نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

دانش‌آموختۀ دکترای جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

چکیده

پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو به‌مثابه چشم‌انداز نظری بهره گرفته شد. به‌لحاظ روش‌شناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادت‌واره، ساختار، و رابطۀ میدان قدرت با میدان‌های دیگر، با به‌کارگیری روش تحلیل اسنادی و فن تحلیل مضمون، بررسی شد. نتایج به‌دست‌آمده، بیانگر این است که میدان قدرت، به‌لحاظ ساختاری، میدانی است ناهمگون و سلسله‌مراتبی و محل رقابت و منازعه بین عاملان اجتماعی با عادت‌وارۀ مذهبی‌ـ‌عدالت‌محور و عاملان اجتماعی با عادت‌وارۀ اقتصادی و دنیاگرایانه. به‌لحاظ ارتباط فرامیدانی، میدان قدرت به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با همۀ میدان‌های اجتماعی رابطه دارد و این رابطه به‌گونه‌ای است که ساختار میدان‌های اجتماعی دیگر را تحت تأثیر ساختار خود قرار داده است؛ نفوذ عاملان اجتماعی منفعت‌طلب میدان قدرت بر میدان قانون، سیاست، عدالت و قضا، و اقتصاد، از‌یک‌سو، موجب کاهش استقلال نسبی این میدان‌ها و از‌سوی‌دیگر، موجب گسترش فساد در آن‌ها شده است. البته استقلال نسبی بیشتر میدان عدالت و قضا، موجب شده است که عاملان اجتماعی عدالت‌محور میدانِ قدرت، توان نظارت و بررسی بیشتری بر فعالیت عاملان اجتماعی میدان‌های دیگر داشته باشند و بتوانند فعالیت‌های غیرقانونی عاملان اجتماعی منفعت‌طلب میدان‌های اجتماعی، ازجمله میدان قدرت، را با دقت رصد و کنترل کنند و شبکۀ قدرت فسادآمیزی که در جامعه شکل گرفته است را شناسایی و ریشه‌کن کنند. این به‌آن‌معناست که باید به آینده امیدوار بود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image