مرتضی بحرانی؛ سید محسن علویپور
چکیده
اندیشه سیاسی به مثابه معرفتی هنجارین، به دنبال ترسیم سامان نیک سیاسی است. هر پارادایم فکری نیز گونه ای وضعیت مطلوب اجتماعی و فردی را تجویز می کند که شکوفایی فرهنگی را متاثر می سازد. رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد میان مولفه های اندیشه سیاسی در پارادایم های مختلف و فرهنگی که در جامعه در جریان است و هر پارادایم فکری، مولفه های خاصی ...
بیشتر
اندیشه سیاسی به مثابه معرفتی هنجارین، به دنبال ترسیم سامان نیک سیاسی است. هر پارادایم فکری نیز گونه ای وضعیت مطلوب اجتماعی و فردی را تجویز می کند که شکوفایی فرهنگی را متاثر می سازد. رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد میان مولفه های اندیشه سیاسی در پارادایم های مختلف و فرهنگی که در جامعه در جریان است و هر پارادایم فکری، مولفه های خاصی را به فرهنگ مستقر در جامعه تزریق می کند و هر بازخورد نیز از آن فرهنگ بازمی ستاند. پژوهش حاضر، با تفحص در آثار متفکران برجسته در پارادایم های مختلف اندیشه سیاسی در طول تاریخ، نقش آنها در تولید و شکوفایی فرهنگ را بررسی می کند. مطالعه این پارادایم ها نشان می دهد که آنها را می توان در یک خط سیر بررسی کرد که طی آن، هر پارادایم فرهنگ خاصی را به ویژه در بعد فرهنگ سیاسی، مورد اهتمام قرار داده اند. طی این خط سیر، اندیشه سیاسی به صورت پارادایمی، از شهروند دانستن انسان آغاز می کند و سپس با روی آوری به آموزه فردگرایی، تحولی در نسبت اندیشه سیاسی و شکوفایی فرهنگی ایجاد می شود. در دوران معاصر نیز پارادایم های موازی مانند مدرن انتقادی، پسامدرن و اجتماع گرا هریک به گونه ای بر فضای شکوفایی فرهنگی اجتماعات را اثر می گذارند.
ابوالفضل شکوری؛ جلیل دارا
چکیده
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از ...
بیشتر
آموزه «حجاب» در جامعه ایران به عنوان یک ضرورت اسلامی، هرچند در دوران پهلوی از نگاه حکومت به منزله یک مانع پیشرفت، محسوب میشد و سیاست حاکمان بر ترویج «فرهنگ برهنگی» استوار بود اما هرگز جامعه، حاضر به پذیرفتن آن نشد. از نگاه این تحقیق، مدارس اسلامیِ تأسیسشده در دوران پهلوی دوم به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار و مهم از منظر سرمایه اجتماعی، در مقام شبکههایی بودند که به دلیل حاکم بودن هنجارهای قوی همچون «حجاب» در آنها، از دو طریق موجب تقویت فرهنگ حجاب میشدند. نخست اینکه، رعایت حجاب در این مدارس به عنوان یک الزام برای دانشآموزان، موجب تقویت این هنجار در میان آنها و خانوادههایشان میگردید؛ دوم اینکه ازآنجاکه چنین شبکههایی از منظر سرمایه اجتماعی بستر مناسبی برای همکاری اعتمادآمیز به شمار میآمدند در شبکه مدارس اسلامی نیز با وجود ساری بودن «هنجار حجاب» در آنها اقدامات جمعی کارآمدی مبتنی بر فضای همکاری، علیه سیاست برهنگی رژیم شکل میگرفت که به طور طبیعی موجب تقویت فرهنگ حجاب میشد.
نادر افقی؛ عباس صادقی
چکیده
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی ارزشها و هنجارها در میان دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 86- 1385 است. به منظور شناسایی دقیق ارزشها و هنجارهای مذکور و نیز تحلیل جامعتر، 11 سازه طراحی شده که 10 سازه مربوط به متغیر مستقل (پیشبین) و 1 سازه نیز به نام آنومی مربوط به متغیر وابسته (ملاک) بودند. نوع تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی ...
بیشتر
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی ارزشها و هنجارها در میان دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 86- 1385 است. به منظور شناسایی دقیق ارزشها و هنجارهای مذکور و نیز تحلیل جامعتر، 11 سازه طراحی شده که 10 سازه مربوط به متغیر مستقل (پیشبین) و 1 سازه نیز به نام آنومی مربوط به متغیر وابسته (ملاک) بودند. نوع تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه استاندارد بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر خوابگاههای دانشگاه گیلان بود که جمعاً 2917 نفر دانشجو را دربرمیگرفت. با استفاده از فرمول نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده، در نهایت 304 نفر دانشجو به نسبت تعداد کل آنان در طبقه تقسیم شدند. (خوابگاه دختران، خوابگاه پسران). پرسشنامه محققساخته، پس از کسب روایی لازم از طریق نظرسنجی از استادان و متخصصان و جهت کسب پایایی لازم از طریق ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه جانبی (پایلوت) و نیز حذف برخی سؤالات در هر 11 سازه با کسب میزان بالای 70 درصد در ضریب آلفا، جهت جمعآوری دادههای تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد، متوسط میزان آنومی در خوابگاه دختران (64/3) بوده است. البته آزمون T-TEST نیز نشان داد این تفاوت میزان آنومی در دو خوابگاه معنیدار است. حتی خوابگاه پسران که نسبت به خوابگاه دختران دارای میزان آنومی کمتر است (76/2) نیز دارای متوسط آنومی نزدیک به میانگین 3 است. با این حال نتایج تحقیق به تفکیک هر یک از متغیرهای درون سازههای پژوهش حاضر، نشان دادند مکانیسم کنترل اجتماعی (مجازات متخلفان) در هر دو خوابگاه در حد مطلوبی عمل نمیکند. به نظر میرسد در مجموع میتوان نتایج فوق را نشانههای وجود عدم تعادل اجتماعی در خوابگاههای دختران و پسران دانست که به منظور جلوگیری از بروز بحرانهای اجتماعی در دانشگاهها میتواند در برنامهریزیهای آینده مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
محمدرضا دهشیری
چکیده
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای ...
بیشتر
این مقاله به منظور بررسی تأثیرات رسانه بر فرهنگسازی، ابتدا به تبیین لایههای ششگانه فرهنگ شامل: باورها، ارزشها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطورهها، آیینها و آداب و رسوم، و فناوریها، مهارتها و نوآوریها (به عنوان پوسته فرهنگ) میپردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگسازی مشتمل بر فرهنگپذیری (به معنای تأثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگگرایی (به معنای تأثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهرهگیری از نظریههای ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تأثیرات فرهنگیِ رسانهها در عرصههای اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت میورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که رسانهها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگپذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگگرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشمانداز مثبت فعالیتهای رسانهای در عرصه فرهنگسازی را خاطرنشان میسازد.