین شرایط برای بهبود تجربه آموختن از راه دور برای دانشجویان را بر ما آشکارتر کرد. یکی از تلاشها در این راستا، تجهیز برخی دانشگاههای ایران، به برخی سختافزارها و نرمافزارهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوده است. آزمایشگاههای مجهز به تجیهزات متاورس، و آزمایشهای ...
بیشتر
آموزش غیرحضوری در دروان کرونا و در روزهای آلودگی هوا، نیاز به تأمین شرایط برای بهبود تجربه آموختن از راه دور برای دانشجویان را بر ما آشکارتر کرد. یکی از تلاشها در این راستا، تجهیز برخی دانشگاههای ایران، به برخی سختافزارها و نرمافزارهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوده است. آزمایشگاههای مجهز به تجیهزات متاورس، و آزمایشهای پژوهش بر روی خود متاورس در دانشگاهها، راهاندازی و بهرهبرداری شدهاند تا تجسم مفاهیم ناآشنا یا انتزاعی و انجام آزمایشهای خطرناک یا پرهزینه را تجهیز و تسهیل کنند. منظور از متاورس، دنیای مجازیِ غوطهورانه است که از طریق فناوریهای تولید واقعیت جایگزین در دسترس است. پرسش این است اگر متاورس در خارج از دانشگاه هم در دسترس است، و امکانهای آموختن در آن فراوان هستند، دیگر چه نیازی به دانشگاه است؟ آیا بسط متاورس، با قبض دانشگاه، همراه است؟ آیا دانشگاهها می توانند متاورس را در فعالیتهای آموزشی به کار گیرند ولی کارکرد نهادی خود را حفظ کنند؟ آیا اغلب دانشگاهها به متاورس منتقل خواهند شد؟ آیا ساختار دانشگاهها در متاورس متفاوت خواهد بود؟ پاسخگویی به این پرسشها نیازمند آن است که نسبت زبانی و مناسبات اجتماعی دانشگاه، فناوری، و جامعه را بازاندیشی کنیم که نیازمند بازگشت به مفهوم دانشگاه، توجه به نقطه عطف چرخش انتظارها از دانشگاه، و فراروندهای دگرگونیهای دیجیتال در جامعه است. در این مقاله، ایده دانشگاه و بافت تاریخی آن، تحول گفتمانی چیستی دانشگاه و طرح مفهوم، و ظهور واقعیتهای جایگزین و فضای متاورس را مرور کردیم و نسبت زبانی آنها را بازمفصلبندی کردیم، تا بتوانیم تصویری بزرگ از مناسبات اجتماعی آنها را ترسیم کنیم و نقدی معرفتشناختی بر بحث سازگاری و ناسازگاری متاورس و دانشگاه ارائه دهیم.