مطالعات فرهنگی
مهسا عزتی؛ سیاوش قلیپور؛ همایون مرادخانی
چکیده
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه میپردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری دادهها از روشهای مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشههای ذهنی استفاده شده است. یافتههای پژوهش عبارتاند از: الف) پارک نوبهار در ...
بیشتر
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه میپردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری دادهها از روشهای مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشههای ذهنی استفاده شده است. یافتههای پژوهش عبارتاند از: الف) پارک نوبهار در اواخر دهه 40 هجری شمسی در روند شهرکسازیهای گسترده ساخته شده است. ب) نحوۀ مواجهۀ مردم با این فضای عمومی متأثر از معانی ذهنی است و گروههای سنی هر کدام به فراخور شرایط خویش از آن بهره میبرند. نوجوانان و جوانان در بازتولید معانی داغخورده و سالمندان در تولید معانی مثبت نقش دارند. حضور پررنگ نوجوانان و جوانان قدرت نامگذاری آنها را بیشتر کرده است. ج) کنشگران زندگی روزمره به مرور زمان معانی مختلفی را بدان نسبت دادهاند. این معانی دوگانه بوده و همزمان خوب/بد، آرامشبخش/تهدیدزا هستند. رویهمرفته، معانی منفی برجستگی بیشتری دارند و بهمثابۀ یک مکان برچسبخورده در فضای ذهنی شهر شناخته شده است.
مطالعات فرهنگی
آرش حیدری؛ سیده مهشاد مهاجرانی
چکیده
مطالعۀ حیات شهری ذیل منطق آسیبشناختیِ رایجی قرار گرفته است که بر مبنای درکی خاص از حاشیهنشینی و مشتقاتش استوار شده است. حاشیه در این منطق رایج چیزی است بیرون از شهر و یا جزیرهای است جدا افتاده از متن. منطقۀ کهریزک یکی از مناطق تهران است که ذیل چنین درک آسیبشناختی رایجی فهمیده میشود؛ بیآنکه منطق تولید و بازتولیدش همچون حاشیه ...
بیشتر
مطالعۀ حیات شهری ذیل منطق آسیبشناختیِ رایجی قرار گرفته است که بر مبنای درکی خاص از حاشیهنشینی و مشتقاتش استوار شده است. حاشیه در این منطق رایج چیزی است بیرون از شهر و یا جزیرهای است جدا افتاده از متن. منطقۀ کهریزک یکی از مناطق تهران است که ذیل چنین درک آسیبشناختی رایجی فهمیده میشود؛ بیآنکه منطق تولید و بازتولیدش همچون حاشیه مورد بررسی قرار گیرد. مسئله اینجاست که حاشیه حاشیه میشود. فرایند حاشیهشدن محور اصلیِ مطالعۀ حاضر است. مطالعۀ حاضر بنا دارد تولید و بازتولید کهریزک همچون حاشیه را در منطق روابط نیروها مورد بررسی قرار دهد. بهاینترتیب، با منطقی تبارشناسانه به بررسی نسبت نیروها در چگونگی حاشیهشدنِ کهریزک پرداختهایم. نتایج مطالعۀ تاریخی چهار لحظۀ مهم را پیش روی ما میگذارند: تأسیس کارخانۀ قند، اصلاحات ارضی، تبدیل کهریزک به بارانداز، برساخت کهریزک در تاریخ شفاهی. نسبت این چهار لحظه در فرایند تاریخی تلاقیشان مورد بحث قرار قرار گرفته است.