محمود شهابی؛ زهرا جعفری
چکیده
یکی از نگرانیهای مطرح در سالهای اخیر این مسئله بوده است که فرهنگسراها از آنچه بهخاطر آنها تأسیس شدهاند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگسراها بهعنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحثها و مجادلات ایدئولوژیک بودهاند. در چنین ...
بیشتر
یکی از نگرانیهای مطرح در سالهای اخیر این مسئله بوده است که فرهنگسراها از آنچه بهخاطر آنها تأسیس شدهاند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگسراها بهعنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحثها و مجادلات ایدئولوژیک بودهاند. در چنین فضاهایی مصرف صرفاً به استفاده از برنامههای فرهنگ سراها محدود نمیشود، بلکه مصرف فضای فرهنگسراها بر مصرف فعالیتها و برنامهها آنها غلبه دارد. چنین مصرفی با تولید معانی اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی این مقاله، شناخت «کاربردها و دلالتهای فرهنگسراها در میان جوانان تهرانی و انگیزهها و کارکردهای مترتب بر مصرف این فضاهاست». در این مقاله برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها از روش نظریهپردازی مبنایی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مراجعان به فرهنگسراهای بهمن، شفق، هنر، کار، قرآن و اشراق در شهر تهران مصاحبة عمیق شده است. یافتهها نشان میدهد الگوی استفاده و دلالت فرهنگسراها در میان کاربران، متعدد و متفاوت است و این دلالتها و کاربردها با آنچه فلسفة وجودی فرهنگسراها را تشکیل میدهد، متمایز است. در مجموع یافتههای مقاله حاکی از آن است که فرهنگسراها برای جوانان تهرانی بخشی از مناسک گذار آنها به دوران بزرگسالی محسوب میشوند و آنان در این فضا به بسیاری از نیازهای مرتبط با دورة زندگی خود پاسخمیدهند و در یک کلام نقاشی خاص خود را بر روی این فضای عمومی ترسیم میکنند. این مقاله درصدد توصیف و تبیین این الگوی نقاشی و مداخله و دخل و تصرف در فضای عمومی فرهنگسراهاست. در این تحقیق فرهنگسرا بهعنوان یک متن در نظر گرفته شده و دلالتهای متعدد آن برای کاربران این فضا مورد واکاوی قرار گرفته است.